مقدمه به قلم: دکتر عبدالرزاق محمود یاسین الحمد
الحمد لله الذي فضل الإنسان بالعقل وجعله ساميا بروحه والصلوة والسلام على رسوله وخير خلقه محمد بن عبدالله وآله وصحبه.
مشاهده و تجربهی انسانی، یکی از منابع شناخت و دانش بشری میباشد. اگر تجربهی انسانی، در چارچوب ضوابط و سنجههای درستی شکل گرفته باشد، مقدمات و در پی آن پیامدهای باضابطه و مفیدی را به دنبال خواهد داشت. تجربیات بشری، نه با حالات فردی شکل میگیرد و نه بر اساس گفتههای بیاساسی که حتی ممکن است بسیار پررواج و شایع باشد. تجربه، برخاسته از مشاهدات پیاپی و دنبالهداری است که شاید اندک باشند. به همین خاطر قرآن کریم، به پندپذیری از رخدادهای امتها و ملتهای گذشته، رهنمون شده و در بسیاری از موارد به تفکر و اندیه در احوال و سرنوشت اقوام پیشین دستور داده است. چنانکه خدای متعال، میفرماید: ﴿فَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَقَصۡرٖ مَّشِيدٍ ٤٥ أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَتَكُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ يَعۡقِلُونَ بِهَآ أَوۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۖ فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ ٤٦﴾[الحج: ۴۵-۴۶].
یعنی: «چه بسیار شهرها و آبادیهایی که به سبب ستمگری (ساکنانش) فروتپیده و بر هم ریخته است و چاههایی که بیاستفاده رها گشته و کاخهای برافراشته و استواری که بیصاحب و متروک مانده است. آیا در زمین به سیر و سفر نپرداختهاند (تا از دیدن آثار گذشتگان و مشاهدهی ویرانههای کاخهای ستمگران) دلهایی به هم برسانند که با آنها (وظیفهی خود را در قبال دعوت درک کنند و) بفهمند و گوشهایی داشته باشند که با آنها (اخبار جباران و ندای وجدان و فرمان یزدان را) بشنوند؟ چراکه این چشمها نیستند که کور میشوند و بلکه این دلهای درون سینههاست که نابینا میشوند».
هنگامی که از یکی از جنبههای زندگانی سایر ملتها سخن میگوییم، نباید از دیگر جوانب مثبت آنها غفلت بورزیم. در این میان وجود معیار و سنجهای اصولی، به نسبت جوانب مورد برسی و جایگاه آن در زندگانی بشر، در اولویت قرار دارد. از اینرو آنچه به موضوع روح و برتری آن یا عقل و پختگی آن، مرتبط است، پیوستگی بیشتری با حیات بشر مییابد و آنچه به خواستهها و بهرههای مادی، مربوط میشود، پیامد و تابع عوامل و زمینههای دیگری است. سخن دربارهی غرب و حیات آن، بحثی طولانی است که به درازا میانجامد. اینک بیش از هر زمان و مکان دیگری، صدای غربیان در هشدار به فروپاشی تمدن مادی غرب، درآمده است؛ تمدنی که از تعامل با روح و کرامت انسانی بازمانده و نتوانسته است رابطه و معاملهی درستی باعقل فهیم بشر و نقش و رسالتش در زندگانی برقرار نماید. عقل، تنها عامل شگفتیساز و نوآور در کشف اسرار زندگی و پیشرفت در عرصهی علوم مکانیکی، فیزیکی، شیمیایی و الکترونی نمیباشد. ما، بهخوبی درمییابیم که این تجربیات و نیز کنکاش در آنها و بهرهمندی از آنها، برای خیزش این امت عقبمانده از رسالتش، کارساز میباشد. امتی که از یاری دینش و از رفتار و منش دینی در زندگانی دور افتاده است. بنابراین ما، یافتهها و تجربههای غرب را فقط با قرآن و سنت و زندگانی نخستین نسلهای امت اسلامی، میسنجیم و آنها را در قیاس با واقعیتهای کنونی این امت قرار نمیدهیم؛ چراکه اینک امت اسلامی، از اینکه نمونهای کاملاً اسلامی و عاری از انحراف و کجروی باشد، باز مانده است و از اینرو نشانهها و اوضاعی همچون اوضاع و نشانههای زندگانی غربی دارد. تنها دلیلش، این است که این امت، اسلام را بهدرستی در اقوال، افعال، قوانین و روابطش پیاده نمیکند و به میزان دوری از کتاب و سنت، به نابسامانی و انحراف دچار گردیده است. لذا این کتابچه را که بخشی از مقالههای دکتر عبدالله خاطر در مجلهی البیان میباشد، به شما خوانندهی گرامی تقدیم میکنیم. در این کتابچه، برخی از زوایای زندگی در انگلیس به تصویر کشیده میشود و امید آن میرود که همهی ما و بویژه خودباختگان غربزده و مادیگرا، وضع موجود خود را دریابیم و به واقعیت و دستاورد کنونی امت اعم از تباهی، آشفتگی و ناخوشی پی ببریم. اینک چنین شرایطی بر امت چیره شده و آن را به خفت و خواری کشانده است. این امت، فرمودهی خدا را به یاد دارند که: ﴿وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ يَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓاْ أَمۡثَٰلَكُم﴾[محمد: ۳۸].
یعنی: «اگر شما (از فرمان خدا سرپیچی نمایید و) روی برتابید، مردمان دیگری را جایگزین شما میگرداند (و این مأموریت را به گروه دیگری میسپارد) که هرگز همانند شما نخواهند بود (و از ایثار جان و مال خودداری نخواهند کرد و از فرمان خدا رویگردان نخواهند شد)».
از خدای متعال میخواهم که این کتابچه را مفید و سودمند بگرداند و آن را مایهی اجر و پاداش نگارندهاش قرار دهد، هدفمان را نیکو بفرماید و به ما پاداش نیک عنایت نمایدکه او، شنوا و اجابتکننده است.
دکتر عبدالرزاق محمود یاسین الحمد۲۱/۱۱/۱۴۱۲ﻫ .ق