الله الله فی اصحابی

آیا گناه، اعمال خوب را نابود و ایمان را زایل می‌گرداند؟

آیا گناه، اعمال خوب را نابود و ایمان را زایل می‌گرداند؟

در صحیح بخاری ثبت است که معنایش بدین‌گونه است: مردی لقبش الاغ بود، این مرد شراب‌خوار بود و هر وقت شراب می‌خورد او را به حضور رسول الله جمی-آوردند و حد شراب‌خوار را بر او جاری می‌کردند، یکبار که او را به حضورش آوردند، نفری از حاضرین گفت: خدا او را لعنت کند چقدر او را به حضور رسول الله جمی‌آورند؟ رسول الله جفرمود: «لا تَلْعَنُوهُ، فَوَاللَّهِ مَا عَلِمْتُ إِنَّهُ یُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»:«او را لعنت نکنید. بخدا سوگند تا جایی که من می‌دانم او خدا و رسولش را دوست دارد.» و این امر وظیفه‌ی هر مؤمنی است. و اگر کسی الله و رسولش را دوست نداشته باشد، مؤمن نیست. هرچند در اصل ایمان و آنچه داخل در ایمان است دوستی و محبت الله و رسولش در دل افراد با هم متفاوت است و همین امر موجب تفاوت در رتبه‌ی ایمان می‌گردد. با این حال می‌بینیم که رسول الله جشراب، سازندۀ آن، آن‌که برایش ساخته می‌شود، کسی که آن را می‌خورد، آن‌که شراب را در مجلس می‌گرداند، آن‌که حامل شراب است، آن‌که برایش حمل می‌کند و آن‌که بهایش را می‌ستاند همگی را به عام، لعن فرموده است در حالی که از لعن این فرد معین، نهی می‌نماید. علت آن واضح است؛ چون لعنت از باب تهدید است و به عموم آن حکم می‌شود اما در مورد شخص معین چه بسا به واسطۀ توبۀ صحیح یا حسنات محو کنندۀ گناه و مصائب و گرفتاری‌هایی که کفارۀ گناهانند و یا شفاعتی که مورد قبول رب عالمیان قرار گیرد یا اسباب دیگری که ضررش عذاب را از گناه‌کار دور می‌کند، تهدید ناشی از لعنت از آن فرد معین رفع گردد و این در مورد شخصی است که گناهش محقق است.

در همین رابطه حاطب بن ابی بلتعه را می‌بینیم که مرتکب آن عمل ناشایست گردید و در حق فرمانده و صاحب امرش بدی کرد چنان‌که در صحیح ثابت است که غلامش گفت: «یا رسول الله، لیدخل حاطب بن ابی بلتعة النار»:«ای رسول خدا حاطب به آتش در خواهد افتاد.» رسول الله جفرمود: «كذّبت، انّه شهد بدراً و الحدیبیة»:«دروغ می‌گویی. او در غزوه‌ی بدر و حدیبیه حضور داشت.»

در حدیث صحیح آمده است که علی بن ابی طالبسگفت: رسول الله او و زبیر بن عوام را فرستاد و به آن دو گفت: به روضه‌ی خاخ بروید؛ (زنی به نام) ظعینه در آن-جاست و حامل نامه‌ای استإ أن نامه را اؤ او بگیرید. علیسمی-گوید: به راه افتادیم و اسبان را به سختی می‌راندیم تا به ظعینه رسیدیم. گفتیم نامه کجاست؟ گفت: نامه‌ای ندارم. به او گفتیم: یا نامه را تحویل می‌دهی یا لباس‌هایت را در می‌آوریم. نامه را که در زیر موهای سرش پنهان کرده بود، خارج کرد، ما آن را خدمت رسول الله جآوردیم. آن نوشته‌ای بود که حاطب برای بعضی از مشرکان در مکه نوشته بود و آن‌ها را از بعضی اسرار پیامبر جآگاه کرده بود. پیامبر جفرمود: ای حاطب این چیست؟ جواب داد: والله یا رسول الله این کار را به خاطر ارتداد از دینم انجام نداده‌ام و به خاطر رضایت به کفر بعد از اسلام نبوده است، بلکه من در بین قریش مردی بی کس و کارم و آن را به خاطر خودم انجام نداده‌ام؛ بقیه‌ی مسلمین دارای فامیل‌ها و کسانی از خویشاوندان هستند که خانواده‌هایشان را در مکه حمایت می‌کنند و با این کار خواستم در بین مشرکین حامیانی بیابم که اهل بیتم را حمایت کنند، و در عبارتی بدین صورت آمده که دانستم که این کار من به تو ضرر نمی‌رساند؛ چون الله، رسولش و مؤمنان را یاری می‌دهد، در آن وقت عمرسگفت: مرا رها کن تا گردن این منافق را بزنم. رسول الله جفرمود: «إِنَّهُ قَدْ شَهِدَ بَدْرًا، وَمَا یُدْریكَ لَعَلَّ اللهَ أَنْ یَكُونَ قَدِ اطَّلَعَ عَلَى أَهْلِ بَدْرٍ، فَقَالَ: اعْمَلُوا مَا شِئْتمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَكُمْ»:«او در بدر حاضر بود و تو چه می‌دانی. الله تعالی خود آگاه به احوال اهل بدر است که در موردشان فرمود: هر چه می‌خواهید انجام دهید که من از شما در گذشته و شما را بخشیدم». این گناه بزرگ را خداوند به سبب حضور در بدر به او بخشید. و این دلیل است که الله تعالی به سبب حسنات بزرگ، گناهان بزرگ را می‌بخشد و همه‌ی مؤمنان به وعد و تهدیدات الله تعالی ایمان دارند. چنان‌که رسول الله جمی‌فرماید: «مَنْ كَانَ آخِرُ كَلَامِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ»: [۱۱]«کسی که آخرین کلامش در دنیا لا اله الا الله باشد داخل بهشت می‌شود.» و امثال این‌گونه وعده‌ها بدین صورت است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا١٠[النساء: ۱۰] «بی‌گمان کسانی که اموال یتیمان را به ناحق و ستمگرانه می‌خورند افگار آتش در شکم‌های خود می‌ریزند و در روز قیامت با آتش سوزانی خواهند سوخت».

﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ٨[الزلزلة: ۷-۸] «هرکس به اندازه‌ی یک ذره خیری انجام دهد، آن را خواهد دید و هرکس به اندازه‌ی یک ذره شری انجام دهد، به سزایش خواهد رسید.»هنگامی که انسان، بدی‌ها و نیکی‌هایش جمع می‌گردد، هرچند به خاطر بدی‌هایش استحقاق عقاب و سزا را دارد لکن الله تعالی به خاطر حسناتش او را ثواب می‌دهد و خوبی‌های مؤمن به خاطر آنچه که از وی صادر می‌شود، باطل نمی‌گردد. تنها خوارج عقیده دارند که خوبی‌های انسان به واسطۀ ارتکاب گناهان کبیره نابود می‌گردد. و معتزله معتقدند که انسان با ارتکاب گناهان کبیره جاودانه در آتش می‌ماند و به واسطۀ شفاعت یا چیز دیگر از آتش خارج نمی‌گردد و مرتکب گناه کبیره چیزی از ایمان برایش باقی نمی‌ماند و با انجام آن از مرتبۀ ایمان خارج می-گردد.

این گفته‌ها نظراتی فاسد و مخالف کتاب الله، سنت متواتر و اجماع صحابه می-باشند.

[۱۱] بخاری و مسلم روایت کرده‌اند.