گفتار۱: فرق مهدی ما و مهدی شیعه
ما اهل سنت به ظهور حضرت مهدی در آخر زمان عقیده داریم منتهی از بس که شیعهها حقیقت مهدی را خراب و لگدمال کردهاند که هر وقت یادی از مهدی خود میکنیم؛ ناچار میشویم که فوراً فرق بین مهدی ما و مهدی آنها را نیز بیان کنیم.
زیرا شنوندههای شیعه و حتی سنی، ممکن است به اشتباه بیافتند و مهدی اصلی را از مهدی بدل تشخیص ندهند.
خلاصه فرق این است که تفاوت بین (مهدی ما و مهدی شیعه) از زمین تا آسمان است، آندو فقط تشابه اسمی دارند و بس.
مهدی ما مرد پاکی است که عملکردی پاک دارد و مهدی اونها (بفرض خیالی نبودن) از خاندان پاکی است اما به کارهای بسیار زشت و ناپسندی دست میزند.
علمای شیعه در دفاع از عقیده خود در باره امام زمان میگویند: اگر ما منتظر مهدی موعود هستیم این عجیب نیست، تمام اقوام دنیا منتظر نجات دهندهای هستند حتی شما سنیها هم منتظر مهدی هستید!
این یک دفاع نیست بلکه یک حیله است. مثل این است که مسیحیها بگویند: اگر ما عیسی را قبول داریم حیرتی ندارد خب شما سنیها هم قبولش دارید!
بله، قبول داریم، اما بین قبول داشتن ما و شما تفاوت از زمین تا آسمان است.
ما بعنوان بنده قبولش داریم.
و شما او را اله میدانید!
این خود یک مکر آشکار است که شیعه میگوید: «اگر ما باور به مهدی داریم شما سنیها نیز دارید».
اگر شما مسیح و مهدی ما را قبول داشته باشید که دیگر دعوا تمام است.
شما از مهدی و مسیح اله درست کردهاید، فرق اصلی در این است.
اما علمای شیعه خود را به کری میزنند و برای فریب پیروان خود همیشه میگویند: سنیها نیز به مهدی معتقدند!!
حالا برای هدایت شیعههای ساده لوح، ما مهدی سنیها را کمی معرفی، و جایگاه او را در بین امت سنی مشخص میکنیم.
پیش از هر سخن باید بدانید که یکی خصوصیات جناب رسول اللهصپیشگوییهای ایشان درباره آینده بوده است! از فتح مکه تا شکست فارس از روم، تا جنگ داخلی بین اصحاب و تا شهید شدن حسین تا پیدا شدن آیفون و اینترنت و تا خراب شدن کعبه بدست مردی سیاه پوست و تعطیل حج و صدها پیشگویی دیگر که بتدریج یا تحقق یافتهاند و یا از مادر زمان هنوز زاییده نشدهاند
اما پیشگوییهای پیامبر در حاضر ما تاثیر نگذاشته، مثلا مسلمانها از حج و کعبه به خاطر آمدن آن مرد سیاه دست بر میدارند! یعنی در روال عادی ما تاثیری ندارد.
در باره خلافت راشده هم پیامبرص پیشگوییهای دارند. از جمله اینکه بعد از وفات ایشان خلفای راشدین میایند که بر روش پیامبر حکومت میکنند و مدت آن ۳۰ سال است. و دیدیم همینطور شد و ۴ خلیفه راشد ۳۰ سال حکومت کردند و باز فرمودند که در آخر زمان هم خلفای راشدین میایند که یکی از آنها مهدی است! و مدت محدودی حکومت میکند، و یعنی کارش مثل کار حضرت عمر است. اگر بخواهد مقدار مهر زنان را هم از مقداری که الله تعیین کرده منحرف کند مردان به کنار که زنان جلویش میاستند که دستور مخالف قرآن را اجازه نمیدهیم!
این داستان را حتماً شنیدهاید که عمر وقتی دید مهریهها سنگین و زیاد شده بر منبر بالا رفت. و برای آن حدی تعیین کرد به خیال خودش کارش درست بود زیرا پیامبر زنی که کم مهریه میگرفت را زنی مبارک نامیده بود. اما وقتی بر منبر عمر دستور کم کردن مهریه را داد و مقدارش را معلوم کرد، زنی به او اعتراض کرد که چی داری میگویی؟ مگر این آیه را نخواندهای:
﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّكَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيًۡٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٢٠﴾[النساء:۲۰].
«و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید، و مال فراوانی (بعنوان مهر) به او پرداختهاید، چیزی از آن را پس نگیرید! آیا برای بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل میشوید؟!».
این آیه به مردان اجازه داده که مال فراوان برای مهریه بدهند، و به زنان اجازه داده آن را بگیرند .
و با شنیدن آیه، عمرسفوراً از حرف خود برگشت که؛ در اشتباه بودم و اشتباه گفتم!
عمر از مهدی در پیش ما مقامش خیلی بالاتر است، عمر که اینقدر صلاحیتش محدود است، حساب کنید دایره کار مهدی را! و مقایسه کنید با مهدی شیعهها که هر کار دلش بخواهد میکند و کسی حق ندارد از او سند بخواهد! مسجد مکه و مدینه را خراب میکند چرا؟؟ چرا ندارد، اگر پرسیدی: چرا؟ کافر میشی!!
این مهدی اونهاست، این مهدی نیست این پیغمبر است بلکه پیغمبر نیست یک اله - خدای - واقعی است!!
برای روشن شدن بیشتر موضوع به این مثال توجه کنید:
حضرت محمدص فرمودند: در نزدیکی قیامت، قلم ظاهر میشود. حالا در پرتو این حدیث، دو فرقه درست میشود.
فرقه اول= سنیها که قرنها به این حدیث توجه نمیکردند تا ماشین چاپ و کامپیوتر و روزنامه و اینترنت پا به عرصه وجود میگذارد! و اینجا و در این وقت سنی شادمانه میگوید: سبحان الله، چه راست گفت رسول الله! فرموده بودند: قلم ظاهر میشود، کسی منظورشان را ندانست حالا دانستیم که منظورشان این وسایل جدید است، و گرنه در زمان ایشان نیز که قلم بود! قلم ظاهر بود.
اما فرقه دوم شیعهها چه میگویند؟
اونها در پرتو این حدیث میگویند: این قلم در هزار و اندی سال پیش زاییده شده و از ترس شکسته شدن توسط حاکمان وقت پنهان شده و در سرداب سامراء رفته! و برای خود ۴ نایب گذاشته، نایبها که مردند دیگر به غیبت کبری رفته! اما مراقب ماست، و او با ماست! و باید همیشه دعای فرج بخوانیم که قلم بیا قلم بیا!
و در ادامه شیعه میگوید:
اما وقتی قلم بیاید!
خط باطل بر روی قرآن فعلی میکشد و قرآن دیگر با خط عبرانی میاورد آن قلم که آمد قوانین جدید مینویسد و به مدینه که رسید کلنگ میشود و مسجد مدینه را خراب میکند و مسجد الحرام هم از غضب این قلم کلنگی در امان نمیماند، و بلکه همه مساجد کره زمین را خراب میکند، و نیزه میشود و دو سوم بشر را میکشد، زنده که به کنار، مردهها را هم راحت نمیگذارد از قبر میاورد بیرون و نمرودوار به آتششان میکشد!
پس هی داد بزنید: قلم بیا، قلم بیا، مهدی بیا، مهدی بیا.
حالا در آخر کار این فرقه دوم (شیعه) به فرقه اول (سنی) میگوید: اگر ما منتظر قلم موعود هستیم، این عجیب نیست. شما سنیها هم منتظر قلمی هستید، پس این عقیده شما هم هست!
آیا مکارانی تا این حد بیمنطق دیدهاید!