سؤال ۶
چگونه میان این دو آیه جمع ببندیم: ﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ﴾[آل عمران: ۸۵].
«هرکسی غیر اسلام دین دیگری برگزیند از وی پذیرفته نخواهد شد و او در قیامت از خاسرین و زیانکاران است».
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَهادُواْ وَٱلصَّٰبُِٔونَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٩﴾[المائدة: ۶۹].
«همانا کسانی که ایمان آوردهاند و آنهایی که یهودی و صابئی و نصاری هرکسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشد و کارهای نیکو انجام دهد، ترس و نگرانی بر آنها نیست و غمگین نمیشوند».
[سؤال بر این است که چگونه آیۀ اول میفرماید: هرکسی بجز اسلام دین دیگری برگزیند از او پذیرفته نیست، و در آیۀ بعدی خداوند یهودی و صابئی و نصرانی را به شرط ایمان و عمل صالح به امن و آرامش در قیامت وعده داده است؟]
جواب: میان این دو آیه چنانچه سؤال وانمود میکند هیچ مخالفت و تضادی وجود ندارد چون در آیۀ اول که میفرماید هرکسی بجز اسلام دین دیگری را برگزیند از او پذیرفته نیست، مقصود اینست که بعد از ابلاغ دعوت دین اسلام به اقوامی که در آیۀ دوم وصف شدهاند به اینکه بر آنها ترس و غصهای نیست، و از جمله این اقوام صابئی را ذکر نموده است، و وقتی صابئی ذکر میشود اینطور به ذهن خطور میکند که منظور از آنها ستارهپرستها هستند، اما در حقیقت هر قومی که در شرک گرفتار شدهاند ابتدا اهل توحید بودهاند، پس صابئیها نیز ابتدا موحد بودهاند سپس شرک و ستارهپرستی بر آنها چیره شده و آنهایی که در این آیه ذکر شدهاند مؤمنین موحد بودهاند، بنابراین اینها قبل از آمدن دین اسلام مثل یهود و نصاری بودهاند و یهود و نصاری هم همراه صابئه ذکر شدهاند. پس صابئیها که در زمان خود متمسک به دینشان بودهاند، از جمله کسانی هستند که ﴿لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢﴾ولی بعد از اینکه خداوند محمد جرا به دین اسلام مبعوث فرمود و دین اسلام به آن مردم ازجمله یهود و نصاری و صابئی ابلاغ شد، دیگر بجز اسلام از آنها پذیرفته نیست.
بنابراین فرمودۀ خداوند که میفرماید: ﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا...﴾یعنی هرکسی بعد از آمدن دین اسلام بر زبان رسول الله جو تبلیغ این دین به آنها، دیگر هیچ دینی بجز اسلام از کسی قبول نمیشود.
ولی کسانی که قبل از بعثت رسول جبوداهاند یا کسانی که امروز بر روی زمین زندگی میکنند و دین اسلام به آنها تبلیغ نشده است، یا دین اسلام به آنها رسیده ولی به صورت تحریف شده به آنها تبلیغ شده است، چنانچه دربرخی مناسبتها دربارۀ قادیانیها ذکر کردهام، مثلاً کسانی که امروز در اروپا و امریکا منتشر شده و دعوت به اسلام میکنند، اما این اسلامی که به سوی آن دعوت میکنند چیزی از اسلام ندارد چون آنها دربارۀ آمدن پیامبرانی دیگر بعد از خاتم انبیا محمد جسخن میگویند، و این اقوام، از اروپاییها و آمریکاییها که به اسلام قادیانی دعوت میکنند و اسلام حق به آنها ابلاغ نشده است دوقسمت هستند:
قسمتی از آنها بردین قبلی هستند و به آن متمسک هستند پس آیۀ ﴿لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢﴾به آنها حمل میشود، و قسم دیگر از این دین منحرف شدهاند، چنانچه حال بسیاری از مسلمین امروز این است، بنابراین بر آنها اتمام حجت شده است.
اما کسی که بطور مطلق دین اسلام به او تبلیغ نشده باشد، چه بعد از اسلام و چه قبل از اسلام با اینها در قیامت معاملۀ ویژهای خواهد شد و آن بدین صورت است که خداوند فرستادهای را به سوی آنها میفرستد که آنها را بیازماید، چنانچه مردم در حیات دنیا امتحان میشوند، پس هرکسی آن فرستاده را در عرصۀ قیامت استجابت نمود و از وی اطاعت نمود، به بهشت میرود و کسی که عصیان و نافرمانی نماید وارد آتش میگردد. [۱۲]
[۱۲] سلسله احادیث صحیحه (۲۴۶۸).