نصیحت های طلایی برای جماعت های اسلامی

حق را ملاک دوستی قراردادن و آن را برای حق انجام‌دادن

حق را ملاک دوستی قراردادن و آن را برای حق انجام‌دادن

هرگاه بین دو تعلیم‌دهنده و یا دو نفر از تعلیم‌شوندگان و یا یک تعلیم‌دهنده و یک فراگیر علم و فنون دشمنی و مشاجراتی روی داد برای هیچکس درست نیست که یکی از آنها را تا زمان معلوم‌گردیدن حق، یاری دهد لذا نباید به خاطر هوی و از روی جهل کسی را کمک نماید بلکه مسئله را بررسی کند و در صورت مشخص شدن حق صاحبش را از میان آن دو بر علیه باطل یاری نماید، حال صاحب حق دوست او یا دیگری باشد و باطل جزو یاران او و یا دیگری باشد. چون مقصود و هدف، عبادت پروردگار و اطاعت رسولش و پیروی‌کردن از حق و قیام نمودن به عدل می‌باشد. پروردگار متعال می‌فرماید: ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَۚ إِن يَكُنۡ غَنِيًّا أَوۡ فَقِيرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْۚ وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ١٣٥[النساء: ۱۳۵]. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید برپادارنده عدالت و اظهارکننده حق برای خدا باشید اگرچه بر ضرر خویشتن یا پدر و مادر و یا خویشاوندانتان باشد اگر کسی که حق بر او ثابت می‌شود توانگر یا فقیر باشد به هر حال خداوند برایشان مهربانتر است پس به خاطر پیروی‌کردن خواهش نفس از عدالت دوری مجوئید و در صورتی که سخن بپیچانید یا اعراض نمایید خداوند نسبت به آنچه انجام می‌دهید آگاه می‌باشد». گفته می‌شود: «لوي يلوي لسانه»: یعنی خبر دروغ می‌دهد. اعراض‌نمودن: پوشاندن و کتمان حق است چون کسی که از حق سکوت کند مانند شیطانی است که قادر به سخن گفتن نمی باشد.

هرکس به سوی دوست و رفیقش متمایل شود بدون اینکه جانب حق را در مورد او رعایت کند به حکم جاهلیت عمل نموده و از حکم خدا و رسولش خارج گشته است بنابراین بر همه واجب است که همراه اهل حق بر علیه اهل باطل یک دست باشند لذا معظم و بزرگ پیش آنها باید کسی باشد که خدا و رسول او را بزرگ داشته‌اند و مقدم پیش آنها باید کسی باشد که خدا و رسولش او را مقدم داشته‌اند و محبوب پیش آنها کسی باشد که محبوب خداوند و رسولش می‌باشد و به همین صورت پست و فرومایه نزدشان باید کسی باشد که نزد خدا و رسولش پست و بی‌مقدار هستند و معیار با رضایت پروردگار و رسول می‌باشد نه اینکه هوی و آرزوها ملاک واقع شوند، چون هرکس خدا و رسولش را اطاعت کند هدایت یافته و هرکس خدا و رسولش را نافرمانی کند چنین فردی تنها به خود آسیب رسانده است.

این همان اصل و اساسی است که باید به آن اعتماد نمود لذا هیچ احتیاج به تفرقه و گروه گروه شدن ندارد. چون الله تعالی می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ[الأنعام: ۱۵٩]. «کسانی که دین خویش را متفرق و تبدیل به گروه‌ها شدند در هیچ چیز با آنها نیستید». و می‌فرماید: ﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ[آل‌عمران: ۱۰۵]. «چون کسانی نباشید که بعد از آنکه مسائل برایشان روشن گردید دچار اختلاف و تفرقه شدند».

و هرگاه دو نفری که استادش او را تعلیم دهد منزلت و ارزش احسان او را به خود می‌داند از او تشکر می‌کند ولی نباید کمر دفاع از استادش و یا دیگری را در هر شرایطی ببندد چون آماده دفاع‌شدن از یک شخص معین و خود را به او منتسب‌کردن همانگونه که در سؤال بیان گردید از جمله بدعت‌های جاهلیت است و از نوع همان پیمان‌هایی است که مشرکان آن را می‌بستند.

در صورتی که مقصود از آن آمادگی و نسبت‌دادن همکاری و تعاون در مسائل احسان و تقوی باشد این امر از جمله مسائلی است که خداوند متعال و رسولش برای او و دیگری به آن دستور داده است و در صورتی که مقصود از آن همکاری کردن باهم برای گناه و تجاوز به دیگران باشد این را خداوند متعال و رسولش حرام نموده اند، پس هر قصد خیری که در این موارد وجود دارد در دستورات پروردگار متعال و رسولش وجود دارد لذا نیازی به دستور متعلمین نیست. و اگر مقصود از آن شر و بدی باشد خداوند متعال و رسولش آن را تحریم کرده‌اند.

لذا تعلیم دهندگان نباید دانش آموزان خویش را در این مورد مخالفت کنند و غیر از معلمان نیز هیچکس این حق را ندارد که یکی از شاگردانش را گرفته و به همان صورت بدعی به خود نسبت دهد و نباید منکر حق معلم اولی بر شاگرد باشند و برای معلم اولی نیز این حق وجود ندارد او را از فایده تعلیم از دیگری منع کند و برای معلم دوم نیز این حق وجود ندارد که به او بگوید: خود را برای همراهی با من و منتسب شدن به من آماده کن و از معلم اولیت دوری کن، بلکه اگر از دو معلم تعلیم دریافت کرد باید مراعات حق هر دو را بکند و نباید برای هیچکدام از آنها تعصب داشته باشد و در صورتی که تعلیم دادن اولی به او بیشتر بوده باشد باید بیشتر رعایت حقوق او را بنماید.