مفهوم تمسک به ثقلین از دیدگاه اهل سنت
گرفتن کتاب خدا یعنی تمسک به آن و عمل نمودن به آنچه در آن آمده است، اما در مورد اهل بیتشآنچه در حدیث صحیح از پیامبرصنقل شده این است که ایشانصدر مورد آنها وصیت نمود که مورد توجه باشند و حقوقی که خداوند متعال برای ایشان مقرر نموده به آنها داده شود. ویکی از علمای اهل سنت که حدیث ثقلین را صحیح قرار داده علامه محمد ناصر الدین آلبانی/است که با توجه به همه طرق حدیث آن را صحیح شمرده است، اما او در مورد معنا و مفهوم حدیث چیزی میگوید که کاملاً با آنچه شیعه از حدیث میفهمند مخالف است، و این متن کلام او/است:
«خواننده محترم بدان که معروف است که شیعه از این حدیث استدلال میکنند و خیلی آنرا تکرار مینمایند، تا جایی که بعضی از اهل سنت فکر میکنند آنها درست میگویند، اما همه اشتباه میکنند به دو دلیل:
اول اینکه مراد از عترت که در حدیث آمده بیشتر و گستردهتر از چیزی است که شیعه مراد میگیرند، و اهل سنت آن را رد نمیکند بلکه به آن تمسک جستهاند، عترت یعنی اهل بیت پیامبرصو این در بعضی از طرق حدیث توضیح داده شده است، مانند حدیث مورد نظر که در آن آمده (و عترتی اهل بیتی) و عترتم یعنی اهل بیتم، و اهل بیت پیامبرصزنانش میباشند که از زمره ی آنها عائشه صدیقهبمیباشد، چنان که خداوند متعال به صراحت در سورۀ احزاب به این اشاره مینماید که اهل بیت پیامبر زنانش هستند، و میفرماید: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢﴾[الأحزاب: ۳۲] .
«ای زنان پیغمبر شما مانند دیگر زنان نیستید اگر خدا ترس و پرهیزگار باشید پس زنهار نازک و نرم سخن نگویید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد و درست سخن گویید».
و دلیل اینکه منظور از اهل بیت در این آیه همسران پیامبر هستند آیه ی قبل و بعد این آیه است که میفرماید: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣ وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤﴾[الأحزاب: ۳۲-۳۴] .
«ای زنان پیغمبر شما مانند دیگر زنان نیستید اگر خدا ترس و پرهیزگار باشید پس زنهار نازک و نرم سخن نگویید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد و درست سخن گویید. و در خانههایتان بنشینید و آرام گیرید و مانند دوره جاهلیت پیشین آرایش و خود آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات مال به فقیران بدهید و از امر خدا ورسول اطاعت کنید خدا چنین میخواهد که رجس هر آلایش را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند. و از آنهمه حکمت و آیات الهی که در خانههای شما تلاوت میشود متذکر شوید و پند گیرید و همانا خدا را بخلق لطف و مهربانی است و آگاه است».
و شیعه کلمۀ اهل بیت را که در این آیه آمده مختص علی و فاطمه و حسن و حسینشقرار دادهاند و زنان پیامبر را جزو اهل بیت نمیدانند، و آنها اینگونه آیات خداوندی را تحریف مینمایند تا هواپرستیهای خود را تائید کنند، چنانکه این مطلب در جای خود توضیح داده شده است، و حدیث کساء (آل عبا) و احادیثی که به معنای آن آمدهاند نهایت این است که دلالت آیه را گستردهتر مینمایند و علی و اهل علی را جزو آن قرار میدهند، چنان که حافظ بن کثیر و غیره گفتهاند، و همچنین حدیث عترت پیامبرصتوضیح داده که مراد از اهل بیتش همسرانش و علی و خانوادهاش میباشند.
بنابراین، توربشتی چنان که در المرقاه ۵/ ۶۰۰ آمده میگوید: عترة الرجل: یعنی اهل بیت او و خویشاوندان نزدیکش، و از آن جا که عترت را به صورتهای زیادی استفاده میکردند پیامبر مفهوم آن را اینگونه توضیح داد که (اهل بیت من) تا دانسته شود که منظورش نسل و خویشاوندان نزدیک و همسرانش، میباشد.
دوم اینکه از اهل بیت علمای صالح اهل بیت و متمسکان به قرآن و سنت مراد هستند، امام ابوجعفر طحاوی میگوید: عترت اهل بیت پیامبرصهستند، آنانکه بر دین او میباشند و به امر و فرمان او تمسک جستهاند.
و شیخ علی قادری در حواله مذکور سخنی مانند همین را ذکر کرده و سپس میگوید که دلیل ذکر کردن اهل بیت به طور خاص این است که: اغلب اهل بیت احوال صاحب بیت و خانه را بهتر میدانند، پس منظور علمای اهل بیت هستند که از سیره ی پیامبر آگاه و روش و شیوه ی ایشان و حکم و حکمت او را میدانند، و اینگونه میتوان اهل بیت را در کنار کتاب خدا قرار داد،چنان که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ﴾[البقرة: ۱۲۹] . یعنی کتاب و حکمت را به آنها میآموزد.
میگویم - آلبانی - و مانند همین است فرموده ی الهی که در آیه ی تطهیر خطاب به همسران پیامبر میگوید: ﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤﴾[الأحزاب: ۳۴] .
«و از آنهمه حکمت و آیات الهی که در خانههای شما تلاوت میشود متذکر شوید و پند گیرید و همانا خدا را بخلق لطف و مهربانی است و آگاه است».
پس روشن شد که مراد از اهل بیت یعنی آنان از اهل بیت که به سنت ایشانصتمسک جستهاند، پس منظور از اهل بیت در حدیث همین است، از این رو اهل بیت را یکی از ثقلین قرار داده چنان که در حدیث زید بن ارقم گذشت، و سخن ابن اثیر در النهایه به همین اشاره دارد او میگوید: «آن دو را ثقلین نامیده است چون تمسک به آن دو یعنی کتاب و سنت و عمل کردن به آنها دشوار است، و به هر چیز مهم و گران بهایی ثقل گفته میشود، و بنابراین برای تعظیم و گرامیداشت آنها، آن دو را ثقل نامیده است».
می گویم ـ یعنی آلبانی ـ خلاصه اینکه قرار گرفتن اهل بیت در کنار قرآن در این حدیث مانند ذکر سنت خلفای راشدین در کنار سنت پیامبرصاست که فرمود: «سنت مرا و سنت خلفای راشدین را لازم بگیرید...».
ملا علی قاری ۱ / ۱۹۹ میگوید: «آنها عمل نکردند مگر به سنت من، پس نسبت دادن به آنها یا به خاطر آگاهی آنها از سنت است و یا به خاطر این است که از سنت استنباط کرده و آنرا بر گزیدهاند» پایان سخن آلبانی/[۲۳] .
پس کجا شیخ آلبانی حدیث را منحصر در دوازده امام کرده است تا شیعه اثنا عشری از آن علیه اهل سنت دلیل بیاورد؟!.
و از اینجا میفهمیم که شیعه اثنا عشری تصحیح آلبانی را پذیرفتهاند اما آنچه او از حدیث فهمیده را قبول نکردهاند، شما اگر تصحیح او را قبول میکنید استنباط او از حدیث را نیز قبول کنید.
اهل سنت و جماعت هیچ کسی را به گرفتن قول و دیدگاه کسی که برای آن دلیلی ندارد، ملزم نمیکنند، و بلکه فقط به گرفتن قول و دیدگاهی فرد را ملزم قرار میدهند که آن قول و استنباط دلیلی داشته باشد، و کلام شیخ آلبانی در اینجا کاملاً واضح است.
[۲۳] سلسلة الأحادیث الصحیحة ۴/ ۳۵۹ – ۳۶۱.