در دفاع از رسول الله ج
غزوه احد برای دوستداران و محبان رب یک امتحان و ابتلای بزرگ بود، امام مسلم در صحیح خود از انس ابن مالکسروایت نموده: هنگامی که مشرکان بر مسلمانان غلبه یافتند دسته از مسلمانان رو به فرار نهادند و دستۀ هم کشته شدند، و رسول الله جدر میدان جنگ در جای مکشوفی باقی ماندند که جز هفت تن انصاری و یکتن مهاجر کسی همراه او باقی نماند، پس دسته از مشرکان بسوی او در حرکت شدند و یکی از دیگری سبقت میجستند تا رسول الله جرا شهید کنند، وقتی رسول الله جمشرکان را دید که بسوی او در حرکتاند بسوی آن هشت تن صحابی دید و فرمود: کسی که اینان (کفار) را از من براند پس او رفیق و دوست من در جنت خواهد بود، آنان وقتی که این بشارت پیغمبر را شنیدند، مردی از جمله انصار پیشقدمی نمود و آنقدر جنگید تا کشته شد و مشرکان را از نزدیک شدن به رسول الله جمنع کرد، مشرکان بار دیگر بسوی رسول اللهجپیش آمدند، رسول الله جبسوی یاران خود دید و گفت: کسی که این کفار را از من براند در جنت رفیق من است، صحابی دیگری پیشقدمی نمود و با مشرکان جنگید تا کشته شد، و هر باری که مشرکان بسوی رسول اللهجحملهور میشدند رسول الله جبه یاران خود میگفت: کسی که آنان (مشرکان) را از من براند پاداش او جنت است تا آنکه همهشان در پیش روی رسول الله جشهید شدند، آنان این کار را بخاطر داخل شدن در جنت و ترسیدن از شر و بدی روز حسرت و پشیمانی انجام دادند، وقتی اللهأفداکاری و رشادت آنان را بدید از شر و بدی آن روز حفاظتشان نمود و به آنان روی خندان و دل شادان نصیب فرمود: ﴿وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا ١٢ مُّتَّكِِٔينَ فِيهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِۖ لَا يَرَوۡنَ فِيهَا شَمۡسٗا وَلَا زَمۡهَرِيرٗا ١٣ وَدَانِيَةً عَلَيۡهِمۡ ظِلَٰلُهَا وَذُلِّلَتۡ قُطُوفُهَا تَذۡلِيلٗا ١٤ وَيُطَافُ عَلَيۡهِم بَِٔانِيَةٖ مِّن فِضَّةٖ وَأَكۡوَابٖ كَانَتۡ قَوَارِيرَا۠ ١٥ قَوَارِيرَاْ مِن فِضَّةٖ قَدَّرُوهَا تَقۡدِيرٗا ١٦ وَيُسۡقَوۡنَ فِيهَا كَأۡسٗا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلًا ١٧ عَيۡنٗا فِيهَا تُسَمَّىٰ سَلۡسَبِيلٗا ١٨ ۞وَيَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيۡتَهُمۡ حَسِبۡتَهُمۡ لُؤۡلُؤٗا مَّنثُورٗا ١٩ وَإِذَا رَأَيۡتَ ثَمَّ رَأَيۡتَ نَعِيمٗا وَمُلۡكٗا كَبِيرًا ٢٠﴾[الإنسان: ١٢-٢٠].
«و در برابر صبر که نمودهاند، اللهﻷبهشت و جامۀ ابریشمین را پاداششان میکند. در بهشت بر تختهای زیبا و مجلل تکیه میکنند، و نه (گرمای) آفتابی و نه سوز سرمایی در آنجا مییابند. سایههای (درختان) بهشتی بر آنان فرو میافتد، و میوههای آنجا سهل الوصول و در دسترس است. جامهای سیمین شراب و قدحهای بلورین میمیانشان به گردش در میآید. قدحهای بلورین که از نقرهاند. (خدمتکاران بهشتی) آنهارا درست به اندازه لازم پیمودهاند. در آنجا جامهای شرابی بدیشان میدهند که آمیزه آن زنجبیل است. (این جامها پر میشوند از) چشمهای که در بهشت است و سلسبیل نامیده میشود. همواره نوجوانان جاودانهای میانشان میگردند (و به خدمتشان میپردازند) که هرگاه ایشان را بنگری چنین میانگاری که مرواریدی غلتانند. هنگامی که بنگری در آنجا نعمت فراوانی و سرزمینی فراخی و پادشاهی بزرگی را خواهی دید».
پس این هشت تن از صحابه که جانهای خویش را هدیه دادند پادشاهان نشسته بر بالای تختهای جنتاند، و کسی که با اللهﻷصداقت و راستی کند اللهأجزای صداقت و راستی او را کامل بدهد، پس آنان پادشاهان نشسته بر تختهااند، و بر بالای سرهای آنان تاجهای که از دانههای قیمتی است، و لباس آنان از دیبای لطیف سبز و ابریشم است، همچنان اقسام خوراکها و عرق آنان از بدنهایشان جاری میشود، و بوی مشک که چیزی غیر از مشک در آن آمیخته نشده است، و اشتهای آنان به خوردن و طعام در امتداد زمانه جاری است، در آنجا از آدم جنتی نه غایط و نه پیشاب و نه مخاط و نه لعاب دهن است، و آنان ربشان را در بالای سرشان میبینند بگونه که انسان ماهتاب را در بالای سر خود میبیند، آیا آواز دهنده ایمان را نشنیدهای که از جنت جاودان خبر میدهد، ای اهل جنت برای شما از جانب رب شما وعده شده است و او وعده خود را حتماً پوره کننده است، اهل جنت گویند: آیا چهرههای ما را روشن و تابان نگرداندهای؟ همچنان آیا اعمال نیک ما را در پله میزان سنگین نساختهای؟ و همچنان ما را از داخل شدن به دوزخ نجات نه بخشیدهای و به جنتت داخل مان ننمودهای؟ اللهأمیگوید: شما را نزد من وعدهگاهی است که به رحمت و مهربانی خود حالا آن را برایتان میدهم، پس در این هنگام رب خود را بعد از دور کردن پردهاش آشکارا میبینند، این روایت را مسلم در کتاب خود آورده است. قسم به اللهﻷاگر دیدار رب در جنات نمیبود جنت برایشان خوشگوار نمیشد، قسم به اللهﻷکه هیچ چیزی در این دنیا لذیذتر از شوق بنده به دیدار رحمن نیست.
مشتاقان جنت با ربشان رازها و خبرهای دارند، آنان همچو ما بشراند که گاهی مرتکب خطا و گناه میشوند زیرا هر فرزند آدم خطاکار است، لیکن ایشان به توبه و استغفار عجله کنند، و ترس از الله عزیز و جبار بر آنان غالب شود، آنان صالحانیاند که گاهی گناهی را مرتکب میشوند لیکن پهلویشان شب هنگام از بسترهای خوابشان جدا شود و وقتی نام اللهﻷیاد شود قلبهای آنان بترسد، قدمهای خویش را نزد محراب استوار داشتند و حاجتهای خود را به دروازه او بردند، بخاطر طلب آمرزش رحیم تواب، آنان در محرابهایشان خوشبختتر از آنانیاند که در میدانهای لهو و لعب احساس خوشبختی مینمایند، و اگر دیدگانت آنان را در موقفی که هستند ببیند در حالی که دستهای خود را بهسوی او تعالی بلند نمودهاند تا به آنان رحم شود به پیشگاه او جز فروتنی کنندگان و عاجزی کنندگان را نبیند، و دیگری را میبینی که بر گناه خود اشک میریزد و زمزمه میکند و میبینی که در محراب اشکهایش جاری است، درحالی که در آن مسرور و شاد در نعمت است، ندادهندهگان و گویندگاناند: ای رب! ای رب! ما بندگان توایم و غیر تو را نمیجوییم، و تو بدان دانایی، و حاضر شدهایم تا از تو آرزو نماییم چیزی را که تو شایسته و اهل آنی، زیرا توستی که عطا و انعام تو بزرگ است، و هیچ یکی از ما بینیاز از تو شده نمیتواند، و ما را از تو صبری نیست که بدان خود را تسلی بدهیم، و کسی که غیر از تو بر ما خشم گیرد در صورتی که تو از بندهات راضی باشی باکی نداریم، پس پاکی اللهﻷرا است که این موقف همانند موقف روز حشر بلکه بزرگتر از آن است، روزی که الله جبار در آن نزدیک میشود و به مملوکات خود مباهات و فخر میکند و او ذات اکرم است، میگوید: بندگان من به حضور من از روی محبت حاضر شدهاند، و من به ایشان احسان کننده و اکرم الاکرمین هستم، پس شما را گواه میگردانم که گناهان ایشان را بخشودم و آنچه را که امید داشتند به ایشان عطا کردم. نفسهای خویش را به شدت محاسبه نمودند، و آن را نکوهش کردند، و به جنگ ابلیس برخاستند، زیرا دریافتند که دشمن بزرگ آنان ابلیس است، دشمنی که خود را برتر از آن دانست که به آدم÷سجده کند، بعد از آن علیه او مکر و فریب نموده او را از جنت بیرون نمود، بعد از آن سوگند یاد نمود که جز شمار اندک همه را مهار کرده هلاکشان کنم، آنان مردمی عجیبیاند، وقتی شب پرده سیاهش را بر آنان افگند بیدار خوابی کردند و صفحات گناهان خود را مطالعه نمودند، پس عاجزی اختیار کردند و دروازه محبوب را کوبیدند و به او عذر نمودند.