قیام مطلوب و شرعی
احادیث صحیحی و اعمالی از صحابهشروایت شده است که دلالت میدهد که بلندشدن برای کسی که میآید جایز است، پس چرا قیام ممنوع است، در جواب میگوییم: بیایید تا باهم این احادیث را بفهمیم:
۱- رسول الله صبه طرف دخترش فاطمه لبلند میشد، هنگامی که به خانهشان میآمد، و فاطمهلنیز به استقبال پدر هنگام دیدار بلند میشد، و این جایز و مطلوب است، زیرا رفتن به استقبال مهمان برای ملاقات و بزرگداشت او است، رسول الله صفرمودهاند: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ» «کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد مهمانش را گرامی بدارد» (بخاری و مسلم).
و این بلندشدن فقط از طرف صاحب خانه است.
۲- «قُومُوا إِلَى سَيِّدِكُمْ» «به طرف سرورتان بلند شوید» (بخاری و مسلم) و در روایتی دیگر: «فَأَنْزَلُوهُ» «او را پیاده کنید».
سبب این حدیث آنست که سعد بن معاذسزخمی بود، و رسول اللهصاو را خواست تا در بارۀ یهود حکم کند، سعدسسوار الاغی شد، و وقتی که رسید، رسول الله صبه بعضی از انصار فرمود: «قُومُوا إِلَى سَيِّدِكُمْ فَأَنْزِلُوهُ» «به طرف سرورتان بروید و او را از الاغ پیاده کنید» بلند شدند و رفتند و او را از الاغ پایین آوردند، و این بلندشدن مطلوب شرع است، زیرا برای کمک سعدسبزرگ انصارشبود که زخمی بر پشت الاغ سوار بود، تا هنگام پایینآمدن نیفتد.
۳- آمده است که هنگامی که کعب بن مالک وارد مسجد شد، و صحابهشنشسته بودند، طلحهسبه طرف او از جای بلند شد و شتابزده به او مژده قبول توبهاش داد، بعد از آن که از جهاد تخلف کرده بود، و این بلندشدن جایز است، برای واردکردن خوشحالی بر فردی ناراحت و مژدهدادنش به قبول توبه.
۴- اگر با دقت ملاحظه کنیم میبینیم که احادیثی که دلالت بر جواز قیام در آنها هست همه در آنها لفظ قیام با (الی) تعدیه شده است: «إِلَى سَيِّدِكُمْ...، إِلَى ابْنَتُهُ فَاطِمَةُ..، إِلَى كَعْبٍ...» ولی احادیثی که دال بر منع قیام هستند، قیام با لفظ (له) تعدیه شده است، و فرق بین دو عبارت بسیار است، زیرا معنی (قام إلیه) به پا شد به طرف او است که مقصود: رفت تا او را احترام کند یا کمک نماید، و معنی (قام له) در جای خود به قصد تعظیم او بلند شد.