علی علیه السلام امام وحدت

داستان حكميت

داستان حكميت

در زمانی كه حكما مشغول تصميم‌گيری بودند فتنه‌ای ديگر گريبانگير علی(÷) شد و آن فتنه خوارج بود. اما خوارج چه كسانی بودند؟ اينان به واقع همان شورشيان و قاتلان خليفه‌ی سوم بودند كه برای اين كه از حمله‌ی ديگر مسلمانان در امان باشند بلافاصله بعد از كشتن خليفه با علی (÷) بيعت كردند. علی (÷) كه اميد به اصلاح آنها داشت بيعت آنها را پذيرفت وجود اينان در سپاه علی(÷) باعث شد دو جنگ جمل و صفين بر علی (÷) تحميل شود. در جنگ جمل وقتی سران اسلام با هم گفتگو می‌كردند. در جنگ صفين وقتی سپاه علی (÷) در معرض پيروزی قرار داشت، علی (÷) را مجبور به پذيرش صلح كردند، در حالی كه علی (÷)، عبدالله بن عباس و مالك اشتر را برای حكميت نماينده‌ی انتخابی خود قرار داده بود. هنوز حكميت اعلام نظر نكرده بود كه علی (÷) را مجبور كردند پيمان بشكند و چون علی (÷) ايستادگی كرد چهره‌ی واقعی خود را افشاء‌ كردند، علی (÷) در رابطه با رفتار اينان می‌فرمايد: «من ديروز فرمانده و امير شما بودم ولی امروز فرمانم می‌دهند، ديروز باز دارنده بودم، كه امروز مرا باز می‌دارند،...» [۳۰].

و اين گونه شورشيان يا همان خوارج از سپاه علی (÷) جدا شدند و برای خود امير و خليفه‌ای انتخاب كردند و جنگ نهروان سومين جنگ داخلی دنيای اسلام بين علی (÷) و خوارج درگرفت كه علی (÷) در اين جنگ پيروز شد. علی (÷) برای حفظ وحدت جامعه‌ی اسلامی مدت‌ها با خوارج مدارا كرد و تا زمانی كه به كشتن مسلمانان نپرداختند آنها را تحمل نمود و بعد از جنگ نهروان نيز دستور تعقيب و گريز آنان را نداد و حتی با وجود اين كه علی (÷) را خوارج ترور كردند ولی باز هم فرمود: «بعد از من با خوارج نبرد نكنيد، زيرا كسی كه در جستجوی حق بوده و خطا كرده مانند كسی نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است» [۳۱].

نحوه برخورد علی با خوارج كه علی را كافر می‌دانستند جای تأمل دارد، امام هيچ گاه حقوق آنها را از بيت المال قطع نكرد تا دست به سلاح نبردند با آنها به جنگ نپرداخت و حتی بعد از جنگ نهروان در مسجد كوفه نماز می‌خواندند و كسی مزاحم اين‌ها نمی‌شد.

علاوه بر سه جنگ داخلی علی (÷) با فتنه‌ی سبائيه نيز در دوران خلافتش روبرو شد، اينان اعتقاد به خدايی علی (÷) داشتند و پيروان عبدالله بن سبا بودند، علی (÷) ابتدا از اينان خواست توبه كنند بعد محبوسشان كرد ولی چون دست از عقيده‌ی خود برنداشتند علی(÷) آن ها را كشت. در اين رابطه علی(÷) می فرمايد: «به زودی دو گروه نسبت به من هلاك می‌گردند، دوستی كه افراط كند و به غير حق كشانده شود و دشمنی كه در كينه‌توزی با من زياده‌روی كرده و به راه باطل در آيد» [۳۲].

دوران خلافت علی (÷) پر آشوب‌ترين دوره در روزگار خلفای راشدين بود كه متأسفانه آشوب‌های فراوان باعث شد علی (÷) نتواند برنامه‌های اصلی خود را برای اقتدار جامعه و كشور داری عملی كند و جنگ‌های داخلی، غارت مردم توسط غارتگران، قحطی و خشكسالی باعث شد كه مردم در فقر و رنج به سر برند.

علی (÷) می‌فرمايد: «خداوندا، بارانت را بر ما ببار و با خشكسالی و قحطی ما را نابود مفرما... خشكسالی و قحطی ما را به ستوه آورده و پيش آمدهای سخت ما را ناتوان ساخته» [۳۳].

علی (÷) در آغاز خلافت و بعد از جنگ جمل به دليل شرايط استراتژيكی كوفه، جمعيت فراوان، نزديكی به شام برای مقابله به معاويه و فراوانی طرفدار در اين شهر، كوفه را به عنوان مركز خلافت انتخاب كرد، ولی مردم كوفه عليرغم ادعای طرفداری از علی (÷) با بی‌اعتنايی به او امر ايشان موجب رنجش علی (÷) می‌شدند و علی (÷) بارها از ايشان شكايت كرد،

«افسوس ای كوفيان، شما وسيله‌ای نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد، و نه ياوران عزيزی كه بتوان به دامن آنها چنگ زد، شما بد نيروهايی در افروختن آتش جنگ هستيد، نفرين بر شما، چقدر از دست شما ناراحتی كشيدم... نه آزاد مردان راستگويی هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنی برای راز داري» [۳۴].

خلاصه علی (÷) در طول چهار سال و نه ماه خلافت، از دوست و دشمن ضربه خورد تا بسياری از تلاش‌ها و برنامه‌های علی (÷) برای وحدت مسلمانان بی‌نتيجه ماند. «مسلمانان پس از وحدت و برادری به جدايی و تفرقه رسيدند و از ريشه و اصل خويش پراكنده شدند، تنها گروهی شاخه‌ی درخت توحيد را گرفتند و به هر طرف كه روی آورد همسو شدند» [۳۵].

علی (÷) از گروه گروه شدن مسلمانان بسيار ناراحت بود و می‌فرمود: «در حالی كه خداوند بر اين امت اسلامی بر وحدت و برادری منت گذارده بود، كه در سايه‌ی آن زندگی كنند، نعمتی بود كه هيچ ارزشی نمی‌توان همانند آن تصور كرد، زيرا از هر ارزشی گران‌قدرتر و از كرامتی والاتر بود، بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه‌نشين شده ايد و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن و از ايمان جز نشانی را نمی‌شناسيد. شعار می‌دهيد: آتش آری، ننگ هرگز. گويا می‌خواهيد اسلام را واژگون و پرده‌ی حرمتش را پاره كنيد و پيمانی را كه خدا برای حفظ حرمت مسلمين در زمين و عامل امنيت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد؟» [۳۶].

علی (÷) در رابطه با اهميت وحدت می‌فرمايد: «همواره با بزرگترين جمعيت‌ها باشيد كه دست خدا با جماعت است، از پراكندگی بپرهيزيد كه انسان تنها بهره‌ی شيطان است... هركس مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايي» دعوت كند او را بكشيد، هر چند كه زير عمامه من باشد» [۳۷].

به درستی آخرين سال خلافت عثمان و دوره خلافت علی (÷) دوره‌ی آزمايش مسلمين بود، دوره‌ای كه اتحاد مسلمين از بين رفت و مسلمانان كه الگو و شاهد ديگر امت‌ها محسوب می‌شدند به برادر كشی افتادند و اقتدار خود را ازدست دادند، در نهج البلاغه آمده است كه پيامبر (ص) چنين روزی را به علی (÷) وعده داده بود. «پيامبر فرمود: ای علی، همانا اين مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمايش می‌شوند، و در دينداری بر خدا منت می‌گذارند و...» [۳۸].

علی (÷) از رسول خدا می‌پرسد كه آيا مردم آن زمان مسلمانند و در آزمايش و فتنه افتاده اند يا به ارتداد رسيده اند، پيامبر (ص) می‌فرمايد: «در پايه‌ای از فتنه و آزمايش» [۳۹].

[۳۰] خطبه ۲۰۸. [۳۱] خطبه ۶۱. [۳۲] خطبه ۱۲۷، شماره ۲. [۳۳] خطبه ۱۴۳، شماره ۳. [۳۴] خطبه ۱۲۵، شماره ۲. [۳۵] خطبه ۱۶۶، شماره ۲. [۳۶] خطبه ۱۹۲ شماره ۱۵. [۳۷] خطبه ۱۲۷، شماره ۲. [۳۸] خطبه ۱۵۶، شماره ۴. [۳۹] خطبه ۱۵۶، شماره ۴.