حكم ترانه و موسیقی و دلایلی از کتاب و سنت بر حرمت آن

فتوا:

فتوا:

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه أما بعد:

بلی معروف و مشهور است که ابن حزم/ترانه و آواز را مباح می‌دانسته، چنان‎که این مطلب در کتابش المحلی (۹/۶۰) آمده است. آن‎چه که می‌خواهم روی آن تأکید کنیم این‎که: اگر مردم بشنوند که عالمی چون ابن حزم یا غیر او از علما ترانه را حلال دانسته‌اند گمانشان به سوی این می‌رود که ترانه‌های موجود امروزی که در کانال‎های ماهواره‌ای و رادیوها و در تئاترها و سالن‎های کنسرت و سالن‎های هتل‎ها سر داده می‌شوند حلال باشند، و محرماتی که در هم‎چنین مجالسی انجام داده می‌شوند چون آرایش‎های غلیظ و اختلاط زنان و مردان و دعوت به زنا و فساد اخلاقی و شرب خمر، و رقص و نمایش آوازخوانان عریان و نیمه عریان در جلوی چشمان مردان دل مریض، و رد و بدل کردن کلمات عاشقانه و خلاف ادب و عفت و ... حلال باشند.

در هم‎چنین مجالسی زنان و مردان به هم تمایل پیدا می‌کنند، و به آوازخوانی و طرب و معصیت خداوند می‌پردازند، این نوع ترانه و امثال آن را هیچ مسلمانی حلال ندانسته است، تا چه رسد به علما و دانشمندان. خصوصاً امام دانشمند چون ابن حزم. علما اتفاق دارند که هر ترانه‌ای که مشتمل بر دشنام و حرف زشت و فسق و تحریک بر معصیت باشد حرام است.

از این‎جا‎ست که می‌گوییم: هر کس در میان عامه‎ی مردم شایع کند که امام ابن‎حزم آواز و ترانه را مباح دانسته، شایسته است قبل از هر چیز متوجه این نکته باشد که این سخن منجر به چه چیز می‌شود، و از کجا سر در می‌آورد؟ و باید بداند که در چه شرایطی زندگی می‌کند. [آن‎گاه هم‎چنین سخنی بر زبان آورد] گذشته از همه‌ی توجیهات و تأویل‌های فوق، این امر که ابن‎حزم ترانه را مباح دانسته چه فایده‎ی دارد در حالی‎که رسول خداصخود، آن را تحریم کرده و نص صریح بر حرمت آن وجود دارد. و خداوند متعال دستور می‌دهد: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ[الحشر: ۷].

چیزهای را که رسول خدا برای شما آورده بگیرید (اجرا کنید) و از آن‎چه که شما را از آن نهی کرده است دست بکشید. و می‌فرماید: ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣[النور: ۶۳].

«باید بترسند آن‌هایی‎که با امر رسول به مخالفت برمی‌خیزند از این‎که به فتنه یا عذابی دردآور مبتلا شوند».

محمد محمود عبدالخالق:

ترانه و آواز در این ایام نقش اساسی در به فساد کشاندن انسان‌ها و دور کردنشان از اسلام به‎عهده دارند خواه آوازخوان‎ها این امر درک کرده باشند یا خیر؟ برای اثبات این ادعا همین بس که غربی‎ها به‎شدت فعال و در تلاش‌اند تا میل به ترانه و آواز را در میان مسلمانان بویژه جوانان و نوجوانان رواج دهند. سرسپردگان غرب در منطقه نیز از انجام هیچ تلاش و سعی در این راستا ابا نمی‌ورزند، علاوه بر غرب و سرسپردگانش دعوت‎گرانی که بر درِ دوزخ ایستاده و مردم ما را به سوی آن هدایت می‌نمایند قصد به فساد کشاندن مسلمانان و انتشار فاحشه‌گری در میان مسلمانان و در ممالک اسلامی را دارند، آن‌ها به شدت فعال هستند تا مسلمین را از قضایای اصیل بازداشته و دین را از برنامه‌های زندگیشان دور بدارند، یکی از وسایلی که این منادیان فسق و فجور در راستای نیل به اهداف خویش از آن استفاده می‌برند ترانه و آواز است. ترانه در نزد این مفسدین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و یکی از ادوات مهم رسیدن به اهداف و برنامه‌هایشان به شمار می‌رود. از این رو است که این جریانات شبکه‌های ماهواره‌ای ویژه‌ی ترانه و آواز راه‌اندازی می‌کنند، و شب و روز در پی رقص و آوازخوانی و ترویج فساد و بی‌بند و باری هستند، در برخی از موارد یک روز تمام را با پخش یک برنامه سپری می‌نمایند، تا از این راه اغلب مسلمین را وادار به روی آوردن و استقبال نمودن از این ترانه‌ها نمایند. و آن‌ها را علاقه‌مند به شبکه‎ی ماهواره‌ای خود می‌گردانند. و همه‌ی اوقات آن‌ها را به‎وسیله‌ی آن‌ها پرکنند. آن‎چه که جای بسی تأسف است این‎که بسیاری از فرزندان این امت به این شبکه‌ها روی آورده و مفتون برنامه‌های آن‌ها شده‌اند که شکست و عقب‌نشینی بزرگ به‎شمار می‌آید.

هدف اصلی مورد تعقیب این کانال‎ها بیدار کردن و به‎خروش درآوردن فتنه، و شعله‌ور نمودن آتش شهوت در درون مسلمانان، و بازداشتن آن‌ها از ایمان و قرآن، و پرورش دادن ارزشهای فاسد و افکار مخرب در دل مسلمانان است، و این امر بدون شک بسی خطرناک است که لازم است علما ومصلحان امت اسلامی بر آن وقفه‌ای داشته باشند، وگرنه نتایج آن بس خطرناک و زیان‎بار خواهد بود، آن‎گاه همگی گناه‎کار و بی‌گناه پشیمان خواهند گشت. از حضرت ام سلمهلروایت شده که رسول خداصفرمود: «إِذَا ظَهَرَتِ الْمَعاصِي فِي أُمَّتِي أَوْ شَکَ اللهُ أَنْ يَعُمَّهُمْ بِعِقابٍ مِنْ عِنْدِهِ، فَقُلْتُ: يا رَسُولَ اللهِ أَما فِيهِمْ يَوْمَئِذٍ أُناسٌ صالِحُونَ، قالَ: بَلی وَلکِنْ يُصِيبُهُمْ ما أَصابَ النّاسَ ثُمَّ يَصيرُونَ إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ اللهِ وَرِضْوانٍ».

اگر گناه و فساد در میان امت من رواج پیدا کرد، احتمال می‌رود که خداوند همگی آن‌ها را به عذابی از سوی خود گرفتار کند. عرض کردم ای رسول خدا! مگر در میان آن‌ها انسان‎های صالح وجود نخواهند داشت: فرمود بلی اما آن‌ها هم گرفتار مصیبتی می‌شوند که عامه‌ی مردم بدان گرفتار شده‌اند، پس از آن خداوند از گناهانشان در می‌گذرد و به سوی مغفرت و رضایت او می‌روند.

این حدیث بر این امر دلالت می‌نماید که بر اثر کثرت معاصی همه‌ی آن‌ها گرفتار عقاب و انتقام خداوند می‌شوند.

از رسول خداصسؤال شد آیا اگر صالحان در میان ما موجود باشند گرفتار هلاکت خواهیم شد؟

بلی: اگر فسق و فجور فراوان شود. بر علما و اهل طاعت واجب است در انجام وظیفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی نکنند، و جلو خراب کاری و عصیان مردم را بگیرند، شاید عقاب و خشم خدا تخفیف پیدا کند.

احتمالاً بسیاری از مسلمانانی که این ترانه‌ها را می‌شنوند گمان ببرند که شنیدن و دیدنشان هیچ اشکالی ندارد، حتی بعضی می‌پندارند گوش دادن به آواز و ترانه وسیله‌ای برای خروج از حالات یأس و سرگردانی است، برخی هم به قصد وقت‎گذرانی بدان گوش می‌دهند، گروهی نیز به منظور تجدید قوای درونی و تسلیت روحی بدان روی می‌آورند، دسته‌ی دیگری بدین خاطر بدان گوش فرا می‌دهد یا تماشا می‌نماید چون یادآور داستان‌های محبت و عشق با محبوب و معشوق است، گروهی هم فقط بدین علت بدان گوش می‌دهند چون دیگران بدان گوش داده‌اند و می‌دهند، و غیر این‎ها، از عذرهای که برای خود می‌تراشند و گوش فرادهندگان بدان‎ها توسل می‌جویند. گذشته از موارد فوق عده‌ای بدین علت بدان‎ها گوش فرا می‌دهند چون عقیده دارند حلال است، و شنیدن آن اشکال ندارد، عده‌ای هم علی‎رغم اطلاع بر حرمت آن بدان گوش می‌دهند.

در این‎جا سؤال می‌کنم آیا این عده از حکم شرعی آن‎چه می‌بینند و می‌شنوند؟ و آیا سؤال کرده‌اند، و حکم موافقت یا مخالفت آن با دین را می‌دانند؟

و آیا در گوش دادن به آواز و ترانه اطاعت خداوند نهفته یا معصیت او؟

و آیا ترانه ضد قرآن است یا علاقه و ربطی بدان ندارد؟

و حق است یا باطل؟

و در روز قیامت در میزان حسنات و نیکی‎ها به حساب می‌آید یا در میزان سیئات و بدی‎ها؟ و سؤالاتی از این قبیل.

اگر فرضاً کسی به طعامی روی‌ آورد تا آن را تناول کند ابتدا از مصدر آن پرسش می‌جوید! حتی بعضی اوقات از وضعیت آشپز آن نیز سؤال می‌کند! ولی چرا در سایر مسائل چنین عمل نمی‌کنیم و قلب و درون خود را به آسانی در اختیار دیگران قرار می‌دهیم، دیگرانی که هیچ چیزی از وضعیت آن‌ها نمی‌دانیم، و خیری در آنان نمی‌بینیم.

چرا در امور دنیای تحقیق و استفسار می‌کنیم، ولی در امور اخروی بدون احتیاط و اهتمام عمل می‌نماییم؟

من بر گوش فرا دهندگان بر ترانه بانگ و فریاد بر می‌آورم و می‌گویم: قبل از روی آوردن به آن‌ها هزار مرتبه فکر کنید. بر مسلمان واجب است که سعادت و خوش‎بختی خود را در اطاعت از خدا بجوید و هر مسلمانی که گمان ببرد معصیت و گناه او را به‎سوی سعادت و خوش‎بختی می‌برد در واقع نتیجه‌ای جز حسرت و ناکامی نخواهد گرفت، و اگر توبه نکند و به سوی خدا بازنگردد و سعادت خود را در اطاعت خدا و عمل به اوامر، و اجتناب از نواهی او نجوید، برای همیشه بدبخت خواهد گشت. من کسانی را که از ارتکاب گناه و آلوده شدن به معصیت اظهار خوشحالی می‌کنند، بیم می‌دهم و برحذر می‌دارم که خوشحالی از گناه و آرزوی انجام آن به مراتب بسی خطرناک‌تر از نفس گناه است، ترس تو از این‎که مردم تو را در هنگام ارتکاب گناه مشاهده کنند بس شدیدتر از انجام آن است، پس نکند که از جمله‌ی کسانی باشی که در مقابل خالق و پروردگارشان اقدام به گناه آشکار می‌نمایند. و خوشحال از انجام آن هستند. برادرم بر امری حریص باش که سود دنیا و آخرت تو را در بردارد، و بدان که زندگی و حیات حقیقی، حیات آخرت است، و سعادت واقعی در رضای خداست.

من بر علما و آگاهان بانگ برمی‌آورم که ای آگاهان هر چه بیشتر از پدیده‎ی رواج یافتن آواز و ترانه سخن به میان آورید، از مردم بیشتر نزدیکی بجویید، و برای آن‌ها به سرمشق و الگوی نیکو تبدیل شوید، راه صلاح و ارشاد و هدایت را به ایشان نشان دهید، نقش خود را به خوبی ایفا کنید، خود را از افراد جامعه و مجالس بیش از این دریغ نکنید، و پرده‌های میان خود و مردم را پاره کنید تا وضعیت از آن‎چه هست به مراتب بدتر نشود. و بدون شک اگر علما و دانش‎مندان نسبت به وظایف خود تلاش نکنند، یکی از اسباب خرابی اوضاع جامعه به شمار خواهند آمد.

در خاتمه‌ی این موضوع یادآوری سخن یکی از علما را خالی از فایده نمی‌دانم که درباره‎ی حکم ترانه مورد سؤال واقع شد. فرمود: اگر به فرض حکم به حلال بودن آن نیز بدهیم وضعیت امتِ ما اقتضا نمی‌کند به ترانه و گوش دادن بدان روی آوریم. این عالم سخن فوق را حدوداً بیست سال قبل از واقعه‎ی کشتار صبرا و شتیلا (در لبنان) بر زبان راند آری قبل از کشتار چچنی‎ها، و کشتارهای مستمر در فلسطین، قبل از اشغال چچن و حمله‌ی آمریکا به افغانستان و عراق و قبل از تهدیدهای مکرر و فراوان که از هر سو علیه امت اسلامی شنیده می‌شود، تهدید از سوی دشمنانی که به هر وسیله‌ی ممکن دشمنی خود را اعمال می‌کنند، و در همه‌‌ی میادین و زمینه‌ها و با تمام امکانات به جنگ با مسلمانان برخاسته‌اند. تو را به خدا سوگند می‌دهم اگر عالم یاد شده وضعیت کنونی ما را می‌دید چه می‌گفت؟

پس ای برادر بیا، قبل از فوت وقت بیدار شویم معقول نیست که برادران ما سر بریده شوند، و منازل و مساجد بر سر آن‌ها ویران گردد، و خواهران مسلمان هتک حرمت شوند، و ما مشغول ترانه و خنده و شادی باشیم. و بی‌مبالات از کنار این رویدادها رد شویم. گوئی این مسلمانان هیچ حقی بر دوش ما ندارند، یا اصلاً مسلمان نیستند، پس بیایید که از هم اکنون بر نصرت دینمان حریص باشیم، بر نصرت مسلمانان تأکید ورزیم و از بذل هر چه در توان داریم در این راه دریغ نورزیم، و اگر در راستای نصرت اسلامی کاری نکرده‌ایم حسابمان نزد خداوند، سخت و دشوار خواهد بود.

از خداوند می‎خواهم که اسلام و مسلمین را نصرت و یاری دهد، و ما را وسیله‌ی نصرت دینش قرار دهد. «إنَّهُ عَلی کُلِّ شَيء قَدِيرٌ»«همانا خداوند بر هر چیز توانا است».