نقش طلاب و حوزه های علمیه در جامعه

حوزه و مسؤولیت‌های سنگین آن

حوزه و مسؤولیت‌های سنگین آن

مهم‌ترین انتقاد و اعتراضی که در حال حاضر بر حوزه‌ها، وارد می‌شود این است که این مراکز، نمایانگر آثار باستانی و یادآور قرون اولی می‌باشند. واقعاً این قبیل اعتراضات و انتقادات در حق حوزه‌ها، برابر با از به هم‌پاشیدن ماهیت و ارتقای معنوی آن‌ها است. حال ان که ارزش و اهمیت حوزه، از هر نهاد و پایگاهی فراتر و مستحکم‌تر می‌باشد. زیرا سرچشمه صلاحیت‌ها و ارتقاء معنوی زندگی بشر همین مراکز هستند.

حوزه از یک سو با رسالت ختمی مرتبت  ج و از سوی دیگر با زندگی بشر در ارتباط است. گویا از منابع جاودانی، سرچشمه گرفته و کشتزارهای زندگی بشر را سیر آب می‌گرداند. اما به محض اینکه از منابع حیاتی رسالت منقطع گردد، رونق و شادابی و طراوت زندگی انسان، فوراً سیر قهقرائی و زوال را در پیش خواهد گرفت و انسان‌ها از شرافت و کرامت انسانی محروم خواهند گشت.

واقعاً جای تعجب است، نه اقیانوس بیکران رسالت محمدی  ج تمام‌شدنی است و نه تشنگی انسان و نه از ناحیۀ منابع جود و سخاوت رسالت اثری از بخل و انکار نمایان است و نه از سوی پیمانه احتیاجات انسان سخن از بی‌نیازی، از یکسوی ندای «إِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ وَاللَّهُ يُعْطِي»[٤] در جامعه طنین‌افکن است و از طرف دیگر بانگ ﴿هَلۡ مِن مَّزِيدٖ٣٠[ق: ٣٠][٥] بلند است. آخر! کدام نهاد و مؤسسه را می‌شناسید که از حوزه‌ها بیش‌‌تر سازنده و مؤثرتر باشد. حال آن که مسائل مختلفه و فراز و نشیب‌های زندگی آنچنان پیچیده و زیاد است که جهت رهائی از این مشکلات نیاز به کشتی رهائی بخش حوزه می‌باشد.

هروقت حوزه، قیادت زندگی بشر را به عهده گیرد، در آن صورت کوچک‌ترین وقفه‌ای در کارهای حوزه، باقی نخواهد ماند. در حالی که به غیر از حوزه، مراکز و نهادهای دیگر، حق آسایش و آرامش را خواهند داشت و هر شخص در قبال مسئولیتی که دارد می‌تواند مرخصی بگیرد، اما برای یک حوزه، مجال هیچگونه مرخصی و تعطیلی نیست. در این سرای فانی و زودگذر، هر مسافری می‌تواند از نعمت آسایش و آرامش بهره‌مند شود. اما برای این مسافر (حوزه) هر نوع آسایش، بی‌فکری، بی‌توجهی و بی‌تفاوتی حرام است. اما اگر چنانچه برای زندگی، توقف و آرامشی در کار باشد، در این صورت هیچ مانعی نخواهد بود که برای حوزه هم این‌چنین کیفیتی در پیش باشند.

اما وقتی زندگی انسان در حال تغییر و تحول است، لذا به هیچ عنوان نمی‌توان در حق حوزه، تعطل و توقفی را تصور نمود. چون از اساسی‌ترین مسؤولیت‌های حوزه، یکی آن است، که کلیه فراز و نشیب‌های زندگی بشر را باید مورد تحقیق و بررسی قرار دهد. و برای هرگونه مسائل، ضوابط و قوانین نوینی را باید صادر نماید و مطابق با نیازهای لازمه، جهت بیدار ساختن افکار عمومی باید حرکتی فعال و مؤثر داشته باشد و در مقابل هرگونه فتنه و جهت مستحکم‌نمودن قدم‌هائی که لغزش خورده باید اقدامات و تصمیمات جدی بگیرد؛ اما اگر خدای نخواسته، حوزه از محدوده و محور زندگی باز بماند و یا احساس خستگی و افسردگی نموده در فکر آرامش باشد و یا وقفه‌ای در کارش پیش آید، در این صورت چه کسی و چه مرجعی می‌تواند راهنمائی انسان سرگشته را به عهده گیرد و چه کسی می‌تواند رسالت ناب محمدی  ج را محفوظ نگه داشته و به دیگران بشناساند.

کناره‌گیری حوزه از عهده‌دار بودن زندگی بشر، با شکست و یأس و بی‌وفائی با زندگی انسان مترادف خواهد بود. اما اگر حوزه‌ای مسیر اصلی‌اش را طی کند لازماً در مقابل اینگونه جریانات و رویدادها بی‌تفاوت نخواهد ماند، بلکه جهت رفع آن‌ها اقدامات مفید و مؤثری را به مرحله اجراء در خواهد آورد.

[٤]- متفق علیه، مشکوة، کتاب العلم، ص ٣٢ «همانا من تقسیم‌کننده‌ام و خداوند عطا می‌کند».

[٥]- «مگر بیش از این هم است».