چگونه باید قرآن را تفسیر کنیم؟

سوال ۲

سوال ۲

استاد گرامی! قرآنی‌ها می‌گویند خداوند تعالی می‌فرماید: ﴿وَكُلَّ شَيۡءٖ فَصَّلۡنَٰهُ تَفۡصِيلٗا ١٢[الإسراء: ۱۲].

«همه چیز را کاملاً شرح و تفصیل داده‌ایم».

﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ[الأنعام: ۳۸].

«هیچ چیز را در «کتاب» فروگذار نکرده‌ایم».

و پیامبر جمی‌فرماید: «ان هذا القرآن طرفه بید الله وطرفه با یدیكم فتمسكوا به فانكم لن تضلوا ولن تهلكوا بعده ابدا» [۱]یعنی: این قرآن یک طرفش بدست خدا و طرف دیگرش بدست شماست، پس به آن تمسک نماید که دیگر بعد از آن هلاک و گمراه نمی‌شوید، از جنابعالی خواهشمندیم توضیح فرمائید:

جواب: اما آیۀ ﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚدر این آیه مقصود از کتاب، لوح المحفوظ است و مقصود قرآن نیست.

و اما آیۀ ﴿وَكُلَّ شَيۡءٖ فَصَّلۡنَٰهُ تَفۡصِيلٗا ١٢هرگاه توضیحات قبلی را به قرآن ضمیمه کنیم در این هنگام کافی است که بگویم خداوند عزوجل همه چیز را بطور کامل شرح و تفصیل نموده است ولی با ضمیمه‌ای دیگر، چون می‌دانیم که تفصیل و شرح و توضیح گاهی کوتاه و اجمالی است با وضع قواعد عامه که جزئیات بی‌شماری در زیر این قواعد وارد می‌شوند. شارع حکیم برای این جزئیات فراوان قواعدی معروف قرار داده و بدین صورت معنی آیه کریمه معلوم است، و همچنین شرح و تفصیل گاهی توضیحی است و این معنی از آیه فوق مفهوم است، چنانچه پیامبر جمی‌فرماید: «ما تركت شیئا مما امركم الله به الا امرتكم به ولا تركت شیئا مما نهاكم الله عنه الا وقد نهیتكم عنه» [۲]یعنی: هر امری که از سوی خداوند به شما شده است به شما تبلیغ کرده‌ام و هر چیزی را که خدا شما را از آن نهی کرده است من نیز شما را از آن بازداشتم.

بنابراین تفصیل یکبار با قرار دادن قواعد کلی است که جزئیات فراوانی تحت آن واقع می‌شوند، و بار دیگر با تفصیل و مشروح ساختن یکایک عبادات و احکام می‌باشد بطوریکه [برای شناخت احکام مختلف] نیازی به رجوع به قاعده‌ای از آن قواعد عامه نیست.

از جملۀ این قواعدی که فروعیات بسیار داخل آن می‌شود و بیانگر عظمت و گسترش دایرۀ تشریع اسلام است این فرموده‌های رسول الله جاست که بعنوان مثال می‌آورم: «لا ضرر ولا ضرار في الاسلام» [۳]یعنی: در اسلام ضرر و زیان به خود و به دیگران رسانیدن جایز و مجاز نیست، و نیز می‌فرماید: «كل مسكر خمر وكل خمر حرام» [۴]هر چیزی مست ‌کننده باشد خمر است و هر خمری حرام است.

و همچنین می‌فرماید: «كل بدعة ضلالة وكل ضلالة في النار» [۵]هر بدعتی (پدیده‌ای که در دین وجود نداشته و بعداً ساخته شده و بدین نسبت داده شده) گمراهی است و هر گمراهی سبب گرفتاری در آتش است. این قواعد و کلیات هیچ چیز مربوط به زیان رساندن به خود و دیگران را در حدیث اول بی‌جواب نگذاشته است و در حدیث دوم هر چیزی را که متعلق به مواد الکلی باشد و از انگور گرفته شده باشد – همچنانکه مشهور است – یا از ذرت یا از ماده‌ای از مواد دیگر، و مادامی که موجب مستی شود حرام است.

و در حدیث سوم احکام بدعت یا اینکه چیزهای پیدا شده در دین بی‌شمار و غیر قابل حصر هستند ولی در این حدیث کوتاه روشن است و با صراحت می‌فرماید: «هر بدعتی گمراهی و انحراف از دین است و هر گمراهی موجب آتش است» این تفصیل بود اما بوسیله قواعد.

اما احکامی که می‌شناسید اغلب در سنت یکی یکی تفصیل داده شده‌اند و مذکور هستند، و گاهی بعضی از احکام در قرآن بطور کامل شرح و تفصیل یافته‌اند مثل احکام ارث، اما حدیثی را که در [سؤالت ذکر کردی] حدیثی صحیح است و عمل و تمسک به آن برای ما ممکن و میسر است چنانچه در حدیث دیگری می‌فرماید: «تركت فیكم امرین لن تضلوا ما تمسكتم بهما، كتاب الله وسنه رسوله» [۶]یعنی در میان شما دو چیز را بعد از خود قرار داده‌ام و تا وقتی که به آنها چنگ زده اید گمراه نمی‌شوید.

و چنگ زدن به ریسمان الهی که در دست ما است عمل کردن به سنت است که مفسر قرآن کریم است.

[۱] صحیح الترغیب و الترهیب (۱/۹۳-۳۵). [۲] سلسله احادیث صحیحه (۱۸۰۳). [۳] صحیح الجامع الصغیر(۷۵۱۷). [۴] ارواء الغلیل (۸/۴۰/۲۳۷۳). [۵] صحیح الترغیب و الترهیب (۱/۹۲/۳۴) و کتاب صلاه التراویح ص (۷۵). [۶] مشکاه المصابیح (۱، ۶۴، ۱۸۶).