سخنی با اهل دعوت

قمدمه‌ی مؤلف

قمدمه‌ی مؤلف

إِنَّ الـحمدَ للّهِ، نَحمَدُهُ وَنَستَهدِيهِ وَنَستَغفِرُهُ ونَعُوذُ بِاللهِ مِن شُرُورِ أَنْفُسِنا وَمِن سَيِّئاتِ أَعمـالِنا، مَن يَهدِهِ اللهُ فَلا مُضِلَّ لَهُ ومَنْ يُضلِلْ فَلا هادِيَ لَهُ، وأَشهَدُ أَن لا إِلهَ إِلّا اللهُ وَحدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وأشهَدُ أَنَّ مُحَمّداً عَبدُهُ ورَسُولُهُ، صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وعَلى آلِه وصَحبِه وسَلَّمَ أَجمعينَ.

برادران گرامی، مطالب پیش روی شما به موضوع دعوت مردم به سوی خدا و ضوابط و شیوه‌های آن اختصاص دارد و روی سخن در این مختصر، به جانب همه‌ی کسانی است که به خدا روی آورده‌اند و به‌سوی او بازگشته‌اند و نیک پی برده‌اند که هیچ پناهگاه و گریزگاهی و جز به بازگشت به سوی او وجود ندارد. روی سخن، بیشتر با جوانانی است که اوضاع عینی زندگی کنونی ما مسلمانان را دریافته‌اند این اوضاع برایند تلنبار شده‌ی واپس ماندگی، رکود و ایستایی امّت اسلامی در طی قرون گذشته است و اینک نشانه‌ها و نمادهای بیداری در آن نمایان شده و می‌رود تا از خواب غفلت بیدار گردد.

آری، روی سخن ما با جوانانی است که اندیشه‌های گوناگون را در این حوزه تجربه کرده‌اند و خوب و بدش را از هم باز شناخته‌اند و دانسته‌اند که هیچ چاره‌ای جز بازگشت به دین اسلام وجود ندارد؛ چرا که این دین، وسیله‌ی نجات و رستگاری در آخرت و مایه‌ی عزّت و کرامت در زندگی دنیا است. مطالب پیش رو، سخنی است با جوانانی که به درستی فهمیده‌اند که مفهوم عبادت، تنها اعمال و مناسک عبادی از قبیل نماز، زکات و حج نیست، بلکه عبادت را مفهومی فراگیر می‌دانند که تمام زندگی انسان را در بر می‌گیرد.