مصعب، نمونه دعوتگر فداکار و خستگی ناپذیر:
خَبّابسمیگوید: در حالی که تنها خشنودی خداوند را میخواستیم به همراه رسول اللهصهجرت کردیم، برخی از ما برای راه خود رفتند (یعنی شهید شدند) و چیزی از اجر خود را در دنیا نخوردند که مصعب بن عمیر از آنان است، در روز احد شهید شد و جز یک بُرده به جای نگذاشت که اگر سرش را با آن میپوشاندیم پاهایش آشکار میشد و اگر پاهایش را میپوشاندیم سرش بیرون میشد، پس رسول اللهصفرمودند: «سرش را بپوشانید و بر پاهایش مقداری إذخر بگذارید» و برخی از ما ثمره کارش را در دنیا میچیند.
سعد بن ابراهیم از پدرش روایت میکند گفت: برای «عبدالرحمن بن عوف» غذایی آوردند، پس او گریست و گفت: حمزه کشته شد در حالی که جز یک لباس چیز دیگری نداشت که در آن کفن گردد و مصعب کشته شد در حالی که جز یک لباس چیزی برای کفن نداشت. از این میترسم که خوبیها و پاداش ما در همین دنیا به ما داده شده باشد، و گریست.
عامر بن ربیعه میگوید: مصعب بن عمیرساز هنگامی که اسلام آورد تا روزی که به شهادت رسید دوست نزدیک من بود. او با ما برای هر دو هجرت از مکه خارج شد و هیچکسی را خوش اخلاقتر و کم اختلافتر از او ندیدم.
مصعب بن عمیر برای کامل کردن مدالهای افتخار خود تنها شهادت در راه خدا را کم داشت که آن را نیز به دست آورد. تاثیر مثبتی که مصعب در مسیر دعوت گذاشت انکار ناشدنی و بسیار بزرگ است. همین کافی است که او عامل اسلام آوردن سعد بن معاذ گردید. همان کسی که رسول خداصدر شان وی فرمود: «عرش رحمان برای وفات سعد بن معاذ به لرزه در آمد». خداوند از همه آنان راضی باد.
نوشته: عبدالله موحد
عصر اسلام
IslamAge.com