انواع شرک اكبر
سؤال۲۰: آیا ما در گرفتاریها و شدائد از مرده و زندههایی که حاضر نیستند، درخواست بکنیم و آنها را به فریادرسی بخوانیم؟
جواب: خیر. این کار را نمیکنیم. چنانکه الله ﻷمیفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ٢١﴾[النحل: ۲۰- ۲۱].
«و معبودهایى را که به جاى خدا مىپرستند [نه اینکه] چیزى را نمىآفرینند، بلکه خودشان آفریده مىشوند. مُردگانند نه زندگان، و نمىدانند چه زمانى برانگیخته مىشوند»﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ﴾[الأنفال: ٩]. «[یاد کنید] هنگامى را که [در حال مشاهده دشمنِ تا دندان مسلح با دعا و زارى] ازپروردگارتان یارى خواستید، و او درخواست شما را اجابت کرد». و رسول اللهص میفرماید: «يا حَيُّ وَيَا قَيُّومُ بِرَحمَتَكَ أَستَغِيثُ» [۲۲]. «ای زندهای که هرگز نمیمیری و ای پابرجا و ماندگار، به واسطۀ رحمتت از تو طلب فریادرسی میکنم».
سؤال۲۱: آیا درخواست کمک از غیر الله جایز است؟
جواب: جایز نیست و دلیل آن این آیه است: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ٥﴾«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری و کمک میخواهیم». و در حدیث رسول اللهص آمده است که میفرماید: «إذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلِ اللهَ وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللهِ» [۲۳]. «هر چه را خواستی از الله درخواست نما و هرگاه در خواست کمک نمودی از الله طلب کمک کن».
سؤال۲۲: آیا درخواست کمک از زنده درست است؟
جواب: بلی. در آنچه قادر به انجام آن باشد، درست است. چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ﴾[المائدة: ۲]. «در کارهای نیک و تقوا همدیگر را یاری دهید». و رسول اللهصمیفرماید: «وَاللهُ فِي عَوْنِ الْعَبْدِ مَا كَانَ الْعَبْدُ فِي عَوْنِ أَخِيْهِ» [۲۴]. «الله تعالی کسی را کمک میکند که برادرش را کمک نماید».
سؤال ۲۳: آیا نذر کردن برای غیر الله درست است؟
جواب: نذر برای غیر الله جایز نیست چون خداوند با حکایت از مادر حضرت مریم خودش میفرماید: ﴿رَبِّ إِنِّي نَذَرۡتُ لَكَ مَا فِي بَطۡنِي مُحَرَّرٗا﴾[آل عمران: ۳۵]. «پروردگارا من آنچه را که در شکم دارم برای خدمت به دین تو نذر کردم». و رسول اللهص نیز میفرماید: «مَنْ نَذَرَ أَنْ يُطِيع اللَّه فَلْيُطِعْهُ وَمَنْ نَذَرَ أَنْ يَعْصِي اللَّه فَلَا يَعْصِهِ» [۲۵]. «هرکس نذر کرد که الله را اطاعت کند، به آن عمل نماید، و هرکس نذر نمود الله را نافرمانی کند، معصیت نکند».
سؤال ۲۴: آیا قربانی کردن برای غیر الله درست است؟
جواب: درست نیست، چون فرمودۀ الله تعالی است: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾[الکوثر: ۲].
«برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی نما». رسول اللهص در روایت مسلم میفرماید: «لَعَنَ اللهُ مَن ذَبَحَ لِغَيرِ اللهِ» «خداوند لعنت کند کسی را که برای غیر الله قربانی نماید».
سؤال۲۵: آیا میتوانیم به قصد تقرب به صاحب قبری، به دورش طواف نماییم؟
جواب: جز به دور کعبه نباید طواف کنیم. چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ٢٩﴾[الحج: ۲٩]. «به دور بیت الله طواف کنند». و رسول اللهص میفرماید: «مَن طافَ بَالبَيتَ سَبعاً وَصَلَّي رَكعَتَينَ كانَ كَعِتقِ رَقَبَةٍ» [۲۶]. «هرکس هفت بار به دور کعبه طواف نماید و دو رکعت نماز بخواند، مثل کسی است که بندهای را آزاد کرده است».
سؤال ۲۶: حکم سحر چیست؟
جواب: سحر نوعی از انواع کفر است. چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ﴾[البقرة: ۱۰۲]. «بلکه شیاطین کافر شدند که به مردم سحر میآموختند». رسول اللهص میفرماید: «اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْمُوبِقَاتِ الشِّرْكُ بِاللهِ وَالسِّحْر...» [۲٧]. «از هفت امر هلاک کننده بپرهیزید، شریک قراردادن برای الله، سحر و ....».
سؤال ۲٧: آیا میتوانیم فالگیر و رمال را در پیشگویی تصدیق کنیم؟
جواب: آنها را تصدیق نمیکنیم. الله تعالی میفرماید: ﴿قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ﴾[النمل: ۶۵]. «بگو: در آسمانها و زمین هیچ کس جز خدا غیب نمىداند». رسول اللهص میفرماید: «مَن أتي عرّافاً أو كاهناً فصدقّه بِما يَقُولُ فَقَد كَفَرَ بِما أنزل علی محمد» [۲۸]. «کسی که پیش رمال یا فالگیر برود و در آنچه که میگوید، او را تصدیق کند به آنچه که بر محمدص نازل شده کافر گشته است».
سؤال ۲۸: آیا کسی هست که علم غیب بداند؟
جواب: به غیر از الله هیچ کس علم غیب نمیداند. مگر الله تعالی کسی از رسولانش را نسبت به امری مطلع گرداند. چنانکه میفرماید: ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ﴾[الجن: ۲۶- ۲٧]. «الله تعالی عالم به غیب است و کسی را بر غیب خود آگاه نمیگرداند جز رسولی که خود برگزیده باشد». و رسول اللهص میفرماید: «لَا يَعلمُ الغَيبَ إِلَّا اللهُ» [۲٩]. «جز الله کسی غیب نمیداند» [۳۰].
سؤال ۲٩: آیا پارچه و یا حلقهای را بر دست و بازوان به قصد شفا میتوانیم ببندیم؟
جواب: خیر. نباید این کار را بکنیم چون الله تعالی میفرماید: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ﴾[الأنعام: ۱٧]. «اگر ضرری به شما رسد جز الله کسی نمیتواند آن را از شما دور گرداند». و رسول اللهص به کسی که به قصد شفا حلقهای در دست نهاده بود، فرمود: «أما إنّها لا تَزِيدُكَ إلا وَهناً انْبِذْهَا فَإِنَّكَ لَوْمُتَّ وَهِيَ عَلَيْكَ مَا أَفْلَحْتَ أَبَداً» [۳۱]. «اما این کار تنها مریضی را در تو افزایش میدهد، آن را به شدت از خود دور کن، که اگر بر این حال بمیری هرگز رستگار نخواهی شد».
سؤال۳۰ : آیا آویزان کردن چیزی بر خود به قصد چشم زخم و یا دفع بلا درست است؟
جواب: این کارها خلاف توحیدند چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ﴾[الأنعام: ۱٧]. «اگر ضرری به شما رسد جز الله کسی نمیتواند آن را از شما دور گرداند».
سؤال۳۱ : حکم عمل کردن به قوانین موضوعه که مخالف اسلام است، چیست؟
جواب: عمل کردن به قوانین خلاف اسلامی در صورتیکه آن را جایز بداند و یا معتقد به شایستگی آن باشد، کافر است. چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ٤٤﴾[المائدة: ۴۴]. «و کسانى که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داورى نکنند، هم اینانند که کافرند». و رسول اللهص فرموده است: «وَمَا لَمْ تَحْكُمْ أَئِمَّتُهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَيَتَخَيَّرُوا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلاَّ جَعَلَ اللَّهُ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُمْ» [۳۲]. «تا زمانیکه رهبرانشان به کتاب خدا حکم نکنند و آنچه را الله نازل کرده انتخاب ننمایند، الله تعالی گرفتاریهایشان را در بینشان مقرر میگرداند» [۳۳].
سؤال ۳۲: چه کسی الله را خلق کرده است؟
جواب: هنگامی که شیطان یکی از شما را با این سؤال وسوسه کرد باید به الله پناه برد. چنانکه خودش میفرماید: ﴿وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٣٦﴾[فصلت: ۳۶]. «اگر وسوسهای از جانب شیطان تو را به وسواس افکند به الله پناه ببر چرا که او شنوای داناست». و رسول اللهص نیز ما را آموزش داده است که کید و فریب شیطان را اینگونه از خود برانیم و بگوییم: «آمَنْتُ بِاللهِ وَرَسُوْلِهِ، اللهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ» «به الله و رسولش ایمان آوردم. الله بینیاز است، زاده نشده و نمیزاید و احدی مثل و مانند او نیست». بعد از خواندن این دعا سه بار به طرف چپ تف کند و از شیطان به الله پناه جوید و سپس دست بردارد، با این کار شیطان از او دور میشود و اینها خلاصۀ احادیث صحیح وارده در این زمینه در صحیح بخاری و مسلم و مسند امام احمد و سنن ابو داود بود که آن را بیان داشتیم و باز میشود گفت که: الله خالق است و مخلوق نیست و به همین دلیل سؤال از خلقت او معنی ندارد [۳۴].
سؤال ۳۳: ضرر شرک اکبر چیست؟
جواب: شرک اکبر باعث میشود که انسان برای همیشه در عذاب الله گرفتار شود، چنانکه الله تعالی در سوره مائده میفرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ٧٢﴾[المائدة: ٧۲]. «هرکس به الله شرک ورزد، الله تعالی بهشت خود را بر او حرام میگرداند، و جایگاه چنین فردی آتش است و برای ظالمان مشرک، یاوری نیست». و رسول اللهص میفرماید: «مَنْ لَقِيَ اللهَ يُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً دَخَلَ النَّارَ» [۳۵]. «هرکس الله را ملاقات کند و چیزی را شرک او نموده باشد، داخل آتش میشود».
سؤال ۳۴: آیا همراه شرک عمل صالح به انسان نفع میرساند؟
جواب: عمل شرک در صورت مشرک بودن عامل آن فاقد نفع است، چنانکه الله تعالی در مورد انبیاء میفرماید: ﴿وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٨٨﴾[الأنعام: ۸۸]. «و اگر [آنان با همه عظمت و مقامى که داشتند براى خدا] شریک قرار داده بودند، یقیناً آنچه عمل شایسته انجام مىدادند، تباه و بىاثر مىشد». ودر حدیث قدسی رسول اللهص میفرماید: «أَنَا أَغْنَى الشُّرَكَاءِ عَنِ الشِّرْكِ مَنْ عَمِلَ عَمَلاً أَشْرَكَ فِيهِ مَعِى غَيْرِى تَرَكْتُهُ وَشِرْكَهُ» [۳۶]. «الله تعالی میفرماید: من بینیازترین شرکاء به شرک هستم، هرکس کاری انجام دهد و در آن غیر مرا با من شریک گرداند او را همراه عمل شرک آلودش ترک میکنم».
سؤال ۳۵: شرک اصغر چیست؟
جواب: الله تعالی میفرماید: ﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا١١٠﴾[الکهف: ۱۱۰]. «پس کسى که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند». رسول اللهص فرموده است: «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ الشِّرْكُ الأَصْغَرُ.قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَمَا الشِّرْكُ الأَصْغَرُ؟ قَالَ: الرِّيَاءُ» «بیشترین چیزی که نسبت به شما از وقوع آن میترسم شرک اصغر است، وقتی از آن پرسیدند، جواب داد: ریاء» از جمله شرک اصغر گفتۀ کسی است که میگوید: اگر الله و فلانی نبود یا هرچه الله و تو بخواهی. و در فرمودهای رسول اللهص میفرماید: «لا تَقُولُوا مَا شَاءَ اللَّهُ وَشَاءَ فُلانٌ ، وَلَكِنْ قُولُوا : مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ شَاءَ فُلانٌ» [۳٧]. «نگویید آنچه الله و فلانی بخواهد، بلکه بگویید: آنچه الله بخواهد و سپس شما بخواهید».
سؤال۳۶: آیا قسم خوردن به غیر الله درست است؟
جواب: قسم خوردن به غیر الله درست نیست، چنانکه الله تعالی شیوه درست آن را آموزش میدهد و میفرماید: ﴿قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي﴾[التغابن: ٧]. «بگو: قسم به پروردگارم (اینگونه نیست)». و رسول اللهص میفرماید: «مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ اللهِ فَقَدْ أَشْرَكَ» [۳۸]. «هرکس به جز الله به کسی دیگر سوگند بخورد مشرک شده است». و باز میفرماید: «مَنْ كَانَ حَالِفاً فَلْيَحْلِفْ بِاللهِ أَوْ لِيَصْمُتْ» [۳٩]. «هرکس قسم یاد میکند، یا به الله قسم بخورد و یا سکوت کند».
[۲۲] ترمذی. [۲۳] ترمذی. [۲۴] مسلم. [۲۵] بخاری. [۲۶] ابن ماجه. [۲٧] مسلم. [۲۸] امام احمد. [۲٩] طبرانی. [۳۰] علم غیب وصفی است که تنها الله شایسته آن است و اعتقاد به اینکه دیگری غیب میداند کفر است، چون چیزی که حق الله است به دیگری نسبت داده شده است. و حال با این همه نصوص قطعی در این زمینه، وضع مردم عوام و مظلوم ما را بنگرید که چگونه شیادان در لباس دین آنها را اغوا کردهاند تا جایی که موعظه و پند کسی را در این زمینه نمیپذیرند و معتقدند که آنها عاقبت و سرانجام هر چیزی را میدانند، به همین دلیل برای کشف هر ناپیدایی به آنها متوسل میشوند و برای اینکه غلو و افراطشان در مورد این مدعیان دروغین بدانید کافی است به این جریان خبری گوش کنید: پسر یکی از شیوخ منطقه کردستان دیوانه بود، مردم دیوانههای خویش را جهت مداوا پیش کسی میبردند که از شفای پسر دیوانۀ خویش عاجز بود، ولی برای اغوای مردم این داستان را بافته بودند که گویا روزی پسر شیخ کفش مهمانان خانه را از هم جدا میکند (به اقتضای طبیعت دیوانه ها) وقتی پدر از او میپرسد که پسرم چرا چنین کردهای؟ ایشان میگوید: پدر، دوزخیان و بهشتیان را از هم جدا کرده ام. پدر از این امر ناراحت و سیلی به گوش پسر میزند و او دیوانه میگردد، و با این حالت دیوانگی ماند تا مرد. مردم در مورد این دیوانه افسانهها بافته بودند. از او طلب شفای مریض میکردند. اگر در کوچه و معابر او را میدیدند دستش را میبوسیدند و از او میخواستند بر سر و روی بچه هایشان دست بکشد، او را ولی الله میدانستند غافل از اینکه کسی که دیوانه است مکلف نیست. و چنین فردی در صورت انجام واجبات نیز مأجور نیست، چون حکم بچهها و افراد نابالغ را دارد. بعضی موارد هم از اموال به سرقت رفتۀ مردم خبر دادهاند. توسط همکاران جنی و انسی خویش اطلاع یافتهاند و همین امور باعث گشته مردم در موردشان به خیلی چیزها معتقد شوند و به همین دلیل بر روح و جان مردم مظلوم اغفال شده، مسلط و جان و مالشان را برای خود مباح دیدند، و برای خود زندگی افسانهای بر اساس عرق جبین دیگران ساختند. خداوند بر بازماندگان ناخلفشان، توانای ادامه سیر ندهد و به مردم اغفال شده و مظلوم عقل سلیم و توفیق هدایت عنایت فرماید، که بیندیشند، چرا که قرآن و سنت رسول اللهص را مهجور قرار دادهاند. به خرافات و اباطیل چسبیدهاند، ﴿وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ﴾. [۳۱] حاکم ووافقه الذهبی. [۳۲] ابن ماجه و دیگران. [۳۳] شایان توجه برای مؤمنان این است که نه تنها از حکم کردن بر اساس قوانین خلاف اسلام باید بپرهیزند، بلکه از کارهایی نیز که منجر به حاکمیت احکام غیر اسلامی و حکومت کفر و ماندگاری طاغوت میشود نیز باید دوری نمایند. الله تعالی در قرآن میفرماید: ﴿وَلَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا١٤١﴾[النساء: ۱۴۱] «الله تعالی برای کافران هیچگونه راه سلطهای بر ایمانداران مقرر نفرموده است». بنابراین موحدین باید هوشیار باشند، از هرگونه اقدامی که منجر به حاکمیت آنها گردد، خود را برکنار دارند. برای مثال حزبی در موضعگیریهایش اعلام داشته است، هدف او حاکمیت طبقه کارگر و تشکیل جامعه کمونیستی است. البته این گفته تنها شعارهای بیاساس و فریبندهای بیش نیست، زحمتکشان را میفریبند تا در سایۀ اغوای آنها خود به آرزوهای خویش برسند، حال اگر چه بصورت مقطعی خود را هماهنگ با خواستههای ملی و دنیوی مردم بنمایند. افراد نبایستی خود را تبدیل به پلههای ترقی آنها نمایند، نباید در دامهای فریبندۀ دیگران که اهداف خویش را زیر شعارهای رنگارنگ دمکراسی و جامعۀ مدنی و آزادی پنهان داشتهاند بیندازند، چون در این کار هرچند به زعم خویش، گناهی مرتکب نشدهاند اما ندانسته با اسلام نیز وداع نمودهاند، زیرا در مسیری که عاقبتش بغض و خشم رب عالمیان است قرار گرفتهاند، و در صفی هستند مخالف با مسیری که انبیاء الهی، رهبران آنند و به خاطر پرهیز از همین مسائل، الله تعالی از مؤمنین میخواهد با غیر خود از کافران، دوستی برقرار نکنند، آنان را محرم اسرار خود ننمایند، مبنای زندگی خویش را در دنیا با کسانی بنا نهند که میخواهند در قیامت برای ابدیت در بهشت با آنها باشند، پس هرکس با گروهی دوستی نماید که اقدامش منجر به حاکمیت دین الله نمیشود باید منتظر عقوبت شدید و سرانجام دردناک الهی باشد و بداند که با آنها محشور میشود، چنانکه رسول اللهص میفرماید: «المرءُ مَعَ مَن أَحَبَّ يَومَ القِيامَةِ» «انسان همراه کسی در قیامت خواهد بود که در دنیا دوستش داشته باشد». و در وصف دوستی با کفار الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ﴾[المائدة: ۵۱]. «هرکس از شما با آنها دوستی نماید او با آنها و از آنهاست». [۳۴] انسان باید بداند که موجودی ضعیف و ناتوان است و از درک بسیاری از مسائل عاجز میباشد و خیلی از مسائل هستند که انسان از درک آن ناتوان است، لذا جوابگویی در آن مورد انسان را گاهاً از جادۀ مستقیم دور میکند، به همین دلیل از زیاد سؤال کردن نهی شدهایم تا جایی که در حدیث صحیح وارد است: «إِنَّما هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِكَثْرَةِ السُّؤَالِ» (آنها که قبل از شما بودند به خاطر زیاد سؤال کردن به هلاکت رسیدند). و در قرآن آمده است که: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسَۡٔلُواْ عَنۡ أَشۡيَآءَ إِن تُبۡدَ لَكُمۡ تَسُؤۡكُمۡ﴾[المائدة: ۱۰۱] «از چیزهایی سؤال مکنید که اگر برایتان روشن گردد باعث نارحتیتان میشود». و در مقام توبیخ بنی اسرائیل میفرماید: ﴿أَمۡ تُرِيدُونَ أَن تَسَۡٔلُواْ رَسُولَكُمۡ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۗ﴾[البقرة: ۱۰۸] «آیا همانگونه که قبلاً از موسی سؤال کردید، میخواهید به همان صورت از رسولتان (محمدص) نیز سؤال کنید». چون منشأ سؤالات انسان جهل اوست، گاهاً در اصل سؤال نیز دچار اشتباه میگردد، که از جمله آن همین سؤال است، چون وقتی به پدیدهها مینگریم که برای به وجود آمدنشان احتیاج به خالق دارند، میبینیم علت مخلوق و ایجادشدنشان یک نیاز دائمی و درون ذاتی میباشد، که آن احتیاج است، و هرچیز غیر از خدا فقیر است و هر موجود فقیر نیازمند است، بنابراین طرح سؤال کردن به این مضمون در مورد ذات بینیاز و غنی از هر چیز غلط میباشد، چون او معلول، مخلوق و فقیر نیست و ذاتش بینیاز از همه چیز است و او خود سرچشمۀ همه هستیهاست. همانگونه است که خود فرموده: ﴿لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ٤﴾[الإخلاص: ۳-۴]. [۳۵] مسلم. [۳۶] مسلم. [۳٧] ابوداود [۳۸] امام احمد. [۳٩] متفق علیه.