گفتار۲: آیا امام زمان دین جدیدی میآورد؟
به اعتقاد شیعهها امام صادق در جواب این سوال صریحاً گفته که بله!!
(امام صادق را ما قبول داریم که سنی بود و آدم نیکی بود و هرگز این حرفهای کفر آمیز را نگفته).
به هر حال، امام صادق شیعهها گفته، او دین جدیدی و کتاب جدیدی میاورد. امام صادق فرموده: وقتی قایم ما بیاید دین جدید و کتاب جدید میاورد! حدیثشان را ببینید:
امام صادق÷میفرماید: «إذا خرج القائم یقوم بأمر جديد وکتاب جدید وسنة جدیدة وقضاء جدید».
«هنگامی که قائم خروج کند امر تازه، و کتاب تازه و روش تازه و داوری تازهای برپا میدارد ورایج میکند» [إثبات الهدی، شیخ حر عاملی، ترجمه احمد جنتی، دارالکتب الإسلامیة ج ٧ ص ۸۳].
این حرف کفر مطلق است، اعتقاد به دین جدید و کتاب جدید و ایمان و ستایش آورنده آن کفری است که بالاتر از آن کفری نیست! و شیعه به دروغ، این کفرگویی را به جعفر صادق/نسبت میدهد!
شیعه امروزی خود میداند که این کفر و گمراهی است، لذا برای ماست مالی! میگوید! منظور امام صادق این بود که مردم آنقدر از دین دور میشوند که وقتی امام زمان شریعت را زنده میکند آدمها تصور میکنند که ایشان دین جدیدی آورده اند. عین نوشته شیعه را بخوانید:
«یعنی در آن زمان اسلام را آنچنان از لابلای انبوه خرافات و تحریفات و تفاسیر نادرست بیرون میآورد که گویی بنایی کاملا نو و جدید ساخته است. در مورد کتاب جدید، معنی آن نیست که یک کتاب آسمانی جدید بر او نازل میشود! چرا که امام قائم است و حافظ دین نه پیامبر و آورنده کتاب جدید، بلکه قرآن را چنان از زوایای تحریفهای معنوی و تفسیرهای نادرست بیرون میکشد که میتوان نام کتاب جدید بر آن نهاد».
و بر این پردهپوشی و تأویل شیعیان، سه ایراد وارد است:
اول: اینکه امام صادق بصراحت از کتاب جدید سخن میگوید. و این یعنی اینکه قرآن هم تحریف شده و ایشان آیات جدیدی میاورد و این کفر است. این تعبیر با جمله صادق همخوانی ندارد زیرا کتاب قرآن تغییر نکرده. و صادق نگفته: تفسیر جدید، گفته: کتاب جدید!! را میخوانند.
دوم: اینکه اگر تفسیر شیعه از سخن امام صادق درست باشد، معنی این حرف این است که خود شیعه و علمای شیعه و مذهب شیعه و راه روش شیعه نیز بطور کلی خلاف راه روش امام زمان است، و تا آنجا که حتی شیعههای مومن نیز گمان میکنند مهدی دین جدیدی آورده.
فراموش نکنید که امام زمان بیاید همه را میکشد غیر از مومنان حقیقی را.
حالا اون مومنان حقیقی که تعالیم امام زمان را میبینند گمان میکنند کتاب جدید است!!
یعنی تا این حد از دین خود بیخبر بودند؟؟!! پس چرا میگویید: مومن؟؟!!
چنین تفسیری از روایت امام صادق این معنی را دارد که همه کتب شیعه، همه حکومتهای شیعه، همه آیتاللههای شیعه بر باطل مطلق بودهاند.
شیعه وقتی خواسته حرف امام صادق را تاویل کند متوجه نشده که دارد از چاهی به چاهی دیگرسقوط میکند!
اما ایراد سوم ما به برداشت شیعهها از گفته منسوب به امام صادق این است که ایشان برای بیان منظور خود بدترین جملات را انتخاب کردند یعنی فرمودند: قائم ما وقتی ظهور کند کتاب جدید و دین جدیدی میاورد!
آیا بهتر نبود که به زبان ساده میفرمودند که مردم آنقدر از دین الله دور میشوند که وقتی امام زمان بیاید و دین حقیقی را پیاده کند مردم خیال میکنند که این دین جدید است!
بله، بهتر و ادبیتر این بود که اینطور میفرمودند؛ اما توطئهگرانی که پشت داستان امام زمان هستند نفع و سودشان در این است که امام صادق بگوید: مهدی دین جدید و کتاب جدید میاورد، آنها در کمین ملغی کردن اسلام هستند، آنها میخواهند با آوردن کتاب مقدس جدید بر قرآن مهر «باطل شد» را بزنند! «زهی خیال باطل».
شیعه وقتی میخواهد قول امام خود را توجیه و تاویل کند گاهی میگوید: «منظور از قرآن جدید همین قرآن است، منتهی ترتیب و سورهها و آیاتش بترتیب فعلی نیست بلکه به ترتیب درست است؟».
ما سنیها عقیده داریم که ترتیب آیات و سورهها نیز رأی پیامبر جیا صحابه نبوده بلکه دستور الله بوده که جبرییل÷بر پیامبرص ابلاغ میکرده.
و ترتیب درست همین است که صحابه میخواندند تا به امروز و تا فرداهای دور و تا همیشه.
البته امام صادق شیعهها واضح میگوید که مهدی چه نیتی دارد. آری، مهدی میخواهد قرآن را ملغی کند، و کتاب جدیدی بیاورد اما گفتن و پذیرفتن این حرف بر شیعه امروزی که اقلیتی است نتایج خیلی وخیمی دارد، لذا نفع آنها در این است که بگویند قصد ما عوض کردن قرآن نیست.
اگر قصد شما این نبوده پس امام شما حرف زدن بزبان عربی را بدرستی نمیدانسته؟
وقتی ما دیوان حافظ را چاپ کنیم نامش دیوان حافظ است.
اگر حالا این دیوان را با ترتیب جدید چاپ کنیم مثلا غزلها را بترتیب الفبا بنویسیم اتفاق مهمی رخ نداده که نامش را کتاب جدید بگزاریم و بگوییم:
«إذا خرج القائم یقوم بأمر جديد وکتاب جدید».
«هنگامی که قائم خروج کند امر تازه، و کتاب تازه و روش تازه و داوری تازهای برپا میدارد».
یا بگوید:
«كأني أنظر إليه بين الركن والمقام يبايع الناس على كتاب جديد».
«مثل اینکه امام زمان را میبینم که بین رکن و مقام ابراهیم ایستاده و با مردم بیعت میکند که به کتاب جدیدی ایمان بیاورند».
این گونه گفتن غلط است، هرگز این معنی را ندارد که ترتیب قرآن را عوض میکند یا احکام مرده را زنده میکند.
پس امام زمان ترتیب سورهها را عوض نمیکند او نقشه بزرگ و بدی در سر دارد.
پس هدف چیز دیگری است.
فردا که قدرت در دست شیعه باشد و شمشیر بران او بر سر ما حرکت کند همانطور که اذان را عوض کردند و قرآن را هم عوض میکنند.
و هرکس که اعتراض کند با او همان کاری را میکنند که شاه اسماعیل صفویی با مولوی خنجی کرد.
لشکریان شاه اسماعیل وقتی شهر خنج در استان فارس را گرفتند روحانی مشهور شهر را به میدان آوردند و امیر لشکر فاتح به او دستور داد که به خلفای سهگانه و حضرت عایشه فحش بدهد.
و برای محکمکاری، دستور داد زن و دخترش را لخت مادرزاد بر سر دو خر ماده ببندند و دو خر نر را آوردند و آماده نگه داشتند که اگر مولوی فحش نداد خران را بصورت هدایت شده رها کنند بر سر زنهای بسته شده بر خران ماده.
و مولوی گفت: فحش میدهم و داد زد و گفت: اگر بخواهید خدا را هم فحش میدهم (العیاذ بالله).
شاه اسماعیل صفوی با آنهمه بیرحمی در مقابل کشتاری که مهدی شیعهها خواهد کرد، مرد مهمی بشمار نمیاید! (مهدی شیعهها با مهدی ما که مرد صالحی است فرق دارد این را هرگز از یاد نبرید).
پس اگر مهدی در وقت قدرت، قرآن جدیدی بیاورد، قرآنی که امام صادق از آمدنش خبر داد «و پیروانش امروز بیخود دارند پردهپوشی میکنند» اگر قرآن جدید آورد آیا جرأت مخالفت خواهیم داشت؟ بله، البته اگر از جان و ناموس خود سیر شویم شاید مخالفت کنیم.
این را هم میدانیم عوض کردن ترتیب سور و آیات قرآن در عالم واقعیت ناممکن است. اگر ممکن میبود شیعه منتظر آمدن امام زمان نمیشد، و بر سر قرآن همان بلایی را میاورد که بر سر اذان و نماز و زکات و حج و روزه و غیره آورده است.
اما در عالم خیال و رویا انسان هر کاری بخواهد میتواند بکند.
و مهدی شیعه یک موجود خیالی و رویایی است با اعمالی خیالی.