(۱): از أصول أهل سنت و جماعت:
ما باید به آنچه در قرآن و سنت صحیح رسول اکرم جوارد شده است أعم از أمور غیبى و یا ظاهرى ایمان داشته باشیم، هرچند حقیقت و واقعیت معناى آن را ندانیم، مانند:
آسایش و راحتى در قبر و عذاب آن.
باید به آسایش و عذاب قبر ایمان داشته باشیم، به این معنى که قبر مؤمن وسیع و نورانى مىشود و درى از درهاى بهشت برویش باز مىشود، و قبر کافر تنگ شده و درى از درهاى جهنم بروى او گشوده مىشود.
خداوند از آل فرعون خبر داده که در قبرهایشان قبل از بر پا شدن قیامت عذاب داده مىشود، و آتش جهنم هر روز صبح و شام بر آنها عرضه مىشود، چنانکه مىفرماید: ﴿وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ٤٥ ٱلنَّارُ يُعۡرَضُونَ عَلَيۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِيّٗاۚ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ٤٦﴾[غافر: ۴۵-۴۶].
[وعذاب سخت بر آل فرعون فرا رسید ـ و همه به دریا هلاک، و غرق شدند ـ اینک آتش دوزخ را صبح و شام بر آنها عرضه مىدارند، و چون روز قیامت شود خطاب آید که فرعونیان را بسخت ترین عذاب جهنم وارد کنید].
از رسول اکرم جبه ثبوت رسیده است که فرمودند: «إنَّ العبد إذا وُضِعَ في قبره وتولّى عنه أصحابه، حتى إنَّه يسمع قرع نعالهم، أتاه ملكان، فيقعدانه، فيقولان له: ما كنتَ تقول في هذا الرجل؟ ـ لمحمد ـ فأما المؤمن فيقول: أشهد أنَّه عبد الله ورسوله، فيقال: انظر إلى مقعدك من النّار، قد أبدلك الله به مقعداً من الجنّة، فيراهما جمعياً، ويفسح له في قبره سبعون ذراعاً، ويملأ عليه خضراً إلى يوم يبعثون.
وأما الكافر أو المنافق، فيقال له: ما كنتَ تقول في هذا الرجل؟ فيقول: لا أدري، كنتُ أقول ما يقول الناس، فيقال له: لا دريتَ ولا تليت، ثم يضرب بطراق من حديد ضربة بين أذنيه، فيصبح صيحة يسمعها من يليه غير الثقلين، ويضيق عليه قبره حتى تختلف أضلاعه» [۶].
وقتى که بندۀ خدا دفن شد و دوستانش از اطراف او دور شدند ـ و او صداى پاى آنها را مىشنود ـ دو فرشته نزد او مىآیند و او را مىنشانند و به او مىگویند: در مورد این مرد چه مىگفتى؟ ـ یعنى محمد جـ پس اگر مؤمن باشد مىگوید: گواهى مىدهم که او بنده و فرستادۀ خداست، پس به او گفته مىشود: نگاه کن بسوى جایگاهت که از جهنم است، و باریتعالى آن را به جایگاه و مسکنى از بهشت تبدیل کرده، و همۀ آن را مىبیند، و قبر او هفتاد ذراع وسعت پیدا مىکند، و از گلها و سبزیها تا روز قیامت پر مىشود، و أما کافر و یا منافق به او گفته مىشود: چه مىگفتى در بارۀ مردى که میان شما ظهور کرد؟ جواب مىدهد: نمىدانم، آنچه مردم مىگفتند، مىگفتم، پس به او گفته مىشود: ندانستى و نخواندى، سپس ضربتى با چکشى از آهن بین دو گوش او زده مىشود و او فریاد و نعرهاى مىکشد که بجز إنس و جن سایر اطرافیانش آواز او را مىشنوند، و قبر بر او تنگ مىشود تا اینکه دندههایش درهم شکسته شود.
[۶] متفق علیه.