نافرمانی والدین

نشانه‌های نافرمانی از پدر و مادر

نشانه‌های نافرمانی از پدر و مادر

نافرمانی و مخالفت با پدر و مادر، نشانه‌های زیاد و صورت‌های گوناگون دارد که در ذیل می‌آید: [۵]

۱- گریانیدن و اندوهگین کردن پدر و مادر: خواه با گفتار یا کردار باشد، یا سبب این‌ها شود.

۲- فریاد زدن بر سر ایشان: و به این صورت است که صدا را بلند کند و با خشونت با آنان حرف زند. خداوند تعالی فرموده است:

﴿وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا كَرِيمٗا

«بر سر ایشان فریاد مزن و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو».

۳- دلتنگ شدن و به ستوه آمدن از دستورات پدر و مادر: خداوند تعالی ترک این‌ها را به ما یاد داده است، چقدر اندکند انسان‌هایی که آن هنگام پدر و مادر به آنان دستور دهد سخنانشان را با کلمه «اف» آغاز کند و گرچه از آن دو پیروی کنند، خداوند والامرتبه می‌فرماید:

﴿وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا

«اف به آنان مگو».

۴- اخم و ترشرویی نسبت به پدر و مادر: گاهی شخصی در مجالس گشاده‌رو، خندان و خوش خلق است، سخن نیکوتر و گواراتر برمی‌گزیند؛ بنابراین هنگامی که به منزل رود و در حضور پدر و مادر نشیند و به شیری می‌ماند که به چیزی نمی‌پیچد در این صورت، حالت او تغییر می‌کند و آرام و قرار نمی‌گیرد و نرمش به خرج نمی‌دهد، و بدخو و درشت کلام و بدزبان می‌گردد، مصداق سخن شاعر شده است.

من الناس من یصل الأبعدین
ویشقی به الأقربُ الأقربُ

«در میان مردم، کسانی هستند که به دورترها می‌پیوندند و نزدیکتر، او را ناراحت می‌کند».

۵- از گوشه چشم به پدر و مادر نگریستن: به این صورت است که با خشم و غضب و حقارت و خواری به آن نگاه کند.

معاویه بن اسحاق به نقل از عروه بن زبیر می‌گوید: «کسی که با دیدۀ خشم به پدرش نگاه کند نسبت به آن نیکی نکرده است». [۶]

۶- فرمان دادن پدر و مادر: بسان کسی که به مادرش دستور می‌دهد که خانه را جارو کند، یا لباس را بشوید، یا غذا را آماده سازد، و این عمل شایسته نیست خصوصاً اگر مادر ناتوان یا پیر یا بیمار باشد.

اما اگر مادر دل به خواه و با نشاط و بدون خستگی این کارها را انجام داد اشکالی در کار نیست و باید از او سپاسگزاری و برای او دعا کرد.

٧- انتقاد از غذایی که مادر آماده می‌سازد: این عمل دو تا محذوریت دارد؛

۱- عیب گرفتن از غذا، و این جایز نمی‌باشد، بنابراین رسول خداص هرگز از غذا عیب نمی‌گیرد، اگر آن را می‌پسندید آن را می‌خورد، و در غیر این صورت آن را نمی‌خورد.

۲- در این کار بی‌ادبی نسبت به مادر و ناخوشایندی او هست.

۸- کمک نکردن به پدر و مادر در کار منزل: این در مرتب کردن یا تهیه غذا یا غیر آن می‌باشد.

ولی برخی از پسران – خداوند آنان را هدایت کند – آن را کاستی در حق به خود، و نامردی می‌دانند.

و برخی از دختران – خداوند آنان را هدایت کناد - می‌بینند که مادرشان، کار داخل خانه را انجام می‌دهند اما کوچکترین کمکی با آنان نمی‌کنند.

بلکه بعضی از دختران بیشتر اوقات خودشان را صرف گفتگوی تلفنی با دوستانشان کرده و مادر را رها می‌کنند که کار بزرگ یا دشوار را به تنهائی به پیش ببرد.

٩- با حالت تنفر از پدر و مادر روی گردانیدن به هنگامی که حرف می‌زنند: و به این صورت است که به آنان گوش نکند، یا حرف آنان را قطع یا تکذیب کند، یا با آنان مجادله کند، و در خصومت و کشمکش با آنان سخت‌گیری کند.

چه بسا در این عمل، تحقیر مقام پدر و مادر وجود دارد و قرینه‌ای است که آنان را بی‌ارزش داند.

۱۰- کم‌اعتنایی به رأی آنان: برخی از انسان‌ها با پدر و مادر مشورت نمی‌کنند و در هیچ کاری از آنان اجازه نمی‌گیرند، خواه ازدواج یا طلاق یا بیرون رفتن از خانه و سکونت در خارج منزل، یا رفتن به مکان مشخصی با دوستان یا این قبیل باشد.

۱۱- ورود بدون اجازه بر پدر و مادر: این برخلاف ادب است، شاید هر دو یا یکی از آنان در حالتی باشند که راضی نباشند کسی، آنان را ببیند.

۱۲- ایراد مشکلات پیش پدر و مادر: خواه این مشکلات با برادران یا همسر یا فرزندان یا غیره باشد.

برخی از انسان‌ها دوست ندارند که کسی از اعضای خانواده به خاطر خطا و اشتباه خود پیش پدر و مادر نکوهش گردند، و بدون تردید این رفتاری است که باعث دغدغۀ خاطر آنان می‌گردد و بستر آنان ناصاف و ناهموار می‌شود.

۱۳- سرزنش پدر و مادر پیش مردم و طعنه زدن به آنان و بیان عیب‌های آنان: اگر برخی از انسان‌ها در کاری ناکام شوند – مثلاً در تحصیل ناکام شوند – پدر و مادرشان را سرزنش می‌کنند، ناکامی خود را توجیه می‌کنند و عذرهایی را برای خود می‌آورند که پدر و مادر سهل‌انگاری کرده‌اند و چنان‌که شایسته است به تربیت او نپرداخته‌اند، بنابراین زندگی‌اش را تباه ساخته‌اند، و آینده او را لگدمال کرده‌اند، و انواع طعنه و عیب دیگر را می‌گیرد.

۱۴- ناسزا گفتن و نفرین کردن پدر و مادر: این عمل، مستقیم یا غیرمستقیم صورت می‌گیرد؛ مانند پسری که به پدر یا مادر شخصی فحش و ناسزا گوید و این شخص هم متقابلاً به پدر و مادرش ناسزا گوید.

از عبدالله پسر عمربنقل شده، که رسول خداص فرمود:

«من الکبائر شتم الرجل والدیه».

«ناسزا گفتن انسان به پدر و مادرش از گناهان کبیره است».

از ایشان سؤال شد: و آیا انسان به پدر و مادرش ناسزا می‌گوید؟! فرمود: «نعم! یسب أبا الرجل فیسب أباه، و یسب أمَّه فیسب أمه». [٧]

«بلی! به پدر فردی فحش می‌دهد و این هم به پدرش فحش می‌دهد، و به مادرش فحش می‌دهد و این هم به مادرش فحش می‌دهد».

۱۵- منکرات را به خانه می‌آورد: مانند وسایل لهو و لعب و فساد را به خانه می‌آورد، و این‌ها باعث فساد خود شخص می‌گردند، و چه بسا سبب فساد برادران و خانواده‌اش به طور کلی می‌شوند، بنابراین پدر و مادر به سبب فساد فرزندان و انحراف خانواده بدبخت می‌شوند.

۱۶- پرداختن به منکرات پیش پدر و مادر: مانند کشیدن سیگار، یا گوش دادن به وسایل لهو پیش پدر و مادر، یا به خواب رفتن به هنگام نماز واجب، و اگر او را بیدار کنند، بیدار نشود، و همچنین دوستان بدکار را به منزل آورد؛ بنابراین همۀ این‌ها دلیلی بر استمرار بی‌شرمی نسبت به پدر و مادر است.

۱٧- تخریب شخصیت پدر و مادر: و بدین صورت است که کارهای بد و زشت را انجام دهد که شرف و جوانمردی را لکه‌دار می‌سازند، و گاهی سبب زندان رفتن و رسوایی می‌گردد، در نتیجه، این بدون تردید از نافرمانی پدر و مادر است؛ زیرا همّ و غمّ و خواری و ننگ را برای آنان بدنبال دارد.

۱۸- در تنگنا قرار دادن پدر و مادر: مانند کسی که مالی را قرض می‌کند سپس آن را بازپرداخت نمی‌کند، یا در مدرسه بی‌ادبی می‌کند؛ و مسؤولین مدرسه، پدر را بدون حضور فرزند احضار می‌کنند، یا بی‌تربیتی می‌کند.

و گاهی پدر به خاطر عدم پرداخت قرض از سوی فرزند توقیف می‌گردد، یا حاضر می‌شود و خود را تسلیم می‌کند.

۱٩- ماندن طولانی در بیرون منزل: و این باعث دغدغه و ناراحتی پدر و مادر می‌گردد، در حالی که به خدمت نیاز دارند، و اگر فرزند در بیرون منزل باشد، کسی را برای خدمت پیدا نمی‌کنند.

۲۰- با درخواست‌های زیاد بر پدر و مادر فشار می‌آورند: برخی از انسان‌ها با درخواست‌های زیاد بر پدر و مادر فشار می‌آورند، با وجود اینکه آنان دست تنگ‌اند، و فرزند اصرار می‌ورزد که آنان ماشین را برای او بفروشند، و زن برای او بگیرند، و خانه نو برای او تهیه کنند، یا پول زیادی را از آن‌ها می‌خواهد تا به پای دوستان و هم‌سن‌های خود حرکت کند.

۲۱- ترجیح دادن همسر بر پدر و مادر: برخی از انسان‌ها، اطاعت از همسر را بر اطاعت از پدر و مادر تقدیم و ترجیح می‌دهند، بنابراین اگر از او بخواهد که پدر و مادرش را بیرون کند، آنان را بیرون خواهد راند هرچند بی‌منزل باشند.

برخی از فرزندان در اظهار محبت به همسر پیش پدر و مادر مبالغه می‌کنند، و در همین حال نسبت به پدر و مادر سختگیری می‌کنند، و حق آنان را رعایت نمی‌کنند.

این موضوع را در صفحه‌های آینده بیشتر بیان خواهم کرد.

۲۲- رها کردن پدر و مادر به هنگام نیاز و یا بزرگ شدن: برخی فرزندان اگر بزرگ شوند و کاری برای او پیدا شود که در مقابل آن پول بگیرد پدر و مادرش را رها می‌کند و خودش مشغول می‌شود.

۲۳- بیزار شدن از پدر و مادر، و شرم کردن از نام آنان و منسوب کردن خود به آن دو: این از زشت‌ترین نشانه‌های نافرمانی است، بنابراین اگر برخی از فرزندان از لحاظ سطح اجتماعی بالا روند، یا در وظایف بزرگ پیشرفت کنند، پدر و مادر خود را انکار می‌کنند و از آن دو بیزاری می‌جویند، و از وجود آنان در خانه با لباس‌های کهنه خجالت می‌کشند.

گاهی اگر از او درباره پدر و مادر پرسیده شود، می‌گوید: این‌ها خدمتکاران ما هستند!

برخی از فرزندان نمی‌پذیرند که اسم پدرش در ولیمه‌ها و مناسبت‌های عمومی برده شود زیرا شرمنده می‌شود! و این عمل – بدون شک – دلیل بر فرومایگی و کم‌عقلی، و کوچکی و کم‌ظرفیتی است.

در غیر این صورت انسان با روحیۀ تسلیم‌ناپذیر و بزرگوارانه به وسیله حسب و نسب و اصل، خود را عزیز و ارجمند می‌شمارد، و بزرگواران زیبایی را فراموش نمی‌کنند.

إن الکرام إذا ما أیسروا ذکروا
من کان یألفهم فی المنزل الخشن

«بزرگواران اگر ثروتمند شوند به یاد کسانی که به منزل خشن و ناهموار عادت گرفته‌اند، خواهند بود».

۲۴- ستم کردن بر پدر و مادر با زدن: این عمل جز از انسان سنگدل و خشن بیرون نمی‌آید، کسانی که دل‌های خالی از رحمت و حیاء دارند، و درونشان از کمترین مراتب جوانمردی و شهامت و دلیری تهی است.

۲۵- سپردن پدر و مادر به خانه سالمندان: این کار خیلی بد، و در نهایت زشتی و ناپسندی است که بدن از دیدن آن منقبض و به هم جمع می‌شود، و موی سر از شدّت ترس سیخ می‌شود.

۲۶- رها کردن پدر و مادر و نیکی نکردن به آنان در صورتی که مرتکب پاره‌ای از معصیت‌ها شوند: این اشتباه و بی‌شعوری است؛ بنابراین نیکی به پدر و مادر واجب است گرچه کافر باشند، پس چگونه خواهد بود اگر مسلمان باشند و پاره تقصیر داشته باشند؟!

۲٧- بخل ورزیدن و سخت‌گیری کردن در دادن خرجی به پدر و مادر: برخی از انسان‌ها نسبت به پدر و مادر بخل می‌ورزند، و در دادن خرجی به آنان سخت‌گیری می‌کنند. شاید پدر و مادر نیاز شدید به مال داشته باشند، و با وجود این به آنان توجه نمی‌کند.

۲۸- منّت گذاشتن بر پدر و مادر و شمارش نعمت: برخی از انسان‌ها نسبت به پدر و مادر نیکی می‌کنند ولی آن را با منّت و آزار و شمارش نعمت‌ها تباه می‌کنند، و نیکی کردن را با مناسبت و بدون مناسبت یادآوری می‌کند.

۲٩- دزدی از پدر و مادر: این کار جمع میان دو گناه یعنی دزدی و نافرمانی است، بنابراین برخی از انسان‌ها را می‌بینی که نیاز به مال دارند و این نیاز آنان را به دزدی از پدر و مادر وادار می‌کند؛ زیرا پدر و مادر پیر شده‌اند یا غافل‌اند.

از جمله دزدی‌ها این است که یکی از پدر و مادرش را فریب دهد و از او بخواهد که فلان مال یا زمین یا غیر این‌ها را به ایشان دهد.

گاهی از پدر و مادر قرض می‌گیرد و در نیت دارد که آن را ندهد.

۳۰- ناله و اظهار ناراحتی پیش پدر و مادر: این کار از نیرنگ‌بازترین حالتهای نافرمانی است؛ زیرا والدین – به ویژه مادر – نسبت به گرفتاری فرزند دغدغه پیدا می‌کنند، و ناراحت می‌شوند بلکه شاید بیشتر از فرزند ناراحت شوند.

۳۱- رفتن به دیار غربت بدون اجازه پدر و مادر، و بدون اینکه بدان نیازمند باشد: برخی از فرزندان آثار دوری از پدر و مادر را نمی‌فهمند؛ بنابراین تلاش می‌کنند تا بدون اجازه پدر و مادر راهی دیار غربت و از آنان فاصله گیرند، و بدون اینکه نیاز به غربت داشته باشد؛ گاهی شهری که پدر و مادر در آن سکونت دارند را ترک می‌کند، و گاهی جهت تحصیل راهی دیار غربت می‌گردد با وجود اینکه تحصیل او در شهری که پدر و مادر در آن سکونت دارند، امکان‌پذیر است، و سبب‌های دیگری که رفتن به دیار غربت او را تجویز نمی‌کند.

معلوم است که دوری از پدر و مادر سبب حسرت و دغدغۀ آنان می‌گردد، و معلوم است که گاهی والدین یا یکی از آن دو وفات یافته در حالی که فرزند با اختیار خود از آنان دور شده است؛ بدین وسیله به آنان زیان رسانده است.

اما اگر فرزند به رفتن به دیار غربت نیازمند باشد، و از پدر و مادر اجازه بگیرد، اشکالی ندارد.

۳۲- آرزوی نابود شدن پدر و مادر: برخی از فرزندان آرزومندند که پدر و مادرشان از بین بروند تا میراث‌خوار آنان باشند اگر ثروتمند هستند، یا از آن دو نجات پیدا کنند اگر بیمار یا فقیرند، یا از مواظبت و ایستادن پیش آنان رها شود تا به گمراهی و نادانی‌اش ادامه دهد.

۳۳- کشتن پدر و مادر و نجات یافتن از دست آن دو: گاهی فرزند ناراحت می‌شود بنابراین کشتن یکی از والدین خود را ترجیح می‌دهد؛ یا به سبب نادانی یا خشم زیاد او است، یا در حال مستی می‌باشد، یا به ارث و غیر آن طمع می‌ورزد.

این چه بدشگونی است، و چه روسیاهی است، و چه بد سرنوشت و فرجامی است، اگر خداوند رحمت خود را به او نرساند.

این‌ها برخی از نشانه‌ها و حالت‌های نافرمانی پدر و مادر هستند، این عمل زشت، و رفتار بدی است که شایسته خردمندان نیست، و از پرهیزگاران و مصلحان و هدایت‌یافتگان سر نمی‌زند.

چه دور است خیر و نیکی از کسی که نافرمانی پدر و مادر کند، و مجازات او چه نزدیک است، و شر و بدی به سوی او چه سریع است.

این کار دیدنی و ملموس است که بسیاری از انسان‌ها آن را می‌دانند و با چشم خود می‌بینند، و داستان‌های پیاپی انسان‌ها را می‌شنوند که به سبب نافرمانی از پدر و مادرشان خوار و ذلیل و مجازات شده‌اند.

[۵]. نگاه کنید: أخلاقنا الاجتماعیة، د. مصطفی الباعی، ص ۱۶۶، وبر الوالدین، لعبد الرؤوف الحناوی، ص ۱۴۳، والسلوک الاجتماعی لحسن أیوب، ص ۲۵٧-۲۵٩، وقرة العینین فی فضائل بر الوالدین، لأم عبدالکریم، وبالوالدین إحساناً لسعاد بنت محمد فرج، ص ۴۴-۴۸، ... وبر الوالدین فی‌ القرآن الکریم والسنة الصحیحة لنظام سکجها، ص ۳۵-۴۱ و ۶۳-۶۵، وفیض الرحیم الرحمن د. عبدالله الطیار، ص ٩٩، وبر الوالدین وحقوق الآباء وللأبناء والأرحام لأحمد عیسی عاشور، ص ۳۳-۴۵، والإعلام ببرالوالدین وصلة الأرحام، لإبراهیم الحازی، ص ۳۵-۴۱. [۶]. سیر أعلام النبلاء للذهبی ۴/۴۳۳. [٧]. به روایت بخاری (۵٩٧۳)، و مسلم (٩۰).