تأثیر عملی قوانین بر شریعت اسلامی
پس از جایگزینی قوانین اروپایی در کشورهای اسلامی همه جا برای اجرای این قوانین دادگاههای ویژهای تشکیل یافت، و قاضیان اروپایی بودند و برای اجرای مواد آن مأمور گشتند و این دادگاهها در همه امور بشر قضاوت میکردند، بنابراین نظام اسلامی از صحنه عمل بیرون شد، زیرا که مسئولین دادگاهها فقط قوانین ساختگی وارده از اروپا را اجرا میکردند.
و همچنین وزارت آموزش و پرورش برای تدریس این قوانین، مدارس خاصی را تأسیس نمود و نظام اسلامی را در تمام مسائل زندگی غیر از مواردی بسیار نادر همچون وقف نادیده گرفت و تدریس نکرد.
این طرح اسف بار باعث شد که تقریباً تمام قانون دانان جدید از نظام اسلامی بیخبر و ناآگاه شوند و با کمال تأسف از نظامی که دولتهای اسلامی معتقد آن بودند بیاطلاع و ناآگاه ماندند و به همین علت بود که نصوص شریعت اسلامی را طبق قوانین ساختگی و خلاف دستورات اصیل اسلامی تفسیر نمودند.
بطور مثال مشاهده میکنیم که قانون مجازات مصری صریحاً و آشکار میگوید: «قانون مجازات در همه احوال و برای همه مردم باید طبق نظام اسلام صورت گیرد» اما علیرغم این نص صریح چون مفسرین قانون مصری دستورات اسلامی را نخوانده بودند و فقط قانون فرانسه را خوانده بودند مجبور شدند تا در وضع و توجیه و تفسیر این قوانین از روش مفسرین قوانین فرانسوی تقلید و پیروی نمایند، خلاصه اینکه آنها شریعت و نظام اسلامی را نخوانده و مطالب آن را درک نکرده بودند، و ثانیاً آنان از آراء و افکار اروپاییان و خصوصاً فرانسویان تقلید کردند و در مورد آنچه که آنان حلال یا حرام میپنداشتند هم صدا شدند در حالیکه مفسران اروپایی از طبیعت نظام اسلامی هیچگونه اطلاع و آگاهی نداشته بودند.