دیدگاه علماء ربانی در مورد صحابه
«اصحاب پیغمبر ـ صـ همه بزرگاند و همه و همه را به بزرگی یاد باید کرد» [۵۰]. خطیب از انس روایت میکند که: رسول الله ـ صـ فرموده: «إن الله اختارنی واختار لی أصحاباً واختار لی منهم أصهاراً وأنصاراً فمن حفظنی فیهم حفظه الله ومن أذانی فیهم أذاه الله» [۵۱].
و طبرانی از ابن عباس روایت کند که: رسول الله صفرموده: «من سب اصحابی فعلیه لعنة الله والـملائکة والناس أجمعین» [۵۲].
و ابن عدی از عایشه لروایت میکند که رسول الله صفرموده: «وان شرار امتي اجرأهم علی اصحابی» [۵۳].
(عزیزان!) منازعات و محارباتی که در میان ایشان (اصحاب) واقع شده است، بر محامل نیک، صرف باید کرد و از هوی و تعصب دور باید داشت؛ زیرا که آن مخالفات مبنی بر اجتهاد و تأویل بوده، نه بر هوی و هوس، چنان که عقیدهی جمهور اهل سنت بر آنست.
قال القاضی فی الشفا:
قال مالك /: «من شتم أحدا من أصحاب النبي صأبا بكر أو عمر أو عثمان أو معاوية أو عمرو بن العاص رضي الله تعالى عنهم، فإن قال: كانوا على ضلال وكفر قتل، وإن شتمهم بغير هذا من مشاتمة الناس نكل نكالاً شديداً» [۵۴].
«فلا یکون محاربوا علی کفره کما زعمت الغلاة من الرافضة ولا فسقه کما زعم البعض ونسبه شارح الـمواقف الی کثیر من الاصحاب الکرام منهم وقد قتل الطلحة والزبیر فی قتال الجمل قبل خروج معاویة مع ثلاثة عشر ألفاً من القتلی وتضلیلهم وتفسیقهم مما لا یجترئ علیه الـمسلم إلا ان یکون فی قلبه مرض وفی باطنه خبث» [۵۵].
ای برادر! طریق اسلم در این موطن، سکوت از ذکر مشاجرات اصحاب پیغمبر است علیه وعلیهم الصلوات والتسلیمات اعراض از تذکر منازعات ایشان.
پیغمبر صفرموده:
«إیاکم وما شجر بین أصحابی».
و نیز فرموده ص: «إذا ذکر أصحابی فأمسکوا» و نیز فرموده: «الله الله فی أصحابی الله الله فی أصحابی لا تتخدوهم غرضا» یعنی بترسید از خدای عزّ وجل در حق اصحاب من، بیشتر بترسید از خدا عزّ وجل در حق ایشان، ایشان را نشانهی تیر خود نسازید.
قال الشافعی وهو منقول عن عمر بن عبدالعزیز ایضاً: «تلك دماء طهر الله عنها أیدینا فلنطهر عنها ألسنتنا» از این عبارت مفهوم میشود که خطای ایشان را هم بر زبان نباید آورد و غیر از ذکر خیر ایشان نباید کرد.
و لعن کسی جایز نیست مگر اینکه به یقین معلوم گردد که ختم او بر کفر بوده «کأبی لهب الجهنمی و امرأته». خداوند فرموده:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابٗا مُّهِينٗا ٥٧﴾[الأحراب: ۵۷].
لازم به ذکر است که در این زمان چون اکثر مردم بحث امامت را پیش داشته، همواره سخن از خلافت و مخالفت اصحاب کرام (علیهم الرضوان) نصب عین ساختهاند و به تقلید جهلهی ارباب تاریخ و مَرَدَهی اهل بدعت، اکثر اصحاب کرام را نیک یاد نمیکنند و امور نا مناسبه به جانب ایشان منتسب میسازند، باید شمهای از آنچه معلوم داشت، در قید کتابت آورده، به دوستان مرسل داشت.
قال علیه وعلی آله الصلاة والسلام: «إذا ظهرت الفتن ـ أو قال البدع ـ وسبت صحابتی فلیظهر العالـم علمه فمن لم یفعل ذلك فعلیه لعنة الله والـملائکة والناس أجمعین لا یقبل الله له صرفاً ولا عدلاً» [۵۶].
پس باید که مدار اعتقاد را بر آنچه معتقد اهل سنت است، دارند و سخنان زید و عمرو را در گوش نیارند. مدار کار را بر افسانههای دروغ ساختن، خود را ضایع کردن است. تقلید فرقهی ناجیه ضروری است، تا امید نجات پیدا شود.
و بدونه خرط القتاد والسلام علیکم وعلی سائر من اتبع الهدی والتزم متابعة الـمصطفی علیه وعلی آله الصلوة والسلام [۵۷].
[۵۰] ـ مکتوبات امام ربانی مجدد الف ثانی، مکتوب: ۲۵۱ از جلد اول. [۵۱] ـ به حقیقت پروردگار مرا برگزید و برایم یارانی را انتخاب نمود که گروهی از آنان را خویشاوند و گروهی دیگر را یار و مددکار من قرار داد. پس هر کس نسبت به آانان حق مرا رعایت کند و احترام آنان را حفظ نماید، خداوند او را احترام گرفته و حفظ مینماید، و هر کس مرا به وسیلهی بی احترامی به آنان اذیت کند، حقیقتاً خداوند را ادیت کرده است. [۵۲] ـ هر کس یاران مرا دشنام دهد، نفرین و لعنت پروردگار و تمامی ملایکه و انسانها بر او باد . [۵۳] ـ بدترین و شرورترین افراد امتم کسانی هستند که نسبت به یارانم بی ادبی میکنند . [۵۴] ـ قاضی ابوبکر در کتاب شفا گفته است: «حضرت مالک س گفت: هر کس فردی از یاران رسول الله صرا دشنام دهد؛ (آن یار) ابوبکر باشد یا عمر، عثمان باشد یا معاویه یا عمرو بن العاص، و یا بگوید آنان بر گمراهی و کفر بودهاند، کشته شود و اگر دشنام داد همانند دشنامهای مردم، باید خوب تنبیه شود تا عبرتی گردد برای دیگران. [۵۵]ـ جنگ کنندگان با علی س کافر و فاسق نبودهاند، آن طوری که تندروهای رافضی عقیده دارند و شارح مواقف آن را به سوی بسیاری از اصحابش نسبت داده است، چگونه چنین چیزی ممکن است در حالی که عایشه صدیقه و طلحه و زبیر، قبل از لشکر کشی معاویه، به همراه سیزده هزار از کشته شده گان در جنگ جمل بودهاند. گمراه دانستن و فاسق گفتن آنان کار مسلمان نیست مگر کسانی که در قلوب شان مرض و در درون شان خبث (گناه و معصیت و بی ایمانی) باشد. [۵۶] ـ پیامبر صفرمود: هنگامی که فتنهها ـ و یا بدعتها ـ ظاهر و نمایان شوند و اصحاب و یارانم مورد دشنام و توهین قرار گیرند، باید عالم دینی و دانشمندان اسلامی به وسیلهی علم و دانش خویش در مقابل این نوع توهینها و دشنامها ایستادگی کنند و اگر چنین کاری را نکرد، پس نفرین خاوند و ملایکه و تمامی انسانها بر چنین عالم و دانشمندی باد، دیگر خداوند خدماتش را نمیپذیرد ... . [۵۷] ـ مکتوب ۲۵۱ از دفتر اول مکتوبات حضرت مجدد الف ثانی رحمه الله .