تفسیر قرآن... پژواک اندیشه اسلامی
زندگی امت اسلامی با قرآن پاک گره خورده است. این همان کتابی است که بدین امت زندگی بخشیده، و هر دم او را زیر دامنش پرورش میدهد، و لحظه به لحظه او را زیر نظر دارد. این نیروی محرکه این کشتی است در گردباد حوادث، و لنگری است که آن را در ساحل امان آرام نگه میدارد. این همان نقاشی است که امت را به زیباترین شکل و شمایل رسم کرده است، و در او این شخصیت و شایستگی را دمیده تا در مسیر طولانی تاریخ از عهده حل قضایای نوین و مشکلات بسیار پیچیده برآید.
قرآن برای این ملت تنها یک کتاب نیست، بلکه رمز زندگی و قدرت وجود است. او در کالبد این ملت درست جایگاه «قلب» را دارد. تا میتپد ملت زنده است و بدون تپش آن ملت را وجودی نیست و زندگیش بکلی ناممکن خواهد بود.
این اهمیت بیمانند و جایگاه حیاتی قرآن کریم، این نقطه را بخوبی روشن میسازد که چرا در هر دور و زمانی بهترین صلاحیتها و شایستگیهای ذهنی و خلاقیتهای علمی و پژوهشی مسلمانان در راستای فهم و درک این کتاب و بیان خواستههای آن صرف شده است.
تفهیم و تفسیر قرآن کریم مهمترین و برجستهترین میدان بحث و بررسی پژوهشگران اسلامی بوده است. از این جهت تفسیر قرآن کریم در هر زمان در حقیقت آینهای است که فکر و اندیشه آن دوره را انعکاس میدهد، و در پژواک آن ما تصویری گویا و زنده از تلاشهای پژوهشگران و اندیشمندان اسلامی در هر جای دنیا را در زمانهای مختلف میتوانیم نظارهگر باشیم. بدون شک در طول تاریخ اسلامی تلاشهایی که در این میدان صورت گرفته و عرقهایی که در این راستا ریخته شده، و دوات و قلمهایی که بر ورق نقش بسته با هیچ میدان دیگری قابل قیاس نیست.
قرآن کریم تمامی ریز و درشت زندگی بشر را مد نظر دارد، از اینروست که تفسیرهای قرآنی چهره و سیمای درست تفکر اسلامی را عکاسی نموده است. در سایه آن عکسهای سه بعدی و همه جانبه عمق و وسعت فکر واندیشه را میتوانی به روشنی ببینی. تفسیر کارنامه بیمانندی است در فضای علم و اندیشه مسلمانان که در تاریخ هیچ ملت و تمدنی نمیتوانی نظیر آن را بیابی.
{در کتابخانه عربی بیش از هزار و دویست تفسیر چاپ و نشر شده وجود دارد، و خدا میداند چقدر تفاسیر دیگری وجود دارد که تا کنون به صورت دست نویس باقیمانده، به چاپ نرسیده است. و در کتابخانه اردو بیش از دویست و پنجاه ترجمه و تفسیر کامل قرآن مجید، همراه با بیش از سیصد و پنجاه ترجمه و تفسیر ناقص وجود دارد. و در جهان هیچ زبانی را نخواهی یافت که فرزندان آن مسلمان باشند و ادبیات آنها از ترجمه و تفسیر قرآن خالی باشد}.
این نشانهای است از اینکه عقل و قلب امت اسلامی وظیفه خود را انجام میدهد و کاروان ملت در حال سفر است. تفسیر بهترین نمادی است از تفکر و اندیشه مسلمانان. افسوس که تا کنون تاریخ شمولی و همه جانبه فکر و اندیشه مسلمانان نگاشته نشده است. ولی هرگاه این تاریخ به رشته تحریر درآید اولین راهنما، مرجع و اساس آن ادبیات تفسیری ما خواهد بود.
سفرنامه تفسیر قرآن همگام با نزول آن از سوی پروردگار یکتا آغاز شد.
راهی که خداوند متعال برای هدایت و راهنمایی بشر اختیار نمود از دو جزء تشکیل میشود؛
کتاب آسمانی.
و پیامبری که این کتاب بر او نازل شده است.
راه و رسم هدایت و راهنمایی پروردگار عالم از حضرت آدم÷گرفته تا پیامبر خاتم جبدین منوال جریان داشته است. پیامبر اکرم جبر پایه این اسلوب و روش الهی انسانها را چنین راهنمایی نمود:
أ) تلاوت آیات کلام الله مجید: یعنی قرآن پاک را آنچنان که بر او وحی شده بود به گوش بندگان خداوند برساند، و وحی الهی را به همان شکل و شمایلی که بر او املاء شده به بشریت منتقل سازد.
ب) عمل به احکام: یعنی شخصا به هدایات و راهنمائیهای الهی جامه عمل پوشانده در برابر انسانها چنان نمونه والگویی به تصویر کشد که آنها بتوانند با پیروی از او به رضایت و خشنودی پروردگارشان دست یابند.
ت) تعلیم و توضیح آیات: یعنی شرح و توضیح و تفسیر آیات کلام الله مجید؛ آشنایی بندگان پروردگار با معنا و مفهوم درست آن، بر طرف کردن اشتباهات و اشکالات و کجفهمیها از بندگان خدا، رفع کردن مشکلات ذهنی و رفتاری آنها، مهیا ساختن آنچه باعث اطمینان خاطر و قوت قلب آنها میشود. و آنها را با این کتاب، و مقاصد و مطالبات آن، شیوه ساختاری و اصلاح و روش برنامهریزی آن، و نحوه و قوانین و راه و رسم زندگی بر مبنای آن، آشنا ساختن. تا بدانجا که در فن و فوت زندگی در سایر قرآن ماهر گردند.
پیامبر اکرم جاین سه مورد را به بهترین وجه انجام دادند. پیام و دعوت قرآن را در بین مردم ابلاغ کردند، و آن جنبش انقلابی که این کتاب میخواست بر پا کند را جامه عمل پوشانیدند، در سایه آن نقشه زندگی فردی و راه و رسم زندگی اجتماعی را بکلی تغییر داده جامعهای مسلمان و حکومتی اسلامی بر پا داشتند، و بر صفحات درخشان تاریخ بشریت آن مرحلهای را آغاز نمودند که پرتو اولین نورش در غار حرا تابیدن گرفته بود.
تمام آنچه برای فهماندن قرآن از پیامبر خدا جسرزده، همراه با همه آنچه در توضیح و شرح آن به لب کشیده، تفسیر قرآن پاک نام دارد.
پس از آن تمامی فعالیتهایی که برای تفسیر قرآن کریم صورت گرفت، در روشنایی همین شیوه پیامبر خدا جدر عمل و شرح و توضیح آیات کلام الله مجید بوده است. بطور بنیادی میتوان گفت: کلیه تلاشهای تفسیری سه پهلو را مد نظر داشته است:
اول: تلاش برای روشن نمودن این نقطه که پیامبر اکرم جو شاگردان برجسته آن مقام که اولین بار قرآن با آنها سخن گفته، آیات قرآنی و احکام و دستورات مختلف آن را چگونه فهمیدهاند، و درک و فهم و برداشت آنها از آیات قرآنی چه بوده است!
تفسیرهایی که به جنبههای لغتی قرآن کریم، و روایات وارده از پیامبر خدا جدر شرح و بسط آیات آن اهتمام ورزیدهاند حلقه وصل این سلسه یا زنجیره میباشند.
دوم: در هر دوره با پدید آمدن مشکلات و قضایایی نوین و برداشتها و پیچیدگیها و گرههای جدید در تمدنهای بشری، تفسیرها سعی کردهاند در سایه ارشادات و مفاهیم والای قرآنی راه حلهایی را به بشریت ارائه دارند، و در باز کردن گرههای کور سهیم باشند.
اندیشمندان مشکلات و پدیدههای پیچیده و گرههای کور را پیش روی خود نهاده، برای یافتن راه حل دست به دامن قرآن پاک شدهاند. آنها با فکر و اندیشه در آیات کلام الله مجید و با توکل بر پروردگار عالم تلاش کردهاند برای بشریت روشن سازند راهنمایی و برنامه ساختاری و راه حلهایی که قرآن مجید در مورد هر مشکلی پیش روی میگذارد، چیست.
آنها با در نظر گرفتن شالوده زندگی فردی و اجتماعی جامعه، خد و خال شاهراه زندگی قرآن کریم در هر دور و زمانی را به روشنی بیان داشتهاند.
تفسیرهای فقهی قرآن کریم بر مبنای این پهلو و جوابگو بودن این رشته از نیازها نگاشته شده است!
{جای دارد روشن سازیم ما در اینجا فقه را به معنای گسترده و شامل آن در نظر داریم که در برگیرنده آن احکام و مسائل و حالات قلبی و احساسات و عواطفی است که در پرتو آنها جامه عمل پوشاندن بدین دستورات و فرامین مطلوب است. و در حقیقت تفسیرهای عارفانه نیز جزئی از این سلسله میباشند که در آنها گفته شده با چه احساسات و شعور و هیجان و به چه نحوی فرامین قرآنی باید به اجرا در آیند.}.
سوم: در هر دورهای تلاش شده با توجه به سطح فهم و درک مردم و نظریات مطرح در جامعه و اشکالهای خاص هر روزگار حکمتها و اندرزها و آموزههای قرآنی واضح و روشن ارائه شود. شک و شبهات برطرف گردد، اعتراضات مخالفان و اشتباهات و اشکالاتی که از سوی دوستان نادان یا جاهل منتشر میشود رفع گردد. در روشنی قرآن فتنههای روز از بیخ و بن کنده شود، و با توجه به پیشرفتهای علمی و اکتشافات جدیدی که گزینهها و معرفههای قرآن را تأیید میکنند، و یا شرح میدهند، مراتب درک و فهم و اطمینان قلب برای طالبان علم و معرفت فراهم گردد.
تفسیرهایی که به اعجاز قرآن و یا مسائل کلامی یا شیوههای مناظرانه دلچسپی دارند این نیاز را برآورده میکنند.
این سه مورد در هر دوره از زمان توجه اندیشمندان و اهل علم و دانش را به مهمترین و نازکترین جوانب شرح و تفسیر مبذول داشته اشت. در سایه این تلاشهای بیدریغ جوانب بیشماری از علم و معرفت ترویج یافته، با گذشت زمان ترقی پیدا کرده به صورت کیانی مستقل شروع به نشو و نما نموده است.
فن زبانشناسی و فصاحت و بلاغت و نقد ادبی به هدف فهمیدن درست کلمات و تراکیب و محاورههای قرآنی پدید آمد. فن تلاوت و تجوید و علم اصوات برای خواندن درست آیات کلام الله مجید وضع شد. فن کتابت و خوشنویسی و خطاطی مسئولیت املاء درست قرآن را بر عهده گرفت. دانش تاریخ و جغرافیا و تقابل ادیان و مذاهب در تلاش برای فهم بهتر حکایات و داستانهای قرآنی ترقی داده شد. رشتههای؛ اصول فقه، فقه و تصوف در کوشش برای استخراج و استنباط و فهم احکام و قوانین قرآنی، تعیین محدوده و دایره حرکت، تعلیم و آموزش آنها، و همچنین برای درک روح و معرفت آنها پدید آمد.
فن حدیث، اسماء الرجال و اصول جرح و تعدیل در راستای فهم تفسیر قرآن کریم مدون شد، تا آیندگان بطور دقیق و با اطمینان کامل دریابند پیامبر خدا جبه چه صورت احکام الهی را در زندگی خود پیاده نمودند، و آیات الهی را چگونه شرح دادند و به چه صورت مراد و مفهوم درست آیه را بیان داشتند. علم فرائض یا میراث برای اجرای احکام و قانون وراثت بوجود آمد. علم کلام برای دفاع از قرآن متولد شد. و در زیر شمع پر فروغ اشارات گذرای قرآن کریم رشتهها و دانشهایی چون: زیست شناسی، جوان شناسی، شیمی، پزشکی، منطق استخراجی و استقرائی، و رشتههای عملی بیشمار دیگری ترقی و فروغ یافت. تمامی این علوم و فنون در دایره و محدودهای که در پرتو قرآن رشد نمودهاند، برای آیندگان دانشهای پایه و کمکی برای تفسیر و فهم درست آیات کلام الله مجید به شمار میآیند.
به طور اساسی این دانشهای پایه میبایستی تنها در تصور مرکزی تفسیر ادای خدمت میکردند، ولی در میدان عمل شعبه یا شاخهای بوجود آمد که شغف و عشق بدین معرفههای انسانی آنچنان بر آن غلبه پیدا نمود که در بسیاری موارد الفاظ و معانی قرآنی را بصورت درست مد نظر قرار نمیداد.
در این فضای گردآلود سعادتمندانی کمر خدمت به قرآن بسته تلاش نمودند بار دگر شاهراه زندگی قرآنی را واضح و روشن به نمایش گذارند، و اشتباهات و کجفهمیها و گمراهیهایی که در تمامی صحنههای فکری و عملی رونما شده را در پرتو قرآن پاک اصلاح سازند.
تفسیر قرآن در فکر اسلامی جایگاه محور و مرکز و دایره را داراست. بر مبنای این ما بر این باوریم که ادبیات تفسیری مسلمانان بهترین آینهای است که میتواند نحوه فکر و اندیشه و نگرش آنها را بازتاب دهد. و بدرستی میتوان تاریخ کامل این ملت را در آینه تفسیر به روشنی نظارهگر بود.