منزلت سعید بن زید:
امام احمد از سعید بن زیدسروایت میکند که رسول اللهصخطاب به کوه حراء چنین فرمود: «آرام بگیر ای حراء که بر تو نیست مگر پیامبر یا صدیق یا شهید» سعید میگوید: بر حراء نبود مگر رسول اللهصو ابوبکر و عمر و عثمان و علی و طلحه و زبیر و سعد و عبدالرحمن بن عوف و سعید بن زید. [به روایت احمد و دیگران]
داستان وی با اروی بنت أویس مشهور است. اروی مدعی شده بود که سعید تکهای از زمین او را غصب نموده است و شکایت وی را به مروان، امیر مدینه برد. سعید در مقابل ادعای وی حدیثی را از رسول خداصروایت نمود و سپس از حق خود گذشت و علیه اروی دست به دعا برد:
هشام بن عروه از پدرش روایت میکند که «أروی بنت أویس مدعی شد که سعید بن زید بخشی از زمینش را غصب نموده است پس شکایت او را به نزد مروان بن حکم (والی مدینه) برد. پس سعید [در دفاع از خود] گفت: چگونه ممکن است من چیزی از زمین او را غصب کنم پس از آنکه از رسول اللهصشنیدم که میفرمود: «هرکه از روی ستم یک وجب از زمینی را غصب نماید خداوند [در روز قیامت] هفت زمین را طوق گردن او خواهد کرد» مروان به او گفت: پس از این از تو دلیلی نخواهم خواست. پس سعد گفت: خداوندا اگر او دروغگوست چشم او را کور گردان و در زمینش جان او را بگیر. راوی میگوید: آن زن نمرد تا آنکه بیناییاش رفت و سپس در حالی که در زمینش راه میرفت در چالهای افتاد و مرد». [به روایت مسلم].