رعایت آداب با پدر و مادر
در اینجا آدابی است که شایسته رعایت میباشد، و سزاوار ماست که با پدر و مادر رفتار کنیم، و برخی از دیْنها را ادا کرده باشیم، و بعضی از واجبات الهی در حق آنان را انجام داده باشیم، تا پروردگار از ما راضی باشد و سعه صدر پیدا کنیم، و زندگی خوش داشته باشیم، و کارهای ما آسان گردد، و تا خداوند عمر ما را مبارک گرداند، و آثار ما را حفظ کند. [۱۳]
از جمله این آداب امور ذیل میباشند:
۱- اطاعت از پدر و مادر و پرهیز از نافرمانی آنان: اطاعت از پدر و مادر و پرهیز از نافرمانی آنان واجب است، و اطاعت از آنان را بر اطاعت از هر انسانی ترجیح دهد مادامی که به نافرمانی از خدا و رسولش دستور ندهند مگر همسر، که باید اطاعت از شوهرش را بر اطاعت از پدر و مادر خود ترجیح دهد.
۲- نیکی کردن به پدر و مادر: همه نوع نیکی در گفتار و رفتار به آنان کنند.
۳- فروتنی: و این با تواضع، خوار و ذلیل شدن در برابر آنان حاصل میشود.
۴- داد و فریاد نزدن بر سر پدر و مادر: و این با خطاب ملایم و سخن لطیف، و پرهیز از داد زدن بر پدر و مادر، و صدای بلند نسبت به آنان حاصل میشود.
۵- گوش دادن به پدر و مادر: بدین صورت است که در هنگام صحبت پدر و مادر به سوی آنان روی آورد، و به درگیری و قطع رابطه آنان با یکدیگر پایان دهد، و از تکذیب و ردّ سخنان آنان پرهیز کند.
۶- نسبت به دستورات آنان شاد و خوشحال باشد، و از اف و دلتنگ کردن آنان خودداری کند. چنانچه خداوند – عزّ وجل – میفرماید: ﴿فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا﴾«کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن!».
٧- گشادهرویی نسبت به آنان: بدین صورت است که با خوشرویی و گشادهرویی با آنان برخورد کند، و از اخم و ترشرویی دوری کند.
۸- اظهار دوستی و محبت به آنان: بدین صورت است که پیش از آنان سلام کند، و دست و سر آنان را ببوسد، و در مجلس جای آنان را گشاد کند، و پیش از آنان دست به طعام دراز نکند، و در روز پشت سر آنان راه رود و در شب جلو آنان، به ویژه اگر راه تاریک یا صعبالعبور باشد، اما اگر راه روشن باشد، اشکال ندارد پشت سر آنان راه رود.
٩- پیش پدر و مادر با ادب و احترام نشیند: بدین صورت است که مرتب بنشیند، و پرهیز کند از چیزهایی که احساس کنند که دوری و نزدیکی به آنها اهانت به پدر و مادر است مانند: دراز کشیدن پا، یا خندیدن بلند پیش آنان، یا به پهلو خوابیدن یا برهنه شدن، یا پیوسته کارهای زشت را پیش آنان انجام دهد، یا غیر اینها که با کمال ادب مغایرت دارند.
۱۰- منت نگذاشتن به هنگام خدمت یا بخشش: منت کار نیکو را از بین میبرد، و از بدیهای اخلاق است، و اگر در حق به پدر و مادر باشد بر زشتی آن افزوده میشود.
بنابراین فرزند، هرچند میتواند، پدر و مادر را ترجیح دهد، و به کوتاهی کردن اعتراف کند، و از عدم توانایی رعایت حق پدر و مادرش عذرخواهی کند.
۱۱- تقدیم حق مادر: تقدیم نیکی احساس به مادر، و عطوفت به او بر نیکی احسان به پدر و عطوفت به او باید رعایت گردد، و این به خاطر حدیث ابی هریرهساست که میفرماید: «جاء رجل إلی النبيصفقال: یا رسول الله! من أولی الناس بحسن صحابتي؟ قال: أمك، قال: ثم من؟ قال: أمك، قال: ثم من؟ قال: أمك، قال: ثم من؟ قال: أبوك». [۱۴]
(مردی پیش پیامبرص آمد و گفت: ای رسول خدا، چه کسی به نیکی من شایستهتر است؟ فرمود: مادرت، گفت: سپس چه کسی؟ فرمود: مادرت، گفت: سپس چه کسی؟ فرمود: مادرت، گفت: سپس چه کسی؟ فرمود: پدرت).
ابن بطال/به هنگام شرح این حدیث گفت: «مقتضای حدیث این است که برای مادر سه برابر نیکی پدر باید باشد، و این به خاطر سختی حمل و وضع و شیر دادن است و اینها به مادر اختصاص دارند و به سبب آنها ناراحت میگردد، سپس پدر در تربیت فرزند مشارکت دارد». [۱۵]
گاهی میگویند: مادر در نیکی و احسان و عطوفت مقدم و ارجح است، و پدر در اطاعت مقدم است؛ زیرا پدر صاحب خانه، و سُکاندار کشتی است.
۱۲- کمک به پدر و مادر در کارها: برای فرزند شایسته نیست که پدر و مادرش کار کنند و به آنان بدون کمک نگاه کند.
۱۳- خودداری از ناراحت کردن پدر و مادر: حتی اگر در خواب باشند، شایسته نیست آنان را با جیغ و داد و صدای بلند، یا خبرهای اندهگین یا غیره ناراحت کند.
۱۴- پرهیز از مشاجره و مجادله در پیش پدر و مادر: که در ضمن نهی از بلند کردن صدا در حضور آنان داخل است.
۱۵- پاسخ سریع به ندای پدر و مادر: خواه انسان مشغول باشد یا نه؛ و برخی از انسانها اگر یکی از پدر و مادرش او را صدا بزند و مشغول باشد – وانمود میکند که صدایی را نشنیده است، و اگر مشغول نباشد به آنان جواب میدهد.
أصمّ عن الأمر الذي لا أریده
و أسمع خلقِ الله حین أریدُ
(کَر هستم نسبت به کاری که نمیخواهم
و شنواترین مردمان خدا هستم زمانی که میخواهم)
بنابراین برای فرزند شایسته است که به هنگام شنیدن صدای پدر و مادر به آنان جواب دهد.
۱۶- کسب اجازه به هنگام ورود بر پدر و مادر: شاید پدر و مادر و یا یکی از آنان در حالتی باشد که راضی نیست کسی آنان را در این حالت ببیند.
۱٧- کسب اجازه و استفاده از رأی و اندیشه پدر و مادر: خواه با دوستان به خشکی رود، یا برای تحقیق و مانند آن به خارج کشور مسافرت کند، یا به جهاد رود، یا از خانه بیرون رود و در خارج از منزل سکونت گزیند، همه اینها در صورتی است که اجازه دهند، و اگر اجازه ندهند، هر چه را میخواهد رها کند، به ویژه اگر رأی و اندیشه پدر و مادر منطقی باشد، یا بر اساس علم و شعور باشد.
۱۸- حفظ آوازه و شهرت پدر و مادر : این با معاشرت با نیکوکاران و دوری از بدکاران، و پرهیز از موارد شبهبرانگیز و شکبرانداز حاصل میشود.
۱٩- سرزنش نکردن پدر و مادر: این وقتی است که عملی از پدر و مادر سر زند که مورد رضایت فرزند نباشد، مانند کوتاهی پدر و مادر در تربیت، یادآوری کردن اموری که شنیدن آنها را دوست نداشته باشند، آن اموری را که در گذشته انجام دادهاند.
۲۰- عمل به اموری که آنان را شادمان میکند و گرچه به آن دستور ندادهاند: رعایت برادری، یا صله رحم، یا سر و سامان دادن منزل یا مزرعه، یا هدیه دادن، یا مانند اینها که آنان را خوشحال کند، و به درون آن دو شادی وارد میکند.
۲۱- درک طبیعت پدر و مادر و برخورد با آنها مطابق آن: اگر هر دو یا یکی از پدر و مادر خشمگین، یا سنگدل باشد، یا دارای صفات ناپسند باشد – شایسته فرزند است که طبیعت پدر و مادر را درک کند و چنانکه شایسته است با آنان برخورد نماید.
۲۲- کثرت دعا و طلب آمرزش برای پدر و مادر در طول زندگی آنان: خداوند تعالی میفرماید :
﴿وَقُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرٗا﴾[الإسراء: ۲۴].
«و بگو پروردگارا آنها را مرحمت فرما همانگونه که آنان مرا در کودکی تربیت و بزرگ نمودهاند».
و خداوند تعالی فرموده:
﴿رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيۡتِيَ مُؤۡمِنٗا وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾[نوح: ۲۸].
«پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان باایمان را بیامرز».
۲۳- نیکی کردن به پدر و مادر پس از مرگ آنان: آنچه بر عظمت حق پدر و مادر، و گستردگی رحمت پروردگار جهانیان دلالت میکند این است که نیکی به پدر و مادر پس از مرگ آنان نیز پایان نمیپذیرد؛ گاهی کسی در حق به پدر و مادر در حال زندگی کوتاهی میکند، بنابراین پدر و مادر بمیرند، آنگاه بیدار شده و پشیمان میگردد، و دندانهایش را به هم میمالد، و این به خاطر پشیمانی از کوتاهی و پایمال کردن حق پدر و مادر است، و آرزومند است که به دنیا برگردد؛ تا در حق به آنان عمل شایستهای انجام دهد غیر از عملی که انجام داده بود.
اینجا است که مسلمان میتواند، درک کند همه چیز را از دست داده است، بنابراین به پدر و مادرش نیکی کند در حالی که مردهاند، و این به سبب امور زیر حاصل میشود:
أ- فرزند ذاتاً شایسته باشد.
ب- برای پدر و مادر زیاد دعا و طلب آمرزش کند.
ج- صله رحمی که جز توسط پدر و مادر به جود نمیآید را وصل کند.
د- وفاداری به عهد و پیمان پدر و مادر.
هـ صدقه دادن به جای پدر و مادر.
اینها اموری هستند شایسته که در برخورد با پدر و مادر به آنها توجه کنیم.
[۱۳]. نگاه کنید به: قضاءالدین، ص ۱۳-۱۲، وبالوالدین إحساناً، ص ۶۳-۶۶. [۱۴]. اخراج آن از بخاری : (۵٩٧۱)، و مسلم : (۲۵۴۸). [۱۵]. فتحالباری، ۱۰/۴۱۶.