تفهیم القرآن و چالشهای روزگار نوین
از چالشهای دور جدید میتوان برداشتهای مختلفی داشت و به شیوههای گوناگونی آن را مطرح ساخت. من به عنوان کسی که به قرآن باور دارم، و شاگردی از تفهیم القرآن هستم وقتی با دقت در این باره مینگرم. سه جانب از اندیشههای انحرافی دور جدید که ما را به مبارزه میطلبد جلوی دیدگانم نمایان میگردد:
الف) دور جدید تقریبا در سطح جهانی وحی را انکار یا بدون از آن نقشه کاملی از زندگی بر اساس خودکامگی و قوم پرستی یا نظریههای دین ستیزانه بنا کرده است. همه جهان سوسیالیسم و اشتراکی و باورها و اندیشههای ملتهای بیدین اروپایی در زیر چتر این وحی ستیزی قرار میگیرند. پیروان هندویزم، و سیکها و سایر دیانتهای غیر آسمانی نیز تا حدی جزو این گروه به شمار میآیند.
ب) آنهایی که به وحی آسمانی باور دارند نیز نمیپذیرند که سلسله آن به پیامبر اکرم جرسیده باشد، آن وحیی را آخرین میدانند که به پیامبر آنان رسیده است! آنها آماده نیستند بپذیرند اسلام دینی الهی و مبنی بر وحی آسمانی است. یهودیان و مسیحیان این گروه را تشکیل میدهند.
ج) جزء بزرگی از مسلمانانی که به پیامبری حضرت خاتم جباور دارند، در جانب تطبیقی زندگی خود دین و دنیا را از هم جدا قرار داده، این را برنامه و شیوه عملی خود قرار دادهاند.
جدایی دین و دنیا روایتی است مذهبی که دین را در چند دائره مخصوص از زندگی فردی و چند شعار محدود از زندگی اجتماعی خلاصه میکند.
نزد برخی این یک جریان دنیایی است که در آن گویا تا حدودی در زندگی فردی و اجتماعی دین را ترک نکردهاند ولی معانی و مفاهیم واقعی آن را تغییر داده، و یا تغییر میدهند. این گروه بین اسلام و سایر نظامها و افکار و اندیشه و تصورها پیوندی برقرار میکنند، و قوانین واحکام اسلامی را بگونهای تفسیر میکنند که در واقع با تحریف آن مترادف است.
آنچه ما آن را چالشهای دور جدید مینامیم در حقیقت این سه یا چهار دیدگاه بحرانگرا را شامل میشود، یا میتوان گفت که این چهار چهره از آن چالشهاست. تفهیم القرآن با روش خود به این شیوههای چهارگانه چالش پاسخ گفته است.
در برابر نقطه اول تفهیم القرآن موضوع اثبات وحی را در برنامه خود قرار داده، با دلایل و برهانهای قوی ثابت کرده است انسان نیاز به راهنمایی و هدایت از سوی پروردگار خود دارد. و سعادت و کامیابی و خوشبختی او تنها در پذیرش راهنمائیهای پروردگار و جامه عمل پوشاندن به آنهاست.
درباره نقطه دوم تفهیم القرآن نشان داده است آنهایی که خود را مالکان و اجارهدارهای وحی میدانند، در واقع جنایتکارانی هستند که حق را پنهان کرده، چهره واقعی آن را میپوشانند. کتاب مقدس - انجیل و تورات - در شکل واقعی خود بطور عموم همان دعوت و پیامی را تقدیم داشته که قرآن پاک آن را تقدیم میدارد، ولی پیروان این کتابها شکل و صورت آنها را بگونهای مسخ کرده، از بین بردهاند، که امروزه در آنها تصور کاملی از وحی الهی را هرگز نمیتوانی بیابی.
در دو مورد آخر تفهیم القرآن آن دو گروه را مخاطب قرار داده اشتباهات آنها را در روشنی قرآن و عقل بیان کرده، تعالیم و آموزههای قرآن را به صورت؛ دو دو تا چهارتا، واضح و روشن مطرح ساخته است.
بینش خشک و تنگ مذهبگرایی را از بیخ و بن میکند، پیام انقلابی قرآن را روشن نموده، نشان میدهد که قرآن چگونه گوشه گوشه زندگی را تعمیر نموده، آن را از سر نو بازسازی میکند. همچنین به روشنی مطرح میسازد که کوره راهی برای رسیدن به سعادت و نجات و کامیابی وجود ندارد.
تنها شیوه درست زندگی آن است که تمام زندگی در بندگی آفریدگار خلاصه شود و بر زمین خدا تنها قانون و دستورات خود او جاری و نافذ گردد. حق نماز و عبادت نیز تنها در صورتی ادا میشود که تلاش و کوشش برای آزادی و رهایی زندگی و نظام و برنامه آن از گناه و سرکشی و طاغوت و خودکامگان همواره برقرار باشد.
تفهیم القرآن کجفهمیهای تجددگرایان، و یا به عبارت روشنتر آن کجفهمیهایی که میخواهند دیگران را به آنها مبتلا سازند، را دور کرده، میگوید که راه و روش پیروی یا سرکشی قابل فهم است، ولی انکار و سرکشی از حق پس از درک و فهم و ایمان بدان بر خلاف عقل و قرآن و پایههای اساسی اخلاق است.
بدینصورت تفهیم القرآن تمامی جوانب چالشهای دور جدید را معالجه نموده، جوابهای سازنده و مثبت داده است.
وبالاتر و مهمتر از همه اینکه با ابتکار علم کلام جدیدی تصور قرآن از دین و برنامه زندگی را بگونهای بسیار سازنده و مثبت تقدیم داشته است. با این روش این کتاب کاری را انجام داده که برای انجام آن نیاز به کتابخانههاست. تفهیم برای این دوره از زمان تنها بهترین استاد و ادب نیست، بلکه استاد و ادب ساز و انسانگراست...
در پرتو آن انسآنهایی ساخته میشوند، و خواهند شد، که میتوانند تنشگرائی و چالشها و تشنج سازی دور جدید را جوابگو باشند. و از این سرچشمه آن دریاهایی بیرون میجهند که میتوانند جدیدترین کویرها و صحراهای تشنه فکر و اندیشه و علم و ادب را سیراب سازند..