بررسی حکم ریش در اسلام

فصل چهارم ریش رسول الله ص

فصل چهارم ریش رسول الله ص

۲۰- از انس بن مالکسآمده است: در زمان پیامبر صمردم دچار مصیبت شدند. [و در همان هنگام] پیامبر صدر روز جمعه خطبه می‌گفت, شخصی اعرابی [۳]بلند شد و گفت: ای رسول الله! مال‌ها هلاک شدند و خانواده‌هایمان فقیر شدند؛ برای ما نزد خداوند دعا کن. درست پس از آن [پیامبر ص]دو دست خود را بلند کرد در حالی که حتی یک پاره ابر هم در آسمان نبود، قسم به کسی‌که جان من در دست اوست هنوز دست‌های خود را بلند نکرده بود که ابرهایی به مانند کوهها آسمان را در بر گرفتند و از منبر خود [پیامبر ص]پائین نیامده بود که دیدم آب باران از ریش وی ریزان شده است و در آن روز باران بر ما بارید و [همچنین] فردا و پس فردای آن روز و قسم به کسی‌که آن را می‌فرستد تا جمعه‌ی دیگر. و آن اعرابی یا کس دیگری گفت: ای رسول الله! ساختمانها ویران شدند و مال های‌مان را آب برد؛ پس برای نزد خداوند دعا کن. [پیامبر صنیز] دو دست خود را بالا برد و فرمود: «خداوندا آن را در اطراف [شهر] ما قرار بده نه بر [شهر] ما» و به قسمتی از ابر اشاره نکرد بجز اینکه شکافت و مدینه مانند منطقه‌ای شد که در اطراف آن ابر بود و ابری بر روی آن قرار نداشت و رودباری در قناه (منطقه‌ای اطراف مدینه) به مدت یک ماه جاری شد و کسی از آن جهت نیامد بجز اینکه از باران زیاد سخن گفت. [بخاری شماره: ۸۹۱ و مسلم شماره: ۸۹۷].

۲۱- عُبید بن عُمیر گفت: به ام المؤمنین عائشهلگفتم: از عجیب‌ترین چیزی که از پیامبر صدیده‌ای ما را باخبر گردان. گفت: او ساکت ماند سپس فرمود: در شبی از شب‌ها بود که فرمود: «ای عائشه! مرا به حال خود بگذار تا پروردگارم را عبادت کنم»، گفتم: به الله قسم من نزدیک بودن به تو را دوست دارم و آنچا را مخفی می‌داری دوست دارم؛ او برخواست و تطهیر نموده و بعد از آن برخواست و نماز خواند و گریه‌ی وی قطع نشد تا اینکه لباسش خیس شد و به همین ترتیب گریه‌ی او قطع نشد تا اینکه ریشش [نیز] خیس شد و گریه‌ی وی ادامه یافت تا اینکه زمین نیز خیس شد؛ بعد از آن بلال آمد و برای نماز اذان گفت, وقتی [بلال] وی (پیامبر ص) را دید هنوز گریه می‌کرد, گفت: ای رسول الله! برای چه گریه می‌کنی در حالی که خداوند گناهانی را که قبلا انجام داده‌ای و بعد نیز انجام می‌دهی بخشیده است؟! فرمود: آیا بنده‌ی شاکری نباشم, امشب بر من آیه‌ای نازل شده است و وای برکسی‌که آن را بخواند و در آن تفکر نکند: ﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠[آل عمران: ۱۹۰]. ترجمه: «به راستى در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز براى خردمندان نشانه‏هاست». [ابن حبان (۲/۳۸۶-۳۸۷) (۶۲۰). شیخ مقبل/آن را نیکو دانسته است، «الصحیح المسند مما لیس فی صحیحن» (۲/۵۱۳).

و نگاه شود به «السلسله الصحیحه» از شیخ آلبانی/شماره: ۶۸، و اسناد آن را جید دانسته است].

۲۲- از انس بن مالکسآمده است که گفت: ... رسول الله صقبض روح شد در حالی که نه در سرش و نه در ریشش بیست موی سفید وجود نداشت. [بخاری شماره: ۳۳۵۴ و مسلم شماره: ۲۳۴۷].

۲۳- از عائشهلآمده است که گفت: با بهترین عطرهایی که پیامبر صمی‌یافت بر [وی ص]عطر می‌مالیدم تا اینکه بعد از آن آثار روغن عطر در سر و ریشش یافت می‌شد. [بخاری شماره: ۵۵۷۹ و مسلم شماره:۱۱۹۰ (۴۴)].

۲۴- از سهل بن سعد ساعدیسآمده است: رسول الله صبه سرِ [مبارکشان] زیاد روغن می‌مالید و با آب ریشهایش را زینت می‌داد.

[ابن الأعرابی در «المعجم» و بیهقی در «شعب الإیمان» (۵/۲۲۶).

شیخ آلبانی/در «السلسله الصحیحه» شماره: ۷۲۰ آن را حسن دانسته است].

۲۵- از أُم مَعبَدل: رسول الله ص... ریشش پُرپُشت بود...

[بغوی در «شرح السنه» (۱۳/۲۶۱-۲۶۴) (۳۷۰۴) و حاکم (۳/۱۰-۱۲) (۴۳۳۳)، چاپ شیخ مقبل و بیهقی در «دلائل النبوه» (۱/۲۷۶).

شیخ آلبانی/در تعلیقی که بر «فقه السیره» غزالی صفحه: ۱۷۹ آورده است، آن را حسن دانسته است.

و شیخ شعیب الأرناؤوط در تعلیقش بر «زاد المعاد» (۳/۵۷) و در تحقیقش بر «شرح السنه» بغوی نیز آن را حسن دانسته است].

۲۶- از براء بن عازبس: رسول الله ص... دارای ریش انبوهی بود...

[نسائی در «السنن الکبری» (۵/۴۱۲) (۹۳۲۸). ابو ابراهیم گفته است: این حدیث صحیح می‌باشد].

۲۷- از أبی مَعمَر: به خبَّاب بن الأرَتِّسگفتم: آیا رسول الله صدر نماز ظهر و عصر [حمد و سوره] قرائت می‌کرد؟ گفت: بله، گفتم: به چه صورت متوجه شدید که وی صقرائت می‌کرد؟ گفت: با تکان خوردن ریشش.

[امام بخاری شماره: ۷۱۳و ۷۲۶ و ۷۲۷ و ۷۴۴].

۲۸- از مِسوَر بن مَخرَمَهس- در داستان صلح حدیبیه - آمده است که گفت: عروه بن مسعود با پیامبر صسخن می‌گفت، و در هنگام صحبت کردن ریش پیامبر صرا می‌گرفت, و مغیره بن شُعبَه مسلط بر پیامبر صو در کنار وی ایستاده بود در دستش شمشیری بود و زره‌ای پوشیده بود؛ و هرگاه عروه به ریش پیامبر صدست می‌زد [مغیرهس]با دسته شمشیر بر دست او ضربه وارد می‌کرد و به او می‌گفت: دستت را به ریش رسول الله صنزن، عروه نیز سر خود را بلند کرد و گفت: این کیست؟ گفتند: مُغِیرَه بن شُعبَه... [بخاری شماره: ۲۵۸۱]

۲۹- از جابر بن سَمرَهسآمده است: رسول الله ص... ریش پرپشُتی داشت...

[امام مسلم شماره: ۲۳۴۴].

۳۰- از علی بن ابی طالبس: رسول الله ص... ریش انبوهی داشت...

[احمد (۲/۱۰۱) (۶۸۴) و (۲/۱۷۹) (۷۹۶).

شیخ آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره: ۴۸۲۰.

و شیخ شعیب الأرناؤوط در تحقیق «المسند» آن را حسن دانسته است.

عبدالله بن أحمد در «زوائد المسند» (۲/۲۵۶-۲۵۷) (۹۴۴) و ابن حبان (۱۴/۲۱۷) (۶۳۱۱) با لفظ: رسول الله ص... دارای ریش بزرگی بود...

و شیخ شعیب الأرناؤوط آن را صحیح دانسته است].

بغوی در «شرح السنه» (۱۳/۲۲۱)(۳۶۴۱) با لفظ: رسول الله ص... دارای ریش پهنی بود...

[۳] اعرابی در فرهنگ قرآن و سنت، به معنی بادیه نشینان حول مدینه می‌باشد و جمع آن اعراب است. (مترجم)