بلند ساختن قبر
از خلال روایات وارده در کتب تشیع آنچه بر مىآید این است که قبر فقط از چهار انگشت تا یک وجب بلند مىشود، که از چهار انگشت کمتر، و از یک وجب بیشتر جایز نیست.
روشن است که اگر بلند ساختن قبر طورى که در بعضى جوامع رایج است درست بود، نیازى نبود که امامان از بلند کردن آن منع کنند، یا براى آن مقدارى مشخص کنند، ما در اینجا چند روایت بر مىگزینیم:
روایت اول: از امام باقر ÷روایت است که گفت: رسول گرامى صبه امیر المؤمنین ÷فرمودند: «يا علي، ادفنى في هذا المكان وارفع قبري من الأرض أربع أصابع، ورشّ عليه الماء» [۲۱]. «اى علی مرا در اینجا دفن کن، و قبرم را چهار انگشت از زمین بلند کن، آنگاه بر آن آب بپاش».
روایت دوم: از امام جعفر صادق روایت است که ایشان از پدرش امام باقر نقل میکند: «أنَّ قبر رسول الله صرفع شبراً من الأرض، وأنَّ النبي صأمر برشّ القبور» [۲۲]. «قبر رسول الله صیک وجب از زمین بلند شد، و پیامبر صدستور دادند که پس از دفن مرده بر قبر آب پاشیده شود».
روایت سوم: از امام صادق و ایشان از پدرش و پدرش از امیر المؤمنین علی †روایت مىکند که قبر پیامبر صیک وجب و چهار انگشت از زمین بلند شد و برآن آب پاشیده شد، و فرمود: «والسنة أن يرشّ على القبر الـماء» [۲۳]. «سنت این است که بر قبر آب پاشیده شود».
روایت چهارم: از امام صادق ÷روایت است که فرمود: «إنَّ أبي قال لي ذات يوم في مرضه: إذا أنا متُّ فغسّلني وكفّني وارفع قبري أربع أصابع ورشّه بالماء» [۲۴]. «هنگامى که پدرم مریض بود روزى به من فرمود: هرگاه مُردم مرا بشویید و کفن کنید قبرم را چهار ا نگشت از زمین بلند کن و آنگاه بر آن آب بپاش».
روایت پنجم: امام صادق ÷فرمود: «إنَّ أبي أمرني أن أرفع القبر عن الأرض أربع أصابع مفرجات، وذكر أنَّ رش القبر بالـماء حسن» [۲۵]. «پدرم به من دستور داده است که قبرش را چهار انگشت جدا از یکدیگر از زمین بلند کنم، و فرمود که آب پاشیدن بر قبر خوب است».
روایت ششم: همچنین از امام صادق ÷روایت است که فرمود: «إنَّ أبي أمرني أن أرفع القبر عن الأرض أربع أصابع مفرجات، وذكر أنَّ رش القبر بالماء حسن، قال: توضأ إذا أدخلت الميت القبر» [۲۶]. «پدرم به من دستور داد که ارتفاع قبر ایشان را از زمین چهار انگشتِ باز قرار دهم و فرمودند: که پاشیدن آب بر قبر خوب است و فرمود: پس از اینکه جنازه را داخل قبر گذاشتى وضو بگیر».
روایت هفتم: از محمد بن مسلم روایت است که گفت: از یکى از دو امام (باقر یا صادق) در بارهء میت پرسیدم فرمود: «تسلم من قبل الرجلين وتلزق القبر بالأرض إلاَّ قدر أربع أصابع مفرجات: تربع وترفع قبره» [۲۷]. «از طرف پاها بگیر و آنرا داخل قبر بگذار، و جز مقدار چهار انگشت باز، قبر ر ا با زمین هموار کن».
روایت هشتم: از طریق محمد بن مسلم از امام باقر ÷روایت است که گفت: «يدعي للميت حين يدخل حفرته ويرفع القبر فوق الأرض أربع أصابع» [۲۸]. «براى میت دعا شود و قبر به اندازهى چهار انگشت از زمین بلند شود».
روایت نهم: از امام صادق ÷روایت است که فرمود: «يستحب أن يدخل معه في قبره جريدة رطبة، ويرفع قبره من الأرض قدر أربع أصابع مضمومة، وينضح عليه الـماء ويخلى عنه» [۲۹]. «مستحب است که با او شاخهء ترى در قبر گذاشته شود و قبرش به اندازۀ چهار انگشت بسته، از زمین بلند شود، آنگاه بر او آب پاشیده شود، سپس به حال خودش رها شود».
محمد آخوندى شارح کافی در شرح جمله «یخلى عنه» مینویسد: «أی لا یعمل علیه شیء آخر من جص وآجر وبناء ولا یتوقف عنده بل ینصرف عنه» [۳۰]. «هیچ چیز دیگرى بر او گذاشته و ساخته نشود، نه گچ، نه آجر، و نه دیوار، و کنار قبر نایستند بلکه بلافاصله برگردند».
سپس اضافه مىکند روایات دیگرى وجود دارد که هر کدام از این امور را تأیید مىکند.
روایت دهم: در روایت طولانى که در آن وفات موسى بن جعفر ÷ذکر شده آمده است: «فإذا حملت إلى الـمقبرة الـمعروفة بمقابر قريش فألحدوني بها ولاترفعوا قبری فوق أربع أصابع مفرجات» [۳۱]. «هنگامى که جنازهى مرا بر دوش گرفتید و به قبرستان معروف قریش بردید در قبرى دفنم کنید که لحد داشته باشد و قبرم را چهار انگشتِ باز، بیشتر از زمین بلند نکنید».
روایت یازدهم: محمد بن جمال الدین عاملی معروف به شهید اول مىنویسد: «ورفع القبر عن وجه الأرض بمقدار أربع أصابع مفرجات إلى شبر لا أزيد ليعرف فيزار فيحترم» [۳۲]. «قبر فقط باید به اندازه چهار انگشتِ باز تا یک وجب بلند شود از ترس اینکه مبادا شناخته شود و مورد رفت و آمد و احترام (خلاف شرع) قرار گیرد».
روایت دوازدهم: شیخ طائفه أبو جعفر طوسی مینویسد: «فإذا أراد الخروج من القبر فليخرج من قبل رجليه ثم يطم القبر ويرفع من الأرض مقدار أربع أصابع ولا يطرح فيه من غير ترابه» [۳۳]. «کسى که جنازه را در قبر مىگذارد هنگامى که مىخواهد از قبر بیرون بیاید از طرف پا بیرون بیاید، سپس قبر پر شود و به اندازهى چهار انگشت از زمین بلند شود، و غیر از خاک خود قبر چیز دیگرى بر آن ریخته یا گذاشته نشود».
[۲۱] أصول الكافی ۱/۴۵۰، وسائل الشیعة ۲/۸۵۶. [۲۲] وسائل الشیعة ۲/۸۵۷، علل الشرائع ص ۳۰۷. [۲۳] وسائل الشیعة ۲/۸۵۸. [۲۴] فروع كافی ۳/۲۰۰، وسائل الشیعة ۲/۸۵۷. [۲۵] فروع كافی ۳/۱۴۰، وسائل الشیعة ۲/۸۵۷. [۲۶] وسائل الشیعة ۲/۸۵۷. [۲۷] فروع كافی ۳/۱۹۵، وسائل الشیعة ۲/۸۵. [۲۸] فروع الكافی ۳/۲۰۱، وسائل الشیعة ۲/۸۵۶. [۲۹] فروع الكافی ۳/۱۹۹، وسائل الشیعة ۲/۸۵۶. [۳۰] حاشیه ۳ فروع كافی ۳۱۹۹. [۳۱] عیون أخبار الرضا ۱/۸۴، وسائل الشیعة ۲/۸۵۸. [۳۲] اللمعة الدمشقیة ۱/۴۱۰. [۳۳] النهایة ص ۳۹.