هدایت استفاده شده از آیات:
لهو عبارت از هر قول و فعلیست که خالی از هدفی معین باشد که در نهایت خسارت و زیان برای انسان به بار خواهد آورد، زیرا انسان فقط چند تومان پول نقد در قبال آن نخواهد داد و بس، بلکه ساعتهای گرانبها از عمر خویش را صرف آن خواهد نمود، و فرصتهای خود را فدای آن خواهد کرد ... بدین وسیله از آیات خداوند دور خواهد گردید و آنها را کنار خواهد نهاد.
مفردات لهو حدیث (اقسام سخنان بیهوده) بس فراوانند، اما آنچه ـ از احادیث مأثور ـ از رسول خداصو اهل بیتش، در تفسیر این آیه روایت شده به وفور نشان میدهد که آیه دال بر نهی از ترانه است، به اعتبار اینکه ترانه یکی از بارزترین مصادیق سخن بیهوده است، چنانکه احادیث شریف نیز کلمه «اللغو» وارده در آیه را به گوش دادن به آنچه شنیدن و گوش دادنش حرام است، که شامل فحش و غیبت و پرداختن و فرو رفتن در آیات خدا با هوی و هوس تفسیر کردهاند. اما واژهی «اللغو» در برخی از احادیث بر یکی از بارزترین مصادیق آن یعنی ترانه و لهو تفسیر شده است.
و اما قول زور: مجموعهی روایات وارده در تفسیر آن اشاره به این دارند که قول زور به هر قول باطلی گفته میشود، و به عنوان یکی از مصادیق بارز قول زور در روایات، به ترانه و ساز و لهو (سرگرمی) اشاره شده است، و پیداست که حکمت و فلسفه حرمت ترانه در شریعت اسلامی مشابه حکمت حرمت شراب و سایر مواد مستیآور و مخدر و قمار است، که همهی اینها انسان را از یاد خدا باز میدارند، و باعث نسیان و فراموشی آخرت میشوند، و انسانها را از اقدام برای حل مشکلات اساسی زندگی سست و بیحس میکنند، و در حقیقت روی آوردن به این مواد نوعی فرار از رویارویی با چالشهای زندگی تلقی میشود که از راه وسایل سرگرم کننده آنها را به بوتهی فراموشی میسپارند. علاوه بر این، این امور باعث به فساد کشاندن جامعه و سوق دادن آن بهسوی جنگها و نزاعها و به وجود آمدن نفاق میشود.
ترانه باعث تشجیع و افزایش فساد جنسی و بیتوجهی به غیرت و سستی بنیان آن میشود. چون افراد هواپرست آن را وسیلهی تحریک شهوات و راهکاری برای اشباع غریزه از طریق حرام قرار میدهند که باعث از هم گسیختن کانون گرم خانواده میشود، و آن را با خطرات جدی مواجه میسازد. علاوه بر همهی موارد فوق، در ترانه و آواز همچون مستیآورها و مخدرات نوعی اعتیاد وجود دارد زیرا ترانه آثاری خطرناک بر شبکهی اعصاب میگذارد.