زیارت از دیدگاه ائمه

چند پرسش احتمالی و پاسخ آن

چند پرسش احتمالی و پاسخ آن

بعضى‌ها که از گنبد و بارگاه‌هاى مدرن امروز دفاع می‌کنند و به دلائل نامعلومى! آنرا وسیله‌ى نزدیکى بسوى الله می‌دانند، روایات ذکر شده‌اى را که از ائمۀ اهل بیت نقل کردیم تأویل‌هاى جور واجور مى‌کنند از جمله اینکه:

اول: قبور ائمه و انبیاء از روایات مذکور مستثنى هستند.

پاسخ این است که در روایات مذکور بارها ذکر شده که پیامبران و امامانصراحتاً از بلند کردن قبورشان منع کردند، و حد آن را چهار انگشت تا یک وجب تعیین نمودند، پس با توجه به این صراحت، چگونه مى‌توان ادعا کرد که قبور پیامبران و امامان مستثنى است، بلکه قبور این بزرگواران بیش از قبور دیگران مورد نهى قرار گرفته است.

دوم: در بلند کردن قبور پیامبران و امامان و ساختن بنا برآن مصلحت بزرگى است و آن اینکه قبرهاى این بزرگواران همواره باقى خواهد ماند و از محو شدن و گم شدن آن جلوگیرى خواهد شد.

پاسخ این است که این بهانه بى‌معنى است. هرگز کسى نمیتواند قطعا بگوید: که اگر بر روى قبرى گنبد و بارگاه ساخته نشد نابود مى‌شود، مثلاً قبرهاى امام حسن و امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق و غیره، با اینکه بیشتر از حد شرعى بلند نشده‌اند و دهها سال است که گنبد و ضریح هم ندارند، نه تنها گم نشده، بلکه همواره مسلمانان آنها را زیارت کرده و به آنها سلام مى‌فرستند و برایشان دعا مى‌کنند.

سوم: هماهنگ بودن مردم بر ساخت قبرهاى ائمه و اینکه چون کسى با آن مخالفت نمی‌کند دلیل جایز بودن آن است.

پاسخ این است که از روایات خود ائمه روشن مى‌شود که اولین بار توسط خود رسول گرامی صو ائمه از بلند ساختن قبور جلوگیری شده است، بنابرین موضع مردم در این باره معتبر نیست، اولاً از کجا معلوم که همهء مردم به این مزخرفات راضی باشند، اکثریت قاطع مردم مخالف چنین کارهای خلاف شرع و عقل هستند و درصد کمی هم که بر اثر کم سوادی و یا بی سوادی موافق به نظر می‌رسند باید دانست که خاموشى آنان به علت ناآگاهى شان است و هرگز دلالت بر رضایت آنان نمی‌کند. چگونه ممکن است مردم به کار ناپسندى راضى شوند که رسول الله صو ائمۀ اهل بیت از آن نهى کرده‌اند؟ حد اقل مى‌توان گفت: که رأى عموم مردم در یک مسئلهء شرعى که در آن نص صریح وجود دارد معتبر نیست، و قول معتبر، اجماع علماء‌ و اهل حل و عقد از جمله خود ائمه است که جز نهى صریح چیزى از آنان ثابت نیست.

چهارم: روایاتى که از ائمه در جلوگیری از ساختن و بلند کردن قبور آمده از روى تقیه بوده است.

پاسخ این است که اولاً: هیچکدام از علماء ‌این روایات را حمل بر تقیه نکرده‌اند، بویژه اینکه بعضى از این روایات به عنوان وصیت از امام براى فرزندانش آمده است که ممکن نیست امام فرزندانش را به چیزى وصیت کند که خودش به آن معتقد نیست.

دوم اینکه شجاعت و صداقت اهل بیت بویژه ائمه مانع چنین احتمال باطلى است،‌ زیرا آنان نیز مانند همه حق پرستان و رهبران و مصلحان تاریخ از اظهار حق هراسی نداشتند و گرنه نمى‌توانستند امام باشند، وانگهى چرا احتمال نمىدهیم که روایات جواز از روى تقیه باشد؟؟!!

پنجم: روایاتى وجود دارد که ساختن و بلند کردن قبر و گنبد و ضریح را جایز مى‌داند پس آن روایات مقدم است.

پاسخ این است که روایات منع و جواز تقریباً مساوى است و بر فرض اگر روایات جواز بیشتر هم باشد اعتبارى ندارد، چون دروغ گفتن که کارى ندارد، و دروغ پردازان در طول تاریخ کارى جز ضربه زدن به اسـلام، آن هم از کانال دین نداشته‌اند، ‌پس بیشتر بودن روایات هرگز دلیل بر درست بودن آن نیست. سوم اینکه روایات نهى با روایات رسول گرامى صو با روح قرآن کریم و شریعت محمدى هماهنگى دارد، اما خرافات هیچگونه سازگارى با دین ندارد. چهارم اینکه از نظر عقلى ساختن گنبد و بارگاه و ضریح، مخالف فطرت سلیم انسان است، چون هدف از روى آوردن به دین حنیف ابراهیم ÷اعراض و روى گردانى از هر توجهی به غیر الله، روى آوردن بسوى الله است، پس وجود گنبد و بارگاه و ضریح با فلسفهء دین سازگار نیست، زیرا که توجه انسان را از خالق و معبود حقیقى به سوى بندگان عاجز بر مى‌گرداند، یعنى بر خلاف کارى است که پیامبر و قرآن باید انجام دهند. و آن عبارتست از: برگردان توجّه انسانها به خداوند ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥[الفاتحة: ۵]. «خدایا تنها تو را مى‌پرستیم، و تنها از تو کمک مى‌خواهیم».

پیام صحابه شهم به سرمداران روم و فارس و سایر قدرتها همین بود که ما آمده‌ایم تا بندگان را از پرستش بندگان نجات بخشیم و به پرستش پروردگارشان هدایت کنیم.

«لنخرج العباد من عبادة العباد إلى عبادة رب العباد» [۵۲].

و نکته مهم‌تر اینکه مفاسدى که از ساختن قبرها و گنبدها و بارگاهها و ضریحها پیدا مى‌شود خود مى‌رساند که وجود این اماکن به نفع اسلام و مسلمین نیست و اعتقاد را تضعیف می‌کند، ‌ایمان را سست مى‌کند، باعث پدید آمدن شرک و خرافات می‌گردد، ‌مفاسد اخلاقى را رشد مى‌دهد، ‌نصرت و رحمت خداوند را به تأخیر مى‌اندازد، به آبرو و حیثیت اسلام لطمه می‌زند، قوت و توانایى مسلمین را به ضعف مبدل مى‌کند، غیر مسلمانان را از پذیرش اسلام منصرف مى‌کند، ‌و صدها مفاسد دیگرى که در نتیجه‌ى وجود گنبدها و بارگارها، و ضریح‌هاى بى‌شمار در جامعه‌ى اسلامى بوجود مى‌آید.

در پایان باید عرض کنیم که قاعده‌ى: «درء المـفاسد مقدم على جلب الـمصالح» «جلوگیرى از مفاسد بر جلب مصالح مقدم است». پس اگر مدافعان گنبد و بارگاه و ضریح استدلال هم داشته باشند استدلال شان در برابر(علاوه از نصوص و احادیثی که ذکر کردیم) مفاسدی که از وجود این اماکن پدید می‌آید سست و بى‌پایه است.

خدایا! جامعه‌ى اسلامى ما را از وجود تمام موانع توحید و اسلام خالص، و دلهایمان را از تمام کدورت‌ها و زنگارهایى که چه بسا مانع وحدت امت اسلامى گردیده پاک گردان، و ما را یک امت قوى و توانا بگردان آمین.

[۵۲] البدایة والنهایة لابن كثیر ۹/۶۲۱، چاپ دار هجر، تحقیق عبدالله التركی.