فصل ۹: اولين و آخرین پيامبران خدا
اولین پیامبران و رسل خدا نوح÷وآخرین آنها محمد بن عبدالله جمىباشد.
خداوند تبارک و تعالى مىفرماید: ﴿۞إِنَّآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ كَمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَٱلنَّبِيِّۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ...﴾[النساء: ۱۶۳].
[خداوند تبارک و تعالى به رسول الله جمىفرماید: ما بسوى تو وحى فرستادیم چنانکه بسوى نوح و أنبیائى که بعد از او فرستاده شدهاند وحى فرستادیم].
و همچنین خداوند مىفرماید: ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ...﴾[آل عمران: ۱۴۴].
[محمد جنیست بجز رسول و فرستادۀ خدا].
و باز در آیۀ دیگر مىفرماید: ﴿مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّۧنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا٤٠﴾[الأحزاب: ۴۰].
[محمد جپدر هیچیک از مردان شما نبود، نه پدر زید بن حارثه، و نه غیر از او، چون محمد جپسرى نداشت که بزرگ شود، بلکه تمامى پسرانش در کودکى دنیا را وداع گفتند، رسول اکرم جدارى چهار فرزند پسر شد، سه تن آنها یعنى: قاسم، طیب، و طاهرشمادرشان خدیجهل، و إبراهیمساز ماریۀ قبطیهلمتولد شدند، پس بر رسول الله جحرام نیست تا با زنى که زید بن حارثه طلاق داده بود ازدواج نماید، چون زید بن حارثه پسر او نیست در حالیکه مردم او را زید بن محمد صدا مىکردند، و آنهم قبل از ابطال و نابودى تبنى واحکام آن بود [۵].
[۵] تبنى به معناى: به فرزندى قبول کردن است، در جاهلیت و صدر اسلام تبنى رواج داشت وآنهم: وقتى جوانى با شهامت و شجاع که صفات خوب در او وجود داشت او را فرزند خود قرار داده و به او بعد از مردن کسى که او را به فرزندى خود در آورده و به او نسبت داده مىشد میراث یک پسر مىدادند، خداوند با نازل کردن آیهء: ﴿ٱدۡعُوهُمۡ لِأٓبَآئِهِمۡ هُوَ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِۚ...﴾[الأحزاب: ۵] تبنى را نسخ و باطل فرمودند. تفسیر آیه: [پسر خواندهها را به پدرانشان نسبت دهید، این نزد خداوند به عدل و راستى نزدیکتر است، و اگر پدرانشان را نمىشناسید آنها برادران دینى و یاران شما هستند]. براى اطلاع بیشتر به قصهء زید بن حارثه مىتوانید به کتابهاى زیر مراجعه کنید: ۱- الإصابة لابن حجر العسقلانی (۳/۲۴ ـ ۲۶) ترجمهء (۲۸۸۴). ۲- أسد الغابة، لابن الأثیر (۲/۲۸۱ ـ ۲۸۴) ترجمهء (۱۸۲۹). ۳- الدر المنثور، للسیوطی (۶/۵۶۳ ـ ۵۶۴) سورهء الأحزاب.