صلواتهای ساختگی
صیغههای ساختگی صلوات بر پیامبرصرا زیاد میشنویم که نه در کلام رسول الله صو نه در کلام صحابه و تابعین و ائمه مجتهد هیچکدام نیامده است، بلکه از ساختههای برخی از مشایخ متأخر است، و این صیغهها بین عوام و اهل علم رواج پیدا کرده، و آنها را بیش از صیغههای وارد از رسول الله صمیخوانند، و گاهی ممکن است صیغه صحیح وارد را ترک گویند و صیغه منسوب به مشایخ را منتشر سازند، و اگر با امعان نظر به این صلواتها نگاه کنیم، در آن نوعی مخالفت با راه رسول الله صمیبینیم که داریم بر او صلوات میفرستیم، و از این صلواتهای ساختگی موارد زیر است:
۱- «اللهم صل على محمد طبيب القلوب ودوائها وعافية الأبدان وشفائها ونور الأبصار وضيائها»«خدایا بر محمد صلوات فرست، درمان دلها و دوای آن و عافیت بدنها و شفای آن، و نور چشمها و روشنائی آن، و بر خویشان و یارانش، و سلام فرست». در حقیقت شما و عافیتدهنده بدن و دل و چشم فقط خداوند یکتا است، و رسول اللهصنه مالک نفعی برای خود و نه برای دیگری است، و این صیغه مخالف این نص قرآنی است: ﴿قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ﴾[الأعراف: ۱۸۸]. «بگو: من مالک نفع و ضرری برای خود نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد».
و مخالف با قول رسول الله صاست که فرمود: «مبالغهای که نصاری در مورد پسر مریم÷کردند، در بارۀ من نکنید، من فقط بندهام، بگویید: بندۀ خدا و فرستادۀ او» (بخاری).
۲- کتابی را در فضل صلوات دیدم که نوشته شیخی لبنانی بود که از صوفیان بزرگ است، و در آن این صیغه بود: «اللهم صل على محمد حتى تجعل منه الأحدية القيومية»«خدایا، صلوات بر محمد فرست تا این که از او احدیت و قیومیت بسازی». احدیت و قیومیت از صفات مخصوص خداوند است که برای مخلوق جایز نیست، و این شیخ آن را برای رسول الله صمعتقد شده، و مثل این است که رسول الله صخدایی است به این دو وصف میشود.
۳- و در کتاب (ادعیه الصباح والمساء)نوشته شیخی بزرگ از سوریه دیدم: «اللهم صل على محمد الذي خلقت من نوره كل شيء»«خدایا بر محمد صلوات فرست که از نور او همه چیز را آفریدهای» و همه چیز شامل خدا و آدم و ابلیس و میمونها و گرازها و بتها است، آیا هیچ عاقلی میگوید: اینها همه از نور محمدصآفریده شدهاند؟
شیطان هم آفرینش خود را و هم آفرینش آدم را میدانست، وقتی که گفت: ﴿قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ ٧٦﴾[ص: ٧۶]. «من از او بهترم، مرا از آتش و او را از گِل آفریدی».
لذا این آیه کلام شیخ را تکذیب میکند و باطل میسازد.
۴- و از این صیغههای ساختگی است:
«الصلاة والسلام عليك يا رسول الله، ضاقت حيلتي فأدركني يا حبيب الله»«صلوات و سلام بر تو باد ای رسول خدا! تنگ حیله شدم مرا دریاب ای حبیب خدا».
قسمت اول این صلوات صحیح است، لکن خطر و شرک در قسمت دوم است که میگوید: «ای حبیب خدا مرا دریاب)، و این مخالف قول خداوند عزوجل است که فرماید: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ﴾[النمل: ۶۲]. «یا چه کسی است که دعای مضطر را هنگام دعا اجابت میکند، و ناراحتی را میزداید؟».
و فرماید: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَ﴾[الأنعام: ۱٧]. «و اگر خداوند به تو ضرری رساند، بردارندهای جز خودش وجود ندارد».
و خود رسول الله صوقتی که غم و اندوهی به او دست میداد، دعا میکرد: «يَا حَىُّ يَا قَيُّومُ بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ» «ای زندهای پایدار! به رحمتت از تو فریادرسی میطلبم» (حسن است به روایت ترمذی).
پس چگونه ما را رسد که به او بگوییم: ما را دریاب و نجات بده، و این صیغه مخالف قول رسول الله صاست که فرمود: «وقتی که چیزی خواستی از خدا بخواه، و هرگاه کمک خواستی به خدا استعانت کن».
۵- صلوات فاتح، و صیغهاش: «اللهم صل على محمد الفاتح لما أغلق»«خدایا صلوات بر محمد فرست گشاینده هرچه بسته شده». و گوینده ادعا دارد که هرکس این صلوات را بخواند برای او بهتر از آنست که شش هزار با قرآن بخواند، و این گفتار از شیخ احمد تیجانی رئیس طریقه تیجانیه منقول است.
چه سفاهتی است که عاقلی تا چه رسد به مسلمانی، معتقد باشد که خواندن این صیغه ساختگی یک بار بهتر از خواندن کلام خدا باشد، تا چه رسد به شش هزار بار، و ایا هیچ عاقل یا مسلمانی این را میگوید؟
و اما وصف رسول الله صبه گشاینده بستهها مطلقا بدون تقیید به خواست خدا خطا است، زیرا رسول الله صمکه را فتح نکرد، مگر به خواست خدا، و نتوانست دل عمویش را به ایمان بگشاید، بلکه بر شک مرد، و قرآن خطاب به رسول الله صمیفرماید: ﴿لَّيۡسَ عَلَيۡكَ هُدَىٰهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ﴾[البقرة: ۲٧۲]. «هدایتشان بر تو نیست، و لکن خداوند کسی را که بخواهد هدایت میکند».
۶- صاحب دلائل الخیرات در حزب هفتم میگوید: «اللهم صل على محمد ما سجعت الحمـائم ونفعت التمـائم»«خدایا، بر محمد صلوات فرست تا مادامی که کبوتران میخوانند، و تمیهها نفع دهند». و تمیمه عبارت از مهره یا طلسمی است که برای جلوگیری از چشم زخم به گردن آویزان کنند، و هیچ نفعی که ندارد، از اعمال مشرکان است، رسول الله صفرمود: «مَنْ عَلَّقَ تَـمِيمَةً فَقَدْ أَشْرَكَ» «کسی که تمیمهای را آویزان کند شرک آورده است» (صحیح است به روایت احمد).
چنانکه میبینیم این صیغه مخالف با حدیث صحیح است، و شرک و تمیمه را قربت به خدا میداند.