اسلام در زندان دوستان نادان و علمای ناتوان

فهرست کتاب

پیشگفتار

پیشگفتار

هنگامیکه وضع کشورهای اسلامی را مطالعه و بررسی می‌کنیم می‌بینیم که هیچگاه از تعرض و تجاوز قدرتهای بزرگ و ستمکاران شرق و غرب در امان نبوده‌اند و خصوصاً ‌بعد از سال ۱۳۴۲ هجری قمری (۱۹۰۹ میلادی) که خلافت شکوهمند و عظیم اسلامی عثمانی، بر اثر فتوی مفتیان گول خورده و نادانی همچون شیخ الإسلام ضیاء الدین آفندی، و موافقت مجلس شورای اسلامی ترکیه سقوط می‌کند و دشمنان اسلام ستیزی می‌دانند و در سراسر گیتی هیچ یاور و مددگاری ندارند، لذا از هر سو به کشورهای اسلامی با نظام و مرام‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و... خویش یورش می‌برند و متأسفانه مسئولین کشورهای اسلامی نظام حیاتبخش اسلام را رها و از قوانین استعمارگران شرق و غرب با کمال وقاحت و بی‌شرمی استقبال می‌نمایند و مردم مسلمان را در ظلمت و تاریکی جهل و نادانی نگه داشته و آنان را به زور، زر و تزویر به پیروی از نظامهای غیر الهی مجبور می‌سازند و مبلغین اسلامی اعم از روحانیون متعهد و تحصیل کرده‌های روشنفکر و با ایمان را مورد حمله و ضرب و شتم قرار می‌دهند تا آنجا که گاهی یک سخنرانی روشنگرانه مذهبی و مقاله‌ای دینی موجب گرفتاری و یورش نابهنگام زندان ‌شکنجه و حتی مرگ و شهادت آنها می‌گردد.

در چنین وضع اسف‌باری در اکتبر ۱۹۰۶ میلادی مطابق با ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای محمودیه مصر کودکی بنام حسن البناء دیده در این جهان گشود و پدرش شیخ احمد بن عبدالرحمن البناء‌ فقیه و مفسری متبحر در علوم شرعی و مرجع موثقی در احادیث پیامبر اسلامصبود و اکثر اوقات خویش را در تبلیغات و فعالیت‌های مذهبی صرف می‌نمود و برای امرار معاش روزی چند ساعت در بازار ساعت سازی می‌کرد.

حسن البناء این فرزند خردمند اسلام در آغوش تربیت و تعلیم اینچنین پدر مهربان و دلسوزی قرار می‌گیرد و از کردار و رفتار و اخلاق او متأثر می‌شود و مصداق گفتار روحانی مبارز و دانشمند بزرگ اسلام شیخ محمد حامد/قرار می‌گیرد که می‌‌فرماید: «إن الـمسلمين لم يروا مثل حسن البناء منذ مئات سنين». «مسلمانان از صدها سال است شخصی مثل حسن البناء ‌ندیده‌اند».

بهر حال امام شهید تعلیمات دورهء ابتدایی و متوسطه را به پایان می‌رساند و سپس در دانشگاه معروف و مشهور دار العلوم قاهره که یکی از بزرگترین مراکز علوم جدیده در مصر است ثبت نام می‌کند و پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در وزارت آموزش و پرورش به سمت دبیری استخدام می‌شود و در طول این زمان با چشم‌های دور نگر و فکر دور اندیش خویش مشکلات مسلمین و جهان اسلام را مطالعه و ارزیابی می‌کند و مهمترین آنها را چنین تشخیص می‌دهد:

۱- جهالت همه جانبه توده مردم مسلمان از نظام و تعلیمات مقدس اسلام و عقب ماندگی آنها از کاروان علم و تمدن.

۲- جدایی و تفرقه مسلمین به عناوین مختلف و گوناگونی از قبیل، قومی، حزبی،گروهی، مذهبی و.....

۳- نفوذ استعمار غربی و شرقی در جهان اسلام و تعطیل قوانین اسلامی و جایگزینی قوانین ساختگی در دادگاه‌های کشورهای اسلامی.

۴- ظلم و ستم و استبداد جنایت و خیانت حکام کشورهای اسلامی بنام اسلام.

۵- سکوت یا همکاری بسیاری از علماء ‌اسلام با مسئولین مزدور و دست نشانده کشورهای استعمارگر.

امام شهید برای علاج این همه دردهای مهلک و رفع این همه نابسامانیها و مشکلات مسلمین جهان در سال ۱۹۲۸میلادی مطابق با ۱۳۰۷ هجری شمسی با شش تن از یاران متعهد و جانباز خویش سازمانی را بنام اخوان المسلمین در شهرستان اسماعیلیه مصر پایه گذاری می‌کند.

سازمانی که درباره آن مفکر بزرگ اسلام علامه سید ابوالحسن علی ندوی/که یکی از بزرگ مردان تاریخ معاصر و از رهبران مسلک دیوبند و مسئول مؤسسه مهم اسلامی ندوة العلماء ‌هند است در مقدمه کتاب تحریک اخوان المسلمین، (اثر نویسنده مصری محمد شوتی زکی).

در ادامه سخنان خویش اینچنین اظهار نظر می‌فرماید: «که اخوان المسلمین سازمانی است لا يحبهم إلا مؤمنٌ ولا يبغضهم إلا منافقٌ، کسی که در دل ایمان دارد اخوان المسلمین را دوست می‌داد و کسی که در دل نفاق دارد (ایمان ندارد) با سازمان اخوان المسلمین بغض و عداوت می‌‌ورزد».

امام حسن البناء: با تشکیل دادن این سازمان سعی کرد تا مسلمین جهان مجدداً‌ بسوی نظام اسلامی بازگردند، خرافات و انحرافات عقیدتی و فکری را رها سازند، مؤمن کامل و مکتبی باشند و با علوم و فنون جدید امروز مسلح گردند و با قدرتهای مثلث شوم زور فرعونی و زر قارونی و تزویر بلعم باعورایی مبارزه نمایند و علیه هر گونه ظلم و استبداد و استعمار قیام کنند، تا به استبداد داخلی و استعمار خارجی اعم از استعمار سیاسی، ‌نظامی، اقتصادی، فرهنگی و... پایان بخشند.

وحدت و همبستگی دین و سیاست را از نظر شرع مقدس اسلام بفهمند و همیشه در امور سرنوشت ساز کشوری دخالت نمایند، تا در کشورهای اسلامی مسئولین مزدور و منافق مسلمانها، ‌قلع و قمع گردند، و سرنوشت جامعه اسلامی مجدداً بدست مسلمین بازگردد سرانجام در سال ۱۹۴۸ میلادی مطابق با ۱۳۲۷ هجری شمسی در جنگ اعراب و اسراییل سازمان اخوان المسلمین دستور بسیج عمومی را صادر می‌کند، و تمام مردم، تحت فرماندهی سازمان اخوان المسلمین علیه اسراییل جهاد می‌کنند و مردم مسلمان با چشم‌های خویش فداکاری‌ها و جانبازی‌ها و شهامت کفر ستیزان اخوان را مشاهده می‌کنند.

بنابراین، محبوبیت سازمان بطور چشم‌گیری در میان مردم مسلمان عرب افزایش می‌یابد و استعمارگران بیگانه و هیئت حاکمهء خائن و مزدور مصر، از نفوذ و گسترش روز افزون سازمان به وحشت می‌افتند، ‌زیرا درمی‌یابند که با وجود سازمان اخوان المسلمین، بهره کشی و سود‌جویی و حاکمیتشان بر مردم مسلمان جهان و خصوصاً مصر، در معرض خطر قرار گرفته و رو بزوال خواهد رفت. لذا برای ریشه کن نمودن این نهضت جدید و تازه و نابود ساختن حرکت توحیدی و خاموش نمودن ندای آزادی‌بخش اسلام بدستور توطئه گران شوم - ‌انگلستان - آمریکا -‌ فرانسه و شوروی و به موافقت شاگرد مجرب و کارآموز ابلیس شاه فاروق خون آشام در بعد ظهر روز چهارشنبه هشتم دسامبر ۱۹۴۸ مطابق با ۱۳۲۷ هجری شمسی نخست وزیر جلاد و معدوم مصر نقراشی انحلال سازمان اخوان المسلمین و مصادره‌ی تمام اموال و دارایی و دستگیری اکثر اعضای سرشناس آن را صادر و در رادیو اعلام می‌کند و در مورد انحلال سازمان اخوان المسلمین آقای محمد علی تقوی مؤلف شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر این چنین اظهار نظر می‌کند.

عامل اصلی تصمیم دولت مصر در مورد انحلال سازمان اخوان المسلمین نگرانی استعمارگران بیگانه و هیئت حاکمه از افزایش محبوبیت و نفوذ سازمان بدنبال کارنامه‌ی درخشان و افتخار آمیز آن در جنگ با اسراییل بود (ص ۱۱۶) و نیز در جای دیگری مینویسد.

عامل اصلی انحلال سازمان، ‌ترس و نگرانی استعمار انگلیس و شوروی و سایر دول استعمارگر از نضج گرفتن یک نیروی سازمان یافته‌ی اسلامی در سطح جهان عرب است و عوامل دیگر عبارت بودند، از زمینه‌ سازی دولت خائن مصر برای آغاز مذاکرات با انگلیس و اسراییل و آنان پی برده‌اند که اخوان المسلمین این اقدام را تحمل نخواهد کرد و نیز سرپوش گذاشتن و انحراف افکار از شکست دولت در انجام مسئولیت‌های خود در فلسطین. ‌(شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر ص۱۳۰).

در نهم دسامبر دستگیری اعضای اخوان المسلمین در سطح وسیع و گسترده‌ای شروع و تمام دارایی آن مصادره می‌گردد. و امام حسن البناء به‌ همراهی دستگیر شدگان سوار ماشین می‌شود ولی پلیس انکار می‌ورزد و او را رها می‌سازد. در همین وقت امام صراحتاً ‌به پلیس می‌گوید: «أنتم تقتلونني بعدم القبض علي». «شما مرا دست‌گیر نمی‌کنید تا مرا بکشید».

و نیز چند روز پیش از شهادتش در سازمان جوانان مسلمان گفته بود که: شبی حضرت عمر فاروقسرا در خواب دیدم که بالای سرم تشریف آورده و به آواز بلند فرمود: «ستقتل يا حسن» «ای حسن تو بزودی شهید می‌شوی». من از خواب بیدار شدم و از خوشحالی تا طلوع فجر نخوابیدم و مشغول به خواندن نماز تهجد شدم امام حسن البناء‌ می‌دانست که جان او در خطر است، ولی با کمال شهامت و بی‌پروایی از مرگ نمی‌ترسید و به افشاگری مسئولین کافر مسلمان‌نما می‌پرداخت.

و چند روز قبل از ترور ناجوانمردانه‌ی ‌امام شهید خود روی سواری و اسلحه‌ی کمری وی را مصادره می‌نمایند، راننده و برادران امام که همیشه از او حراست و پاسداری می‌کردند دست‌گیر و رهسپار زندان می‌شوند و در طول این مدت بدستور فرعون قرن بیستم شاه فاروق خون آشام سازمان امنیت مصر برای ترور و شهادت مصلح بزرگ، بطور دقیق برنامه ریزی می‌کند و در ساعت هشت بعد از ظهر دوازدهم فوریه ۱۹۴۹ـ م هنگامیکه امام شهید پس از پایان سخنرانی از دفتر سازمان جوانان مسلمان خارج و سوار تاکسی می‌شود ‌و در یکی از خیابان‌های پرجمعیت و بزرگ قاهره از ماشین سازمان امنیت مصر بشمارهء ۹۹۷۹ چندین تیر بسوی امام شلیک می‌شود و این ستاره‌ی ‌درخشان در بیمارستان بدرجه‌ی رفیع شهادت مشرف می‌گردد، «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ».

انتخاب رهبر جدید اخوان المسلمین

و پس از ترور ناجوانمردانه‌ی ‌بنیانگذار اخوان المسلمین در سال ۱۹۵۱ میلادی. حسن الهضیبی/که یکی از قضات معروف و مشهور دیوان‌عالی کشور که در حدود بیست وپنج سال سابقه‌ی قضاوت داشت از سوی شورای مرکزی بعنوان رهبر جدید اخوان المسلمین و شهید عبدالقادر عوده/معاون انتخاب می‌شوند.

(خفاشان شب پرست دیگر طاقت نور الهی را ندارند)

متأسفانه از سیرت و زندگی این ستاره درخشان و مجاهد نستوه و قانون دان بزرگ عصر جدید، شهید عبدالقادر عوده/اکثریت مردم مسلمان آگاهی و اطلاع ندارند و من می‌خواستم به طور اختصار این بزرگ مرد تاریخ را به مردم مسلمان فارسی زبان معرفی‌ کنم.

ولی با کمال تأسف در حال حاضر مرجع مؤثقی در دست ندارم و فقط این قدر می‌دانم که شهید بزرگوار بعد از تحصیلات ابتدایی و متوسطه برای ادامه تحصیلات عالی در رشته حقوق وارد دانشکده ‌حقوق می‌شود، و در سال ۱۹۳۰ میلادی. تحصیلات دانشگاهی را به پایان می‌رساند و سپس در ادارات دولتی استخدام و بر مسئولیت‌های مختلفی پست می‌یابد و آخرین مسئولیت وی قاضی دادگستری بوده است.

و در این ایام است که با رهبران اخوان المسلمین آشنا می‌شود و تحت تأثیر افکار ایشان قرار می‌گیرد و به مطالعه و مقایسه نظام اسلام و قوانین اروپایی می‌پردازد و بزودی کتاب بسیار ارزشمند «التشريع الجنايي للإسلام» را که در آن نظام اسلام را با قوانین اروپایی مقایسه کرده بود انتشار می‌دهد که مورد استقبال تمام پژوهش‌گران و دانشمندان قرار می‌گیرد.

در سال ۱۹۵۱ - میلادی پادشاه وقت فواد اول اظهار آمادگی می‌کند که برای این کتاب جایزۀ بزرگی قرار بدهد و دستورات و پیشنهادات آن در قانون مصر داخل کند اما به شرطی که اعلام نماید که عبارت‌های زیر حذف یا تبدیل و تغییر داده شود که در آن می‌گوید: «در اسلام حکومت شاهنشاهی و وارثتی به هیچ شکل و صورتی وجود ندارد و مسئولان کشوری هرگز مافوق قانون نیستند، بلکه در برابر قانون و نظام عدل اسلامی همه برابر و یکسان قرار دارند».

ولی شهید سازش ناپذیر به هیچ صورت برای حذف یا تغییر عبارات مذکور حاضر نمی‌شود و جایزهء ‌مهم فاروق را فدای اسلام می‌گرداند.

بهر حال هنگامیکه این فرزند راستین اسلام نظام و قوانین دادگاه‌های کشور مصر را باطل و خلاف دستورات مقدس اسلام می‌بیند در سال ۱۹۵۱ میلادی از سمت خود یعنی قضاوت استعفا می‌دهد و در سال ۱۹۵۴میلادی. رژیم جلاد و ستمگر مصر مجددا به دستگیری هزاران تن از شیرمردان و دلاور زنان پیر و جوان اخوان المسلمین به اتهام سرنگونی رژیم فرعون زمان جمال عبدالناصر اقدام می‌نماید و دادگاه فرمایشی نظامی تشکیل جلسه می‌دهد و در چهارم دسامبر ۱۹۵۴میلادی. فیصله نهایی بیدادگاه نظامی ناصر این فرزند استعمار درباره متهمین بدین صورت قرائت می‌گردد که تعداد کثیری از کادر مرکزی سازمان به حبس ابد و هفت تن از پیش تازان سازمان و بهترین فرزندان امت اسلامی به اعدام محکوم می‌شوند و آنها عبارت بودند از:

۱- رهبر جدید سازمان اخوان المسلمین حسن الهضیبی/که سپس بعلت کهولت سن محکومیت وی به حبس ابد تبدیل می‌شود.

۲- معاون سازمان و استاد قانون و قاضی دادگستری عبدالقادر عوده/

۳- شیخ محمد فرغلی/روحانی مبارزی که در کانال سوئز فرمانده مجاهدین اسلام از طرف سازمان اخوان المسلمین بود، رادمردی که دولت انگلیس جایزه بزرگی برای قاتلین وی تعیین نموده بود.

۴- یوسف طلعت، دانشمند بزرگی که در سال ۱۹۴۸ در جنگ فلسطین مسئولیت تمرین اسلحه و مهمات جوانان اخوان المسلمین را بعهده داشت و او کسی بود که به قصاب انگلیس معروف و مشهور گردیده بود.

۵- استاد شهید قهرمان محمود عبدالطیف

۶- استاد هندوای دویر وکیل مدافع

۷- استاد ابراهیم طیب

و خبر صدور حکم اعدام قانون دان بزرگ عبدالقادر عوده و یارانش موج خروشانی از اعتراض در سراسر جهان اسلام بر انگیخت و مسلمانان متعهد جهان خواستار لغو این حکم ظالمانه شدند. ولی علیرغم خواست مسلمانان آگاه و انسان‌های آزادیخواه عالم در هشتم دسامبر ۱۹۵۴ میلادی. خبرگزاری‌های خارجی از قاهره گزارش دادند که عبدالقادر عوده و پنج تن از بهترین یاران و همسنگرانش بدار آویخته شدند.

آقای علی تقوی در مورد شهادت استاد عوده و یارانش چنین می‌نویسد:

«هشتم دسامبر ۱۹۵۴- م روز شومی بود که در آن روز برخی از بهترین مغزهای امت اسلامی همانند عبدالقادر عوده که کتاب نظام قضاء در اسلام و کتابهای متعدد دیگر را به رشته تحریر درآورد و به مجلات زیادی مطالب وی چاپ شده بود به دار آویخته شدند.

شب پرستان - ستارگان فروزان اسلام را بی‌رحمانه پایین کشیدند، در این روز علیرغم اعتراض محافل اسلامی سراسر جهان اسلام مردم مصر باشگفتگی و بهت زدگی و یأس و اندوه از رادیو شنیدند که «عوده و یارانش اعدام گریده‌اند». ولی مجاهدین افتخار آفرین اسلام مردانه می‌زییند، و مردانه می‌میرند سر می‌دهند ولی آن را فرو نمی‌آورند و این روز نیز چنین بود، (شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر ص ۲۵۸) و میچل که از خاور شناسان آمریکایی است و هیچ همدردی با انقلابیون اسلامی ندارد، نیز مجبور شده صحنه واپسین لحظات عمر عوده و یارانش را حیرت آور توصیف کند او می‌نویسد....

«عبدالقادر عوده که زندگیش حماسه بود، مرگش نیز حماسه آور بود» واپسین کلمات زندگی او چنین بود:

سپاس به خدایی که ما را افتخار شهادت بخشید من امیدوارم خون من برای این رژیم خونخوار اسلام ستیز نفرین و لعنت ابدی شود (شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر ص۲۵۹).

و این همه خیانت و جنایت به اسلام و مسلمین در حالی صورت می‌گیرد که در همان هفته چند نفر از جاسوسان اسراییلی که توسط سربازان گشتی، دریایی مصر دستگیر و رهسپار زندان شده بودند بدستور ناصر جلاد و خون آشام تاریخ آزاد می‌گردند و اما دستگیری و تعذیب و شکنجه جسمی و روحی اعضاء اخوان المسلمین با کمال قساوت و سنگدلی مدتهای طولانی و سالیان دراز ادامه می‌یابد تا جایی که مؤرخین اسلامی و غیر اسلامی نوشته‌اند که، فشار و تعذیب روحی و جسمی محاکم تفتیش عقاید مسیحیان بعد از سقوط دولت اسلامی در اندلس آنچنان نبود که اخوان المسلمین در مصر مورد توهین و تهذیب قرار گرفتند. وإلی الله المشتکی.

بهرحال کتابی که اکنون تقدیم بزرگواران می‌گردد ترجمه «الإسلام بين جهل أبنائه وعجز علمائه».

تألیف استاد بزرگ و قانون دان قرن بیستم و مؤلف کتاب ارزشمند «التشريع الجنايي للإسلام» و معاون سازمان اخوان المسلمین شهید عبدالقادر عوده/است که آن را برای رفع شبهات کوردلان ملحد و کافر و مسلمانان جاهل و نادان برشته تحریر در آورده است و مختصراً ‌قوانین ظالمانه ‌شرق و غرب را با دستورات حیات بخش اسلام مقایسه نموده و برتری نظام عدل اسلامی را عقلاً و نقلاً به اثبات کرده است.

و چون مؤلف مرحوم بعضی اوقات مطلبی را چندین بار با تعبیرها و عبارات مختلف و گوناگونی نقل می‌کند که در زبان عربی موجب جذابیت خواننده می‌گردد و در زبان فارسی ترجمه لفظی آنها باعث طولانی شدن عبارت و خستگی خواننده می‌گردد لذا بنده ضمن انسجام مطالب از ترجمه لفظی احتراز نموده‌ام و نیز کاملاً معترفم که ترجمه این کتاب با عباراتی روان و زیبا نگاشته نشده است. و از نظر ادبی دارای نقص و ایراد فراوان است ولی از خوانندگان عزیز پوزش می‌طلبم و امیدورام که بنده را از عیوب آن آگاه سازند تا در چاپ‌های آینده آن، به یاری خداوند این نقصها برطرف گردد.

عبدالرحمن الله‌وردی بلوچ

بسم الله الرحمن الرحیم