یک کتاب انقلاب

ویژگی‌های دیگر

ویژگی‌های دیگر

در اینجا به برخی دیگر از ویژگی‌های تفهیم القرآن اشاره می‌کنیم که چون شاخ و برگ و گل از ریشه ویژگی‌های بنیادی سبز می‌شوند.

۱) رابطه مستقیم

این تفسیر تلاش کرده تا رابطه خواننده - قارئ - با قرآن مستقیم و استوار و بدون واسطه باشد.

دیباچه، ترجمه و پاورقی‌ها، ابزارهایی است برای برقراری این رابطه مباشر و پایدار. دیباچه موضوعات سورهای قرآنی را جلوی روی خواننده قرار می‌دهد. بوسیله ترجمه مفهوم قرآن بیان می‌گردد. در پاورقی‌ها بطور کلی شرح و بسط معنا و مفهوم آیه، فراهم کردن معلومات تاریخی، اشاره به جاهای دیگری از قرآن که روشنگری‌ها و راهنمائی‌های بیشتری راجع به این موضوع آمده، شرح و بسط آموزه‌های اخلاقی، تمدنی، اجتماعی، سیاسی، قانونی و روابط بین الملل، و مناسبت و رابطه آن با مسائل روز ما، جلب توجه به نکات و برنامه‌های مهم دعوت و ارشاد، و زدودن شک و شبه‌ها و گرد و خاک‌هایی که مخالفان مطرح می‌سازند. عموما این پاورقی‌ها بسیار مختصر ولی جامع و در برگیرنده‌اند، و در هر جا کیفیت مرکزی و محوری قرآن را برقرار می‌کنند.

حجم مباحث روایات و اخبار در تفهیم بسیار ناچیز است. از حکایات و قصه‌های اسرائیلی هیچ خبری نیست. بحث‌های کلامی که در روزگاران پیشین مطرح بود، و اکنون در زیر خاک زمان دفن گشته نیز در این تفسیر جایگاهی ندارد. بحث‌های فقهی نیز بسیار محدودند. تلاش شده بدور از تعصب‌های گروهی احکام و قواعد قرآن نشان داده شود، و این بازتاب همان ویژگی‌هایی است که در بالا ذکر آن رفت.

در مقدمه تفهیم القرآن هیچ اثری از بحث‌های تقلیدی اصول تفسیر نمی‌یابی. تنها شأن نزول مطرح شده، آنهم به اسلوب و شیوه‌ای مختلف. نه اثری از ناسخ و منسوخ، نه از محکم و متشابه، و نه از بحث‌های تقلیدی و تکراری اعجاز قرآن، و نه از مثال‌ها و فرع‌ها و قصه‌های قرآنی.

البته این بدین معنا نیست که این قضایا را در تفهیم نمی‌یابی، بلکه تمام مسائل مورد نیاز در جای خود بیان شده‌اند، ولی اجازه داده نشده بر نقطه نظر و دیدگاه بنیادی تفسیر چیره گردند، به جای آن توجه اصلی به این تکیه داشته تا؛ موضوع قرآن، مفاهیم مرکزی آن و مقصد و هدف و آرمان آن واضح و روشن گردد، دعوت و تصور برنامه زندگی آن بر دل و دیدگان چیره و غالب شود، و قاری با آن «سلوک قرآنی» آشنا گردد که بوسیله آن قرآن می‌خواهد انسانی نمونه و جامعه‌ای نوین آماده سازد. بهمین دلیل است که صاحب تفهیم القرآن بجای درگیر شدن با بحث‌های گوناگون، توجه‌اش را بر روشن کردن اصطلاحات اساسی و محوری قرآن مبذول داشته، تا دیدگاه اساسی اصلاح گردد و این حالت پیش آید که:

جان چو دیگر شود جهان دیگر شود...

۲) نظم قرآن

ویژگی دوم تفهیم مطرح ساختن تصور جدیدی است از نظم قرآن. نظم قرآن همواره در درس تفسیر موضوعی قابل اهمیت بوده است. بطور کلی مفسران به روابط بین سوره‌های قرآنی پرداخته‌اند. چند تن از خادمان قرآن تلاش کرده‌اند رابطه بین آیه‌های کلام الله مجید را نیز مشخص کنند. برخی دیگر از اهل علم سعی داشته‌اند هر سوره را یک کیان مستقل تصور کرده برای آن ستون فقراتی مشخص نمایند، و آیات با در نظر داشتن این ستون رابطه موضوعات سوره را روشن ساخته‌اند. پژواک همه این قضایا در تفهیم القرآن به نظر می‌آید، ولی تصور نظمی که بیش از همه مورد توجه قرآن قرار گرفته این است که؛ رابطه هر آیه و هر سوره با موضوع قرآن، و مفاهیم محوری و خواسته‌ها و آرمانهای آن چیست. این را به تصویر کشیده که؛ این کتاب در هیچ جایی به اندازه تار مویی از موضوع و آرمان و مفاهیم مرکزی خود کنار نرفته است. از ابتدای قرآن تا انتهای آن تمامی این مفاهیم گوناگون با مفهوم اساسی و محوری آن، چنان بهم دوخته‌اند که گویا دانه‌های رنگارنگ و کوچک و بزرگ لعل و جواهر و زمرد یک گردنبند گرانبهایند...

«تمام بیان آن در نهایت انسجام و برابری دور محور - دعوت - می‌چرخد». (ج/اول، ص/۲۰)

این کارنامه بی‌نهایت مهمی است برای تفهیم، و خدمتی است بس بزرگ و شایان در مسیر رسیدن به «نظم قرآن». سید مودودی نخواسته با استعمال اصطلاحات بیانی بحث خود را سنگین کند، ولی در حقیقت تفهیم القرآن از گوشه‌ای جدید از نظم قرآن پرده برکشیده است.

او تلاش کرده تا رابطه هر سوره و موضوعات و آیات آن، را با هدف و مرام و دعوت قرآن مشخص سازد، و این همان رابطه‌ای است که بدور از تدخل تأویلات و پرتوهای آن خود بخود از قرآن بروز می‌کند.

و این یک ابتکار نوینی است از تفهیم القرآن که نه تنها نگاه‌ها را به نقطه نظر واقعی و درست جلب نموده، بلکه تلاش کرده تا این نظم قرآن و این رابطه را در هر سوره، و در مقام آن مشخص کند. دیباچه‌های سوره‌ها در تفهیم القرآن در این مورد راهگشای بزرگی است، و پاورقی‌ها نیز هر گوشه‌ای از این کار را مد نظر داشته‌اند.

۳) ترجمه قرآن

مورد سومی که توجه را بخود جلب می‌کند ترجمه قرآن کریم در تفهیم القرآن است. این ترجمه از بسیاری جوانب بی‌مانند است .

این ترجمه از ترجمه حرفی کناره‌گیری کرده اسلوب ترجمه روان را اختیار نموده است، البته ویژگی آن در این است که در هیچ مقامی از مرز ترجمه تجاوز نکرده است. از سایر ترجمه‌های روان یا محاوره‌ای نیز فرق دارد. ترجمه‌های محاوره‌ای هر آیه را بطور مستقل محور قرار داده‌اند، و به تسلسل معنا در میان آیات هیچگونه توجهی نداشته‌اند. تا جایی که نگارنده در جریان است تفهیم اولین تلاشی است که سعی داشته ترجمه مسلسل و روان و بهم دوخته باشد، و تنها با خواندن ترجمه در خواننده آن تأثیری بوجود آید که هدف قرآن است.

شاخصترین ویژگی ترجمه تفیهم در این است که زبان گویایشی قرآن را به زبان نوشتاری برگرداننده است، و بدینصورت نه تنها حق ترجمه بجای آورده شده بلکه روشی جدید در فهم قرآن بوجود آورده، و راهی جدید پیش روی آیندگان گذاشته است.

مولانا مودودی در اثنای تبدیل کردن ترجمه تفهیم القرآن از شیوه گویایشی یا خطابی به اسلوب نوشتاری یا تحریری، با در نظر گرفتن نیازهای معنا و مفهوم ترجمه را پاراگراف بندی کرده است. بدینصورت نه تنها سلسله سخن بجای خود حفظ شده، بلکه نشان داده شده چگونه سخن از یک موضوع به موضوع دیگری منتقل می‌شود. این پاراگراف بندی در ترجمه یک کار تاریخی بزرگ و یک اقدام انقلابی است.

به کمک آن فهم و درک مطالب قرآنی آسان می‌گردد. وظیفه‌ای را که مکث یا سکوت کوتاه، نفس گرفتن، تغییر نبره صدا و لهجه گفتار در سخن گویایشی انجام می‌دهد، در شیوه نوشتاری می‌توان با کمک گرفتن از پرانتزهای بیانی و پاراگراف بندی ادا نمود. این کار برای اولین بار در تفهیم القرآن صورت گرفته است. غالبا پیش از تفهیم در هیچ زبانی در جهان چنین خدمتی صورت نگرفته است.

از اینرو می‌توان این را از اولین ابتکارات تفهیم القرآن به شمار آورد، که در آن کوی سبقت را از همه ربوده است.

۴) دیباچه سوره‌ها

دیباچه‌های سوره‌های قرآن نیز از ابتکارات تفهیم القرآن به شمار می‌آیند. در کنار بیان پس منظر تاریخی هر سوره، موضوعات و مفاهیم رئیسی آن تعیین شده است، و همچنین رابطه و انسجام آن معانی رئیسی و موضوعات سوره با آرمان عمومی قرآن کریم و مفاهیم اصلی و محوری آن و دعوت و پیام آن بیان گشته است. بطور عموم درباره اسباب نزول بحث‌های بسیار پر بهایی انجام شده، و نکات بسیار لطیف و زیرکانه با اسلوبی شیوا بیان گشته است. ما کسی را سراغ نداریم که پیش از این با توجه به گواهی‌های روشن و دلایل گویای داخلی و خارجی به کمک دیباچه‌های سوره‌های قرآنی مطالب قرآن را اینچنین بهم پیوسته و زنجیروار مرتب کرده باشد، و این خدمت ارزنده را در تمام قرآن بجای آورده باشد.

۵) احکام قرآن

یکی دیگر از ویژگی‌های تفهیم القرآن بیان احکام فقهی است. تلاش شده تا هر حکمی که از آیتی استنباط می‌شود در همانجا بیان گردد. و در کنار آن به همه آیات و مقاماتی که به آن احکام بگونه‌ای ربط پیدا می‌کنند و این سلسله از احکام در آنجا یافت می‌شود اشاره گردد.

تفهیم القرآن کوشش کرده با این روش قرآن را از زبان خود قرآن تفسیر کند.

همچنین توجه خاصی شده که در هر موضوعی با توجه به مجموع آموزه‌های قرآن پاک و نظام اخلاقی و تمدنی آن دستورات و اوامر و احکام قرآنی روشن و واضح گردند، و در نقشه کل زندگی جایگاه آن‌ها مشخص شود.

سپس تفهیم القرآن تلاش نموده تفسیر و شرح و بسط پیامبر اکرم ج، یا شاگردان آن مقام والاشکه درباره آیه یا حکمی از قرآن کریم آمده را بیان کند. و چنانچه در بین صحابه و شاگردان پیامبر اکرم ج، یا در بین علمای پس از آن‌ها اختلاف نظری در فهم آیه یا بیان حکم بوده آن را واضح نموده به اسباب یا دلایلی که باعث اختلاف برداشت‌ها شده اشاره کرده است. بطور کلی در شرح و بسط احکام فقهی به بیان آراء مدرسه حنفی بیشترین توجه را مبذول داشته، البته نقطه نظرهای سایر مذاهب فقهی را نیز بیان داشته است. از این بابت تفهیم القرآن در پژوهش‌های تقابلی میان مذاهب فقهی تلاش مفیدی تقدیم داشته است که برای پژوهشگران و اهل علم در آینده کمک بسیار گرانبها و ارجمندی می‌تواند باشد و بصورت عموم می‌تواند راهکارهای تعاون و گسترش را در بین امت باز کند.

۶) پژوهش‌های تقابلی ادیان

تفهیم القرآن مطالعاتی تقابلی درباره یهودیان – کلیمی‌ها - و مسیحی‌ها و قرآن تقدیم داشته است. در این پژوهش‌ها رنگ و بوی مناظره را نمی‌بینی در آن از یک سو کوشش شده تا به اعتراضات و شبهاتی که از سوی نویسندگان مسیحی و شرق شناسان غربی درباره قرآن مطرح شده جواب‌های مفصل و شافی داده شود، و از سوی دیگر فرق بین اسلوب قرآن و شیوه انجیل و تورات موجود را واضح گرداند تا فرق بین وحی خالص و وحی تحریف شده جلوی دیدگان همه روشن گردد.

مولانا مودودی قرآن را اساس و پایه دلیل و برهان خود قرار داده، شیوه و روش ادیان دیگر درباره موضوع زیر بحث را زیر ذره بین نقد و بررسی قرار می‌دهد، و فرق بین دو دیدگاه را مشخص می‌کند. او برای تأیید گفته‌های خود به پژوهش‌های تاریخی، و جدیدترین مطالعات در بایبل - انجیل و تورات -، و تازه‌ترین تحقیقات و اکتشافات در سایر میادین علمی استناد می‌ورزد. بهمین صورت او جدیدترین نظریه‌ها و اندیشه‌ها و جنبشها را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهد، و افرادی را که با تأثیر پذیری از این نظریه‌ها و اندیشه‌های نوین تلاش داشته‌اند قرآن را به شیوه‌های غلطی تعبیر و تفسیر کنند، را بازخواست می‌کند.

در تفسیر او مباحث بی‌شماری از زیست شناسی، حیوان شناسی، ستاره شناسی، انسان شناسی و شیمی و جغرافی گرفته تا جامعه‌شناسی، و سیاست، و عمران و بازسازی، و روان‌شناسی، و فلسفه و منطق، و تاریخ و تقابل ادیان مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند. او از همه این میادین استفاده می‌کند، ولی در همه موارد قرآن را بعنوان داور و حکم خود قرار می‌دهد. و این میادین علمی هرگز و در هیچ موردی نمی‌توانند او را از مسیرش دور یا منحرف سازند. تفهیم القرآن از این مورد بعنوان یک روش اجتهادی جدید در پژوهش‌ها و بررسی‌های تقابلی بین ادیان و نظریات و اندیشه‌های مختلف استفاده می‌کند، و بدینصورت پایه و اساسی جدید در این میدان ابتکار کرده است. این مورد تفسیر او را تفسیری نوین قرار داده که بصورت بسیار گسترده‌ای از مسائل روز و میادین علمی جدید بهره‌برداری می‌کند ولی هرگز شعارهای براق زمانه و اندیشه و خیالات مطرح روزگار بر او مسلط نمی‌گردند. در این مورد شیوه و روش او چنین است:

به رنگ دریا، ساحل آشنا گشته... بر لب ساحل دامنت را بالا بگیر

۷) نوگرائی

از آنچه در بالا رفت هفتمین خصوصیت تفهیم پیش روی ما نمایانگر می‌شود... و آن چیزی نیست جز میانه‌روی در نوگرائی و برپایی و استحکام روایت زندگی بخشی که در نقطه وسط بین قدامت و گهنه‌پرستی و تجدد و نوگرائی قرار دارد.

او در مقابل این دیدگاه تقلیدی که بصورت عملی دین خدا را در چهارچوب زندگی فردی و مسجد و خانه زندانی کرده بود شورید، و همچنین در برابر این نوگرایی که با پوشش ظاهری اسلام تلاش داشت همه اسالیب و روش‌ها و اندیشه و نظریه‌های جدید روز را به زور شامل دین گرداند، تلاشی که قرآن را بازیچه بچه‌ها قرار داده بود، به جهاد پرداخت.

صاحب تفهیم القرآن نیازهای زمانه خود را بخوبی دریافته بود، البته او به این بیماری و سوء فهم مبتلا نبود که - العیاذ بالله - آفریدگار آسمان و زمین اشتباها در کتابش چنین و چنان آورده که امروزه بایستی معنی آن را به صورتی دیگر تصحیح کنیم! مولانا مودودی آن نواندیشانی را که عقل‌های بیمارشان چنین تصوراتی ترشح کرده‌اند را به شدت محاسبه نموده، تلاش داشته تا قرآن را آنچنان که هست بیان دارد. او سعی کرده تا این شور و شوق و احساس را در افراد بیدار نماید که؛ نیاز در این نیست که قرآن را تغییر دهیم، بلکه بایستی خود را تغییر داده، رنگ و بوی قرآنی گیریم.

این سیمای روشن تجددگرائی و نواندیشی اسلامی است که از زمان نبوت پیامبر اکرم جآغاز شده تا به امروز روشنفکران و پاک سرشتان امت آن را برنامه خود قرار داده‌اند، و تفهیم تلاش داشته در مسیر آن گام نهاده، آن را به صورتی واضحتر و روشنتر تقدیم دارد.

۸) علم کلام نوین

یکی دیگر از خصوصیات تفهیم القرآن این است که علم کلام نوینی را بنیانگذاری کرده است.

هر دوره از زمان را قضایا و مسائل خاص خود است که با زمان‌های دیگر فرق دارد. هر برهه‌ای از زمان سطح علمی خودش را داراست. و علوم و دانش‌هایی که در زمان‌های مختلف رواج پیدا می‌کنند و بر عقل‌ها چیره می‌گردند نیز گوناگونند.

تلاش‌هایی برای جواب دادن و بازخواست پرسش‌های حیرانی که روحانیون مسیحی مطرح می‌کردند، و یا سخن‌هایی که از مدرسه «سر سید احمد خان» [۳]ترشح می‌شد، در نزد ما صورت گرفت، ولی این را نیز باید قبول داشت که این تلاش‌ها استعمار فکری غرب که سرچشمه چنین اعتراضات و شبهاتی بود را هدف قرار نمی‌داد.

اگر در زمان هجوم فکری یونان، و قد علم کردن اندیشه‌های فلسفی و اعتزالی، برای پاسخ دادن به آن‌ها نیاز به علم کلام جدیدی احساس شده بود، امروز که سایه علوم و فنون غرب بر همه جا چیره شده، فرهنگ آن جامعه‌های ما را بشدت تهدید می‌کند نیاز بدان بسیار شدیدتر است.

علامه شبلی نعمانی و مولانا ابوالکلام آزاد در این میدان کوشش‌های ارزنده‌ای تقدیم داشتند، ولی تلاش‌های آن‌ها از مراحل ابتدایی خود پیشتر نرفت. علامه اقبال نیز تلاش‌های بسیار گرانبها و پرباری انجام دادند و خط مش اساسی برای مقابله با تفکرهای جدید را روشن ساختند. البته در این میان نمونه عمیق و تفصیلی علم کلام نوین را تنها در نوشته‌های مولانا مودودی می‌توان یافت.

از این نقطه نظر؛ تنقیحات، حجاب، ربا، اسلام و تحدید نسل، تفهیمات، تعلیمات، جایگاه قانونی سنت، از جمله کتاب‌های بسیار ارزنده و گرانبهای مولانا مودودی به شمار می‌آیند. با این وجود شاهکار ایشان که در آن این علم کلام بخوبی تجلی می‌کند «تفهیم القرآن» است.

البته تفهیم به تنهایی شاخصه کامل این علم کلام نیست، بلکه در آینده یکی از مصادر عمده آن بشمار خواهد آمد. تا کنون کسی اصول و قواعد علم کلام جدید را در یک جا مرتب نکرده است، البته این کار آیندگان است که آن را استخراج کنند.

اگر در این باره تلاشی ابتدائی بخواهد صورت گیرد، در یک نگاه حرف‌های اساسی و بنیادی علم کلام «تفهیم القرآن» چنین به نظر می‌آیند:

الف) دلیل از مجموع آموزه‌های قرآنی برگرفته می‌شود. از بریدن یک یک آیت‌های قرآن و جدا کردن آن‌ها از متن و سیاقشان برگرفته نمی‌شود، و مفهوم واقعی یک آیه قرآنی با درنظر نگرفتن آیات دیگری از قرآن که بدان موضوع پرداخته است بدست نمی‌آید. و همچنین هر مسأله و مبحثی را تنها در صورتی می‌توانیم بدرستی درک کنیم که جایگاهی را که قرآن برای آن تعیین نموده را در نقشه کامل زندگی مشخص کنیم. {بدینصورت این علم کلام راهنمایی شمولی و کامل قرآن را اساس و بنیاد قرار داده است، و این را نیز ثابت کرده که آنچه از اشتباهات و کج فهمی‌ها و تفسیرهای نادرست و تعبیرهای بی‌ربطی که امروزه رائج شده، در وهله اول برمی‌گردد به اینکه به جای توجه کامل به کیان قرآن، و تصور شمولی از آموزه‌ها و تعلیمات آن، و تصویر تطبیقی و عملی آن (یعنی سنت پیامبر اکرم ج) برخی به پاره‌هایی از آن که از متن و سیاق بریده‌اند، خود را مشغول داشته‌اند}.

ب) در ترتیب چهارجوب این علم کلام باید توجه شود که بیماری‌های اساسی مسلمانان در عصر جدید عبارتند از: جهالت و نادانی، وحشت از افکار و اندیشه‌ها و نظریه‌های جدید، تناقض و دوگانگی، و یک گروه مخصوصی که آگاهانه و در روز روشن به دین خیانت می‌کنند. برای مقابله با این بحران باید از یک سو آموزه‌ها و تعلیمات اسلام بصورت بسیار ساده و عام فهم بیان شوند تا جهالت و نادانی درباره دین برطرف گردد. به اساس و بنیاد افکار و اندیشه‌های جهان غرب، و مهمترین نظریه‌ها و جنبش‌های آن بشدت حمله شود، با نقد و بررسی شامل و دقیق روشن گردد که چه چیزی از آن درست است و باعث خیر و سعادت می‌گردد و چه چیزهایی نادرست و باعث فساد و ویرانی. این هجوم مواقف اخلاقی غرب (امپریالیسم و ظلم و ستم بر ملت‌ها)، و نظام فکری، و برنامه‌های تمدنی، و نظام اجتماعی، و جنبش‌های سیاسی، و اخلاق اجتماعی آن را باید در تیر رس خود قرار دهد. بدینصورت طلسم و جادوی وحشت درهم می‌شکند و خود کمتربینی و احساس به خواری، از جامعه ما دور می‌شود، و بر فرهنگ و تمدن خود اعتماد به نفس پیدا می‌گردد.

سپس تناقض و دوگانگی بصورت خاصی مورد هجوم قرار گیرد، تا کسی که می‌خواهد در سایه اسلام زندگی کند مسلمان کامل شود، و کسی که شیفته نظام‌های دیگری است و می‌خواهد از آن‌ها حمایت کند هیچ نقابی از مکر و حیله یا کج فهمی بر چهره‌اش باقی نماند.

بدینوسیله آن‌هایی که خنجر بدست گرفته به صراحت به دین خیانت می‌کنند، نادانی و حقارت و حماقت و فساد اخلاقیشان به روشنی بر ملا شود، و با رنگ و روی واقعی خود نزد همه شناخته شوند. (این نقد و بررسی‌ها و کوشش‌های علمی از یک سو ضعف‌ها و ناتوانی‌های علمی و اخلاقی‌ای که طی سال‌های بردگی و رکود در بین خود مسلمانان پیدا شده بود را جلوی دیدگان همه قرار داد، و از سوی دیگر سرچشمه و اساس فتنه و فسادهای دور جدید - فرهنگ ماده پرستی اروپا و جنبش‌ها و حرکت‌های آن - را در تیر رس خود قرار داد تا ضربه نهایی به هدف بخورد، و فساد از ریشه کنده شود، و تنها با انعکاس این پژواک‌هایی که در جامعه‌های اسلامی شنیده می‌شود درگیر نباشد).

ت) مبحث سرچشمه و مصادر علم بطور فطری در این علم کلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

اصل ادعای اروپا بر این است که نیازی به وحی نیست. برای ساختن فرهنگ و تمدن عقل و تجربه انسانی کافی است. بر خلاف آن اسلام بر این باور است که عقل و تجربه وقتی مفیدند که در روشنی وحی وظیفه خود را انجام دهند، در غیر اینصورت همانگونه که چشم انسان در تاریکی قادر به دیدن نیست آن‌ها نیز قادر به دیدن و درک حقیقت نخواهند بود. و نور و روشنایی وحی همان قرآن پاک است. (در این علم کلام نوین تلاش شده تا جایگاه واقعی وحی، عقل، و تجربه بدرستی مشخص گردد. همچنین این مورد روشن شده که چه جانبی از معلومات فراهم شده از علوم جدید قابل استفاده‌اند، و در میدان استناد مرز و حد دقیق آن‌ها چیست).

ث) عقل سلیم در روش استنباطی این علم کلام جدید از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. نه عقل را بکلی نفی می‌کند و نه تنها بر عقل کفایت می‌کند. تفهیم القرآن در مسیر خود گام بگام عقل سلیم را صدا می‌زند، و تلاش دارد عقل بیش از پیش از سلامتی و صداقت بهره‌مند شود، و این همان شیوه استدلال خود قرآن است.

ربط منطقی و اتفاق درونی و هماهنگی در این علم کلام از اهمیت خاصی برخوردار است، که در کنار آن شعور و احساس به حقیقت نفس الأمری و مطابقت با آن نیز پیدا می‌شود. همچنین در روشنایی نتایج و داده‌ها یک روش خاص برای نفع و ضرر ثابت می‌شود. این استدلال تنها عقلی نیست، بلکه از عقل در رسیدن به آن بطور کامل کمک گرفته شده است.

در کنار عقل از شخصیت کامل انسان، از وجود تاریخی و اخلاقی او، از شوق و شور و احساسات او، و از توان موازنه و تقابل او یاری می‌گیرد، از اینروست که به قلبی که بدان مطمئن گردد شخصیتی جدید می‌بخشد تنها او را قانع نمی‌کند بلکه بکلی تغییر می‌دهد. در آن محسوس و معلوم و صغری و کبرای دلیل آماده می‌شوند و با آگاهی و معرفت اسباب تفکر در حقایق و درک معرفت درست آن پیدا می‌گردد. علم کلام نوین این شیوه استدلال را اختیار کرده است.

ج) یکی دیگر از شیوه‌های استدلالی قرآن این است که مخالف را با اصول و قواعد وعلومی که خودش بدان ایمان دارد و در برابر آن تسلیم است خلع سلاح می‌کند. (بطور مثال؛ کنجکاوی قوم حضرت ابراهیم÷را به این حقیقت کشانید که شما حاضر نیستید قبول کنید بتی که آن را به عنوان خدا و معبود و حاجت روای خود قرار داده‌اید، دیگر بت‌های دروغین شما را شکسته باشد!).

علم کلام جدید در برنامه نقد و بررسی غرب از این شیوه و روش بصورت بسیار جدی کمک گرفته است. در تفهیم القرآن نمونه‌های بسیار جالبی از این روش را می‌توانی بیابی.

ح) در علم کلامی که تفهیم القرآن بنیانگذاری کرده بیان حکمت از احکام اسلامی، و مناسبت و هماهنگی آن‌ها با قضایا و برنامه‌های اجرائی روز اهمیت خاصی دارد. این شیوه از یک طرف اعتماد و یقین به تعلیمات و آموزه‌های قرآنی را رشد می‌دهد، و از طرف دیگر دلیل و برهانی است قاطع بر اینکه قرآن کلام الهی است، چرا که گذشت زمان و تغییر و تحولات آن بر تعلیمات و آموزه‌های قرآن کوچکترین اثری نمی‌گذارد، و او در قرن بیستم میلادی همان تازگی و لطافت و شیوایی و اهمیتی را داراست که در قرن هفتم میلادی در بین اهل مکه در صحرای عربستان داشته است.

خ) یکی دیگر از شیوه‌های نمایان استدلال در قرآن این است که در کنار اطمینان قلب و استقرار فهم، در هر قدم کوشش می‌کند نفس تزکیه و تربیت شود تا شخصیت کامل بتواند بسوی راه و هدف مطلوب ترقی و پیشرفت نماید. تفهیم القرآن دقیقا همین روش را اختیار کرده است. تفهیم و تزکیه در تمام مسیر آن شانه به شانه هم در حرکتند. یعنی در این علم کلام اصل گوهر مطلوب تنها ایمان و عمل نیک است. در هر قدم تلاش شده این دو به هم ربط داده شوند تا آنچه در رگ‌ها جریان می‌یابد از چشم‌ها نیز بیرون جهد!

این بود چند خد و خالی که بر چهره علم کلام تفهیم القرآن نمایانند.

۹) فهرست موضوعات

یکی دیگر از ویژگی‌های خاص تفیهم القرآن فهرست بندی موضوعات آن است.

فهرست‌های موضوعی بسیار زیاد و گرانبهایی در زبان‌های مختلف برای کلام الله مجید نگاشته شده است، ولی فهرستی که تفهیم القرآن ترتیب داده، در باب خود بی‌مانند است. این آینه‌ای است از تمام مباحث و موضوعات مهم قرآن و تفهیم القرآن. این فهرست هر مسئله پایه و اصولی یا فرعی و جزئی که قرآن کریم در جاهای مختلف مطرح کرده را در برگرفته است. برای پویندگان و اهل علمی که روی قرآن بحث و بررسی می‌کنند با توجه به کثرت و تنوع موضوعات قرآنی این فهرست موضوعی نعمت و ارمغانی غیر منتظره است.

اگر تفهیم القرآن دایرة المعارفی برای علوم است این فهرست نردبانی است که خواننده را به هر جای این دایره المعارف بزرگ راهنمایی می‌کند.

من این «فهرست موضوعی» را نیز از ابتکارات تفهیم القرآن بشمار می‌آورم، چرا که پیش از این هرگز چنین فهرستی برای رسیدن به موضوعات قرآن کریم همراه با تفسیر قرآن مرتب نشده است.

[۳] سر سید احمد خان (۱۸۱۷ – ۱۸۹۸م) مؤسس دانشگاه علیکره هند، و از شاخصترین نام‌های اصلاح‌گرای قرن نوزده میلادی است. در تألیفات متعدد خود تلاش داشته به برخی از شبهات مغرضانه شرق شناسان جواب دهد. او چون بسیاری از علمای این دوره از پیشرفت تکنولوژی غرب منبهر شده دچار احساس به خودکمتربینی شده بود. در نوشته‌هایش تلاش می‌کند هرآنچه از اسلام که با عقل و منطق کوتاه و تاریک غرب سازگار نیست را به گونه‌ای تأویل - و یا به زبان عامیانه ماست مالی - کند! او ادعا می‌کند وحی الهی به صورت معانی کلی بر قلب پیامبر خدا جنازل می‌شد و تعبیر قرآنی از خود پیامبر است! و همچنین گردن آیات مربوط به «جن» را طوری کج می‌کند تا وجود حقیقی جن را انکار نماید! (م)