نکاتی به عنوان تمهیدات
پس از مقدمه و قبل از آغاز مطلب اصلی، بیان کردن چند امور تمهیداً و سپس نوشتن چند آیه از آیات فرقانی که اصل استدلال اهل سنت و جماعت بر حقانیت و صداقت مضامین تعلقات اصحاب رسول الله صبا همدیگر میباشد، لازم به نظر میرسد.
اینک شرح این نکات ضروری:
۱- روی سخن ما در تمام مضامین این کتاب، برادران کم سواد سنی خودمان هستند تا حقیقت امر برای آنان روشن شود و از فریب مکاران در امان و بر باورهای دینی خودشان مستحکم شوند. به همین خاطر دلایلی چند برای اثبات ازدواج ام کلثوم لبنت علی مرتضی با عمر بن خطاب از مدارک اهل سنت نوشته میشوند تا فکر نکنند که علمای ما نیز به افسانه بودن این ازدواج اعتقاد دارند. از دوستان غیر سنی نیز انتظار داریم که این کتاب را با علاقهی کامل و به شرط انصاف و بدور از تعصب و عناد مذهبی مطالعه نمایند و پس از تفکر عمیق روی مباحث و دلایل، هر آنچه را که موافق با واقعیت کتاب و سنت یافتند قبول فرمایند ضمناً این را هم باید بدانند که انکار آنان هیچ دردی را دوا نمیکند و قضاوت علیه اصحاب رسول الله صدر مقابل اعلان رضایت و مغفرت رب العالمین در حق ایشان هیچ نمیارزد. برای اطمینان خاطر دوستان شیعه از مدارک خودشان (کتب شیعه) حوالههای در بارهی مسألهی مورد بحث ذکر نمودیم تا به این ترتیب الزام و اتمام حجتی باشد برای کسانی که در طرح این گونه مسایل رشتهی انصاف را از دست دادهاند و هر آنچه دلشان میخواهد مینویسند و پخش میکنند.
۲- آن دسته از مباحث علمی که بیان کردن آن لازم است و ترک دادنش به هیچ وجه مناسب نیست، ولی از دایرهی علمی عموم خوانندگان فراتر میباشند، در متن آورده نشدهاند. اما به دلیل اهمیت آنها در پاورقی و حاشیه نوشته میشوند تا هر یکی از خاص و عام موافق ذوق خود استفاده نماید و بر هیچ کدام در دوران مطالعه دشواری پیش نیاید.
۳- اصل استدلال ما اهل سنت و جماعت بر حقیقت و صداقت این تعلقات و ارتباطات و روابط دوستانه فیما بین صحابه ش، قرآن مجید است که این مطلب را با عبارت شفاف و روشن بیان میفرماید و از آن معلوم میشود که ذات رحمان و رحیم شأن رحمانیت خود را به طور اَتَم در اصحاب رحمة للعالمین صظاهر و نمایان فرموده است، همهی ایشان با همدیگر مهربان هستند و دلهایشان از شفقت و الفت مملو است، برای همیشه در میان ایشان اخوت دینی و برادری اسلامی برقرار است. تمام روایات و واقعیات تاریخی و حقایق مسلّمهی دیگر که در این باب نوشته میشوند، صرفاً حیثیت تأیید و تصدیق را دارند و دلایل مستقل نیستند. چون هیچ مدرکی بالاتر از قرآن نیست، از خوانندگان گرامی امید میرود که این امر را در ذهن داشته باشند چرا که این از اصول مقرره در این باب است.
۴- وقتی که اصل دلیل دعوای ما «نصوص قرآنی و آیات فرقانی» هستند، پس اینجا برای استدلال، آن دسته از روایات قابل قبول هستند که موافق با «نص قرآنی و سنت مشهوره» باشند و در آنها همانگونه که قرآن حکایت کرده، واقعات الفت، شفقت، اخوت، رأفت و عطوفت صحابهی کرام شبا همدیگر حکایت شده باشند و در آنها از حالات محبت، اتحاد، دوستی و آشتی سخن به میان آمده باشد و آن روایات که در آنها نقشهی مناقشات، نارضایتی، مشاجرات، تنازعات و رنجیدگی این بزرگواران بین همدیگر اختراع شده است هر قدر که باشند اینجا در مقام معارضه به هیچ نمیارزد و حتی عرضه کردن این گونه روایات به عنوان دلیل درست نمیباشد. زیرا نزد فریقین ـ شیعه و سنی ـ این قاعده مسلّم است که: هر روایتی که خلاف نص قرآنی و سنت مشهوره، مروی باشد و هیچ صورت تأویل و تطبیق یا موافقت در میان شان یافت نشود، قابل رد و غیر قابل قبول است.
برای تشفی شیعه و سنی چند فراز از اقوال بزرگان در مورد قاعدهی فوق الذکر از کتب متداوله طرفین نوشته میشود.