حدیث پنجاهم
۵۰- عن أبي هريرةسقال: قال رسول الله ج:«بَدَأَ الْإِسْلَام غَرِيبا وَسَيَعُودُ غَرِيبا كَمَا بَدَأَ ،فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ»[صحیح مسلم].
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید، رسول اکرم جفرمود: اسلام در ابتدا غریب و بیگانه بود و در آخر نیز به همان صورت نخست غریب خواهد شد، پس مژده باد غربا را.
توضیح
روزگاری که کفر و جهالت جهان را فراگرفته بود و ظلم بیداد میکرد و خدای یگانه به فراموشی سپرده شده بود و در خانهی مخصوص الله (کعبه) بتهای بیشمار پرستش میشد، شخصی از تبار قریش به نام محمدبن عبدالله جاز میان سنگلاخهای مکه سر برآورد و فریاد زد: «قُولُوا:لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ تُفْلِحُوا»، «ای قوم من! لا اله الا الله بگویید تا رستگار شوید.» قوم به جای شنیدن و پذیرفتن، او را به باد مسخره گرفتند و ساحر و شاعر لقبش دادند و تهدیدش نمودند؛ اما پیامبر اکرم جنترسید و سست نشد و دست از دعوت خویش بر نداشت، بلکه استقامت ورزید و مشقتها را با جان و دل پذیرفت.
سرانجام، جهان به تدریج در مقابل او سر تسلیم فرو آورد و آن مرد غریب با دین غریبش دنیا را در دست گرفت.
عرب و عجم تسلیم دین او شدند و اصحابش روم را به تصرف خویش درآوردندو پوزه امپریالیسم ایران را به خاک مالیدند و بر ویرانههایش کاخ رفیع یکتاپرستی و عدالت بنا نهادند.
در حدیث فوق رسول اکرم جپیشبینی میکند که روزگاری فرا خواهد رسید که دین به همان شکل اولیه، غریب و بیکس میشود و فقط عدهای غربا کار نشر و احیای دین را به عهده خواهند داشت. در حدیثی دیگر فرمود: غربا کسانی هستند که آنچه را دیگران از سنت من تحریف نمودهاند، اصلاح مینمایند. قطعاً امروز غربا کسانی هستند که حاملان و داعیان توحید و سنت صحیح رسول الله جمیباشند و از هر سو مورد ظلم و تعرض قرار میگیرند.