فرار از واقعیت تا کی؟

ازدواج ام کلثوم لبنت علی مرتضی س با فاروق اعظم س در نظر علمای انساب و تراجم

ازدواج ام کلثوم لبنت علی مرتضی س با فاروق اعظم س در نظر علمای انساب و تراجم

اهل علم می‌دانند که «علم انساب» یک شعبه‌ی مستقل از تاریخ است و علمای فن، کتب انساب را جداگانه تدوین کرده‌اند. در این کتاب‌ها در نسب خانواده‌ها، شجره‌ی نسب و دیگر موارد مربوطه بیان شده است. خانواده‌ای که با دیگری وصلت داشته است، نیز مورد تصریح قرار گرفته است.

این امر هم مسلّم است که کتب علم انساب بر مبنای عقاید و تحت گرایش‌های مذهبی نوشته نشده‌اند، بلکه با توجه به احوال و وقایع اقوام ترتیب و تدوین یافته‌اند. بنابراین، اگر تحت تعریف یک شخصیت، یک واقعه‌ی قومی یا رشته خاندانی را همه‌ی این افراد بسیار مشهور ذکر کرده باشند، واقعاً بیان یک حقیقت است که در همان زمان رخداده است و نمی‌تواند یک قصه خود ساخته و افسانه‌ای فرضی باشد. بنابراین، می‌خواهیم واقعه‌ی ازدواج ام کلثوم لبنت علی س را در روشنی بیانات علمای انساب و با عبارات خود آنان بدون تبصره و تشریح اضافی خدمت خوانندگان فهمیده و بدور از عداوت، ارایه کنیم تا صحیح و درست بودن این ازدواج برای عموم مردم – اعم از خاص و عام – روشن گردد و جای هیچگونه اشتباهی باقی نماند.

۱- در کتاب «نسب قریش» (از: ابی عبدالله المصعب ابن عبدالله الزبیری، متوفی ۲۳۶ هجری، ص ۴۱ / تحت عنوان «ولد علی ابن ابی طالب» - چاپ تهران)، نوشته است: «(۱) وزینب ابنة علی الکبری ولدت لعبدالله بن جعفر بن ابی طالب. (۲) وأم کلثوم الکبری ولدت لعمر بن خطاب وامّهم فاطمة بنت النبی ص» و زینب کبری دختر علی س از عبدالله ابن جعفر ابن ابی طالب فرزند بدنیا آورد و ام کلثوم کبری برای عمربن خطاب س فرزند بدنیا آورد و مادر هر دو (زینب و ام کلثوم)، سیده فاطمه لدختر نبی صاست.

۲- در کتاب «المحبر» (از: ابی جعفر محمد بن حبیب بن امیه بن عمرو الهاشمی البغدادی، متوفی سال ۲۴۵ هجری، تحت عنوان «اصهار علی» شماره‌ی دوم) این ازدواج با عبارت ذیل منقول است: «... وعمر بن خطاب کانت عنده ام کلثوم بنت علی ٍّ ثم خلف علیها عون ثم محمد ثم عبدالله بنو جعفر بن ابی طالب» [۱۰].

بدین ترتیب، جایی که شمارش دامادان علی س است، در شماره‌ی دوم عمر بن خطاب س را نام برده است که در نکاح او ام کلثوم لبنت علی س قرار داشت. روایت حاکی است که بعد از او، عون بن جعفر ام کلثوم لرا نکاح کرد و بعد از او، محمد بن جعفر و سپس عبدالله بن جعفر و همین نویسنده در تحت عنوان «اصهار عمر بن خطاب» در شماره‌ی سوم می‌نویسد: «ابراهیم بن نعیم النّخام العدوی کانت عنده رقیة وامها ام کلثوم بنت علی». در نکاح ابراهیم بن نعیم النخام عدوی، رقیه بنت عمر س بود که مادرش ام کلثوم لبنت علی س بود [۱۱].

۳- در کتاب «المعارف» (از: ابو محمد بن عبدالله مسلم بن قتیبه دینوری، متوفی سال ۲۷۶ هجری، تحت عنوان «بنات علی مرتضی»، ص ۹۲ – چاپ مصر) مذکور است: «واما ام کلثوم الکبری وهی بنت فاطمة فکانت عند عمر بن خطاب ولدت له أولاداً قد ذکرناهم» و اما ام کلثوم کبری که دختر فاطمه لبود، در نکاح عمر بن خطاب س قرار داشت و از او فرزندانی به دنیا آورد که ما قبلا نام بردیم.

در تذکره‌ی اولاد عمر س نیز نوشته است: «... فاطمة وزیداً وامهما ام کلثوم بنت علی بن ابی‌طالب من فاطمة بنت رسول الله ص» فاطمه و زید از اولاد عمر بن خطاب س هستند. مادر هر دو، ام کلثوم لبنت علی و فاطمه‌ی زهرا باست [۱۲].

ابن قتیبه پس از بیان این مطلب این نکته را متذکر شده است که: همین فاطمه بنت عمر، رقیه بنت عمر نیز گفته شده است. یعنی آن بانو دارای دو نام بوده است. پس خوانندگان گرامی این نکته را باید به خاطر داشته باشند و همین است جواب و تطبیق روایاتی که در مورد نامش اختلاف دارند. چون در بعضی از آن روایات، نام او فاطمه و در بعضی دیگر، رقیه آمده است و آقای «فرید سائل» هم در کتابش به آن اشاره کرده است.

۴- در کتاب «انساب الاشراف» (از احمد بن یحیی البلاذری، متوفی سال ۲۲۷ – ۲۷۹ هجری) نوشته است: «... وابراهیم بن نعیم النخام بن عبدالله العدوی ... کانت عنده رقیة بنت عمر س اخت حفصة لأبیها وامها أم کلثوم لبنت علی t.» دختر عمر س و دختر ام کلثوم لبنت علی س است، در نکاح ابراهیم بن نعیم بود [۱۳].

۵ – در کتاب «جمهرة الانساب» (از: ابن حزم ابی محمد علی ابن احمد بن سعید حزم الأندلسی، متوفی سال ۴۵۶ هجری، تحت عنوان «أولاد علی بن ابی طالب») نوشته است: «... وتزوج امَّ کلثوم لبنت علی الـمرتضی س بنت بنت رسول الله صعمرُ بن خطاب س فولدت له زیداً لم یعقّب ورقیة ثم خلف علیها بعد عمر س عن ابن جعفر بن ابی‌طالب ثم خلف علیها بعده عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب بعد طلاقه لاختها زینب» [۱۴].

نکاح دختر دختر رسول اکرم صبه نام ام کلثوم لبا عمر بن خطاب بود و عمر س از او پسری به نام زید که وفات نمود و نسلی بر جا نگذاشت و دختری به نام رقیه داشت. پس از وفات حضرت عمر س نکاح ام کلثوم بنت علی س با عون بن جعفر و پس از او، با محمد بن جعفر و پس از او با عبدالله بن جعفر بود که پس از طلاق دادن خواهرش زینب بنت علی، او را نکاح کرد [۱۵].

امر دوم:

دومین چیزی که در خصوص اثبات تعلقات و روابط بین علی المرتضی س حیثیت شاهد تاریخی دارد، اینک به خدمت خوانندگان حقیقت جو ارایه می‌شود. این شاهد مشتمل بر چند مطلب است که مشروحاً بیان خواهیم کرد.

«مطلب اول»

در این مطلب، نکاح ام کلثوم دختر علی س از شکم مبارک فاطمه‌ی زهرا بنت رسول الله صبا عمر بن خطاب س را از کتب شیعه ذکر می‌کنیم تا برادران شیعی به واقعیت بودن این ازدواج پی ببرند و مطمئن شوند و از این پس به حرف مغرضان و تفرقه افکنان وقعی ننهند؛ چنانکه بر اطمینان خاطر برادران سنی هم در مورد اول، این مسأله را از کتب‌های خودشان ثابت کردیم و همه (سنی و شیعه) باید بدانند که هر کس عکس این مسأله را نوشته است، چون نوشته‌ی او خلاف کتاب الله و سنت مشهوره و مضر بر وحدت ملی است، قابل التفات نیست و نباید به آن توجه کرد تا بدین طریق بتوانیم یک ملت واحد اسلامی شویم و از افتراق و اختلاف در امان باشیم.

باید دانست که نزد دوستان شیعه چهار کتاب از تمام کتب دیگرشان بیشتر معتمد معتبر و مستند است که به آنها «اصول اربعه» می‌گویند و عبارتند از:

۱- «الکافی» - از: محمد یعقوب کلینی رازی، متوفی سال ۳۲۹ هجری.

۲- «من لا یحضره الفقیه» - از: شیخ صدوق ابو جعفر محمد بن علی بابویه قمی، متوفی سال ۳۸۱ هجری.

۳- «الاستبصار» - از ابو جعفر محمد بن حسن الطوسی معروف به «شیخ الطّائفة» متوفی سال ۴۶۰ هجری.

۴- «تهذیب الأحکام» - از: شیخ الطّائفه.

از میان اصول اربعه به استثنای «من لا یحضره الفقیه»، در هر سه کتاب دیگر، مسأله نکاح أم کلثوم لبنت علی س با اقوال و سند ایمه‌ی معصومین مذکور است. لذا ما اولاً با تفصیل هر یک از این روایات را از کتب اصول نقل و سپس مدارک علما و مجتهدان معتبر هر زمان ایشان را درج می‌کنیم و از خوانندگان عزیز خواهش می‌کنیم که از کثرت مدارک و منابع رنجیده خاطر نشوند تا اصل مسأله هر چه محکم‌تر و روشن شود.

۱- «الکافی» و روایت اول آن: «عن هشام بن سالـم عن ابی عبدالله ÷قال لما خطب إلیه قال امیر الـمؤمنین: انّها صبیةٌ. قال فلقی العباس، فقال له: اَلِیَ بأسٌ؟ فقال: وما ذاكَ؟ قال: خطبت الی ابن اخیك فردّنی. اما والله لاعودنَّ زمزم ولا أدع لکم مکرمة الاّ هدمتها ولَاُقیمنَّ علیه شاهدین بأنه سرق ولَاُقطعنَّه یمینه. فأتی العباس فاخبره وسأله ان یجعل الأمر الیه فجعله الیه» [۱۶].

جعفر صادق /می‌فرماید: «زمانیکه عمر س به خواستگاری رفت، امیر المومنین علی س به او گفت: او (ام کلثوم) هنوز کوچک است. عمر عباس عموی علی شرا ملاقات کرد و گفت: مگر من مشکلی دارم؟ عباس گفت: مگر چه شده؟ گفت: برای خواستگاری پیش برادر زاده ات رفتم، ولی او به من جواب رد داد. آگاه باش! بخدا قسم، عهده داری آب زمزم را برای کسی دیگر میدهم و هیچ شرفی برای شما باقی نمی‌گذارم مگر اینکه نابودش کنم و دو نفر شاهد بر سارق بودن او حاضر می‌کنم و حتماً دست او را قطع خواهم کرد. عباس نزد علی بآمد و به او خبر داد و از او خواست امر را به دست او بدهد و علی س چنین کرد».

۲- روایت دوم «الکافی»: «... حماد عن زراره بن ابی‌عبدالله ÷فی تزویج ام کلثوم فقال ان ذاك ... » [۱۷]. جعفر /«زمانیکه در مورد تزویج ام کلثوم لبنت علی س سخن به میان آمد فرمودند: ... همان مطلب قبل».

۳- روایت سوم «الکافی»: «... عن عبدالله بن سنان ومعاویة بن عمار عن ابی‌عبدالله ÷قال سألته عن الـمرأة الـمتوفی عنها زوجها؛ تعتد في بیتها أو حیث شاءت؟ قال: بل حیث شاءت، ان علیّاً س لـمـا توفی عمر س أتی ام کلثوم فانطلق بها الی بیته» [۱۸]. «راوی از جعفر صادق /در مورد زنی که شوهرش وفات نموده سوال کرد که عده‌اش را کجا بگذراند؟ در خانه‌ی شوهر فوت شده‌اش یا در هر جای دیگری که میل داشته باشد؟ ایشان فرمودند: هر کجا که بخواهد، می‌تواند روزهای عده‌اش را بگذراند؛ زیرا زمانی که عمر بن خطاب س فوت کرد، علی س دست دخترش ام کلثوم را گرفت و به خانه خودش برد».

۴- روایت چهارم «الکافی»: «عن سلیمـان بن خالد قال سألت ابا عبدالله ÷عن امرأة توفی عنها زوجها، أین تعتد؟ فی بیت زوجها او حیث شاءت؟ قال: بل حیث شاءت. ثم قال: إنّ علیّاً ÷لما مات عمر أتی أم کلثوم فأخذ بیدها فانطلق بها» [۱۹]. این روایت نیز همان موضوع را بیان می‌دارد که در روایت قبل گذشت.

۵ - «الاستبصار» و روایت اول آن: «... عن ابی عبدالله ÷قال سألته عن الـمرأة الـمتوفی عنها زوجها؛ تعتد فی بیتها أو حیث شاءت ؟ قال: بل حیث شاءت؛ اِنّ علیاً ÷لما توفی عمر أتی أم کلثومٍ فانطلق بها الی بیته» [۲۰].

۶ – روایت دوم «الاستبصار»: «عن سلیمان بن خالد قال سألت ابی عبدالله ÷عن امرأة توفی عنها زوجها، أین تعتد فی بیت زوجها أو حیث شاءت؟ قال: بل حیث شاءت. ثم قال: ان علیاً ÷لـمـا مات عمر اَتی ام کلثوم فاخذ بیدها فانطلق بها الی بیته» [۲۱].

در این روایت استبصار نیز همان مسأله با همان دلیل از زبان جعفر صادق /که دال بر نکاح میان عمر و أم کلثوم باست، مطرح شده است.

۷ - «تهذیب الأحکام» و روایت اول آن: «عن ابی عبدالله ÷عن امرأة توفی عنها زوجها؛ أین تعتد؟ فی بیتها أو حیث شاءت؟ قال: بل حیث شاءت؛ اِنّ علیاً لـمـا توفی عمر بن الخطاب أتی ام کلثوم فانطلق بها الی بیته» [۲۲].

۸ – روایت دوم «تهذیب الأحکام»: «سألت ابا عبدالله ÷عن امرأة توفی عنها زوجها؛ أین تعتد؟ فی بیتها او حیث شاءت؟ قال: بل حیث شاءت. ثم قال: اِنّ علیاً لـمـا توفی عمر س أتی ام کلثوم فأخذ بیدها فانطلق بها الی بیته» [۲۳].

در این دو روایت نیز قصه همان است.

۹ – روایت سوم «تهذیب الأحکام»: «... عن جعفر عن ابیه قال: ماتت ام کلثوم بنت علی س وابنها زید بن عمر بن خطاب س فی ساعةٍ واحدةٍ؛ لا یدری ایهما هلك قبل؛ فلم یورث أحدهما من الآخر وصلی علیهما جمیعا» [۲۴].

مفهوم این روایت این است که: جعفر صادق /از پدرش محمد باقر /روایت می کند که دختر علی مرتضی رضی الله عنه، ام کلثوم لو پسرش زید بن عمر بن خطاب س همزمان فوت کردند؛ طوری که معلوم نشد کدام یک جلوتر فوت کرده است و به همین دلیل هیچ کدامشان از دیگری میراث نبرد. بر آن هر دو در یک وقت و یک جا نماز جنازه خوانده شد.

در پرتو این نُه روایت از روایات «اصول اربعه» امور زیر ثابت می‌شوند:

اول – ام کلثوم دختر علی مرتضی س در نکاح حضرت عمر بن خطاب س بود.

دوم – علی س این نکاح را با وساطت عباس س انجام داد.

سوم – عمر فاروق س از ام کلثوم لاولاد هم داشت.

چهارم – زمانی که عمر س فوت کرد، علی س دخترش ام کلثوم لرا برای گذراندن عدت به خانه‌ی خودش برد.

پنجم – ام کلثوم لو پسرش زید بن عمر س در یک روز و همزمان رحلت نمودند و بر جنازه‌ی مادر و پسر در یک وقت نماز خوانده شد.

[۱۰] - کتاب المحبر: ص ۵۶ / تحت «اصهار علی» و ص ۴۳۷ – چاپ حیدر آباد دکن. [۱۱] - همان: ص ۵۴ و ۱۰۱ / تحت «اصهار عمر» / چاپ حیدر آباد دکن. [۱۲] - المعارف: ص ۸۰ – ۷۹ – چاپ مصر. [۱۳] - کتاب انساب الاشراف ( البلاذری ) ۱ / ۴۲۸ – چاپ مصر، سال ۱۹۵۹ + کتاب الثقات لابن حبان: ۲ / ۱۴۴، تحت «بنات رسول الله ص». [۱۴] - کتاب جمهرة انساب العرب، ص: ۳۸ – ۳۷، چاپ جدید مصر. [۱۵] - منقول از کتاب «رحماء بینهم»: ۲۲۴ و ۲۲۸. [۱۶] فروع کافی: ۲ / ۱۴۱ (کتاب الفکاح باب تزویج ام کلثوم) – چاپ نول کشور لکهنو + الجعفریات و الاسعشیات مع قرب الاسناد للحمیری، ص: ۱۰۹ – چاپ تهران + کافی: ۵ / ۳۴۶ + وسائل: ۱۴ / ۴۳۳، ح: ۲ . [۱۷] - فروع کافی: ۲ / ۱۴۱ ( کتاب النکاح / باب تزویج ام کلثوم ) – چاپ نول کشور لکهنو . [۱۸] - فروع کافی: ۲ / ۳۱۱، باب المتوفی عنها زوجها – چاپ نول کشور لکهنو. [۱۹] - فروع کافی: ۲ / ۳۱۱ (باب المتوفی عنها زوجها، المدخول بها این تعتد مایجب علیها ) – چاپ نول کشور لکهنو . [۲۰] - الاستبصار: ۳ / ۱۸۵ (ابواب العدة) – چاپ قدیم جعفریه نحاس، لکهنو. [۲۱] - الاستبصار: ۳ / ۱۸۶ (ابواب العدة) – چاپ قدیم جعفریه نحاس، لکهنو. [۲۲] - تهذیب الاحکام: ص ۲۳۸ ( کتاب الطلاق، باب عدة النساء ) – چاپ ایران، سال ۱۳۱۶ هجری. [۲۳] - همان . [۲۴] - همان: آخرین جلد، ص ۳۸۰ (کتاب المیراث / باب «الـمیراث الغرقی والـمهدوم علیهم فی وقتٍ واحدٍ»).