ارتباط مستقیم با ادبیات و زبان کشور
برای تبلیغاتی و دعوت و ارشاد و تثبیت نظام اسلامی در جامعه، لازم است مبلغین اسلامی از آداب و رسوم و فرهنگ کشوری که در آنجا زندگی میکنند آگاهی و اطلاعات کاملی داشته باشند، تا به بهترین اسلوبی بتوانند به اهداف عالیه خود برسند. دعوت به سوی دین، آن وقت مؤثر خواهد بود که آن دعوت سرشار از نیروی پرتوان معنویت باشد و این هم حقیقتی است معنوی که خداوند به پیامبران †، قدرت و نیروی گویایی معنوی معجزانه به خصوصی، عنایت فرموده بودند تا بهتر بتوانند قوم خویش را به راه راست ارشاد نمایند و همین موضوع در آیههای متعددی از قرآن عنوان گردیده است:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ٢﴾[يوسف: ٢].
«همانا فرستادیم آن را قرآنی (به زبان) عربی شاید درک بکنید».
﴿بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ١٩٥﴾[الشعراء: ١٩٥].
«به زبان عربی آشکارا».
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ﴾[إبراهيم: ٤].
«و نفرستادیم هیچ رسولی را مگر به زبان قومش».
صاحبان عقل و خرد به خوبی در جریانند که مقصود از «لسان القوم» تنها این نیست که انسان فقط اکتفاء به فراگیری زبان آن کشور کند و یا اینکه دیگران را بیاموزاند، بلکه هدف اساسی، این است که نسبت به دیگران، از فرهنگ و تاریخ و ادبیات کشور، آگاهی و تجربه بیشتری داشته باشد و این مدعا از آیات و احادیث متعددی به اثبات رسیده، ارشاد خداوندی است:
﴿لِتُبَيِّنَ لَهُمُ﴾[النحل: ٦٤].
«تا بیان کنی برای ایشان».
و در حدیثی چنین آمده:
«أنا أفصحِ العرب»[١٤].
«من فصیحترین عربها هستم».
واقعاً آنانی که در اصلاح و تجدید تاریخ اسلامی، کارنامههای درخشانی داشته و بر افکار و اندیشههای مسلمین اثرات مثبتی گذاشتهاند، از فرهنگ و ادبیات کشورشان آگاهی کامل داشتهاند و از تصنیفات و تألیفات و سخنرانیهایشان، آثار فصاحت و بلاغت و معنویت ادبیات کشورشان به وضوح نمایان است. سخنرانیهای شیخ عبدالقادر گیلانی / اکنون هم، سرفهرست است. مکتبوبات امام ربانی / از لحاظ متون ادبی از انشاء نویسیهای ابوالفضل و فیضی به مراتب بهتر میباشد. «حجة الله البالغه» اثر ارزنده شاه ولی الله / از لحاظ عربی و مفاهیم علمی، به غیر از مقدمه ابن خلدون مانندی دیگر، ندارد. شاه ولی الله / نه تنها اینکه، نسبت به زبان عربی مهارت تام داشتند، بلکه نسبت به زبان فارسی نیز مهارت کامل داشتند. چنانچه از شاهکارهای ادبیات فارسی ایشان میتوان «إزالة الخفاء» را نام برد. البته این گفتار، نسبت به عهدی است که محور کتب متداوله، بر فارسی و عربی متمرکز بود. اما بعد از اینکه زبان اردو به عنوان زبان رسمی شناخته شد، فرزندان شاه ولی الله /، آثارشان را به زبان اردو به رشته تحریر درمیآوردند. چنانچه ترجمه اردو قرآن مجید، بهترین شاهکاری، در ادبیات زبان اردو میباشد.
آثار علمی مولانا محمد قاسم نانوتوی / نیز نمونههای درخشانی در ادبیات زبان اردو به شمار میآیند. به تعبیر دیگر محور ادبیات کشور، به علماء متمسک شده بود. چنانچه خواجه الطاف حسین حالی، مولوی نذیراحمد دهلوی و مولانا شبلی نعمانی از تدوینکنندگان زبان اردو محسوب میگردند.
مکتوبات مولانا حبیب الرحمن، تذکره گل رعنا و تاریخ یاد ایام، از ارزندهترین شاهکارهای ادبیات زبان اردو هستند. و کیفیت ادبی و تاریخی آنها، در سطح بسیار عالی میباشد. یاد مولانا سید سلیمان / برای همیشه زنده و جاوید باد که مقالههای تحقیقی و ادبیاش، کیفیت و معیار زبان اردو را بسیار بالا برد. مولانا ابوالکلام آزاد / هم به نوبه خویش توسط آثار ارزندهاش، روح تازهای در کالبد ادبیات اردو دمید چنانچه «سحر هلال والهلال» فضای فرهنگی هندوستان را مسحور کرده بود و تا هماکنون معیارهای فرهنگی و ادبیاش پابرجا و استوار میباشد.
واقعاً اگر علماء، با توجه بیشتر و دوراندیشی نسبت به ادبیات کشورشان توجهات لازمه را بکنند، بعداً برای کسی مجالی نخواهد بود، که بر قشر علماء این تنقید را بکند که علماء جهت ارتقاء فرهنگی و ادبی کشورشان، هیچگونه اقدامی نکردهاند.
سلف بزرگوار در راستای پیشبرد اهداف عالیه اسلام زبان رسمی کشور را برمیگزیدند و اکنون این وظیفه ما است که از آن سرمایههای عظیم فرهنگی و ادبی و عقیدتی و مذهبی محافظت بکنیم. واقعاً اگر در فکر خدمت به شریعت اسلامی و ابلاغ عقاید و تعالیم اسلامی به عموم مسلمین هستیم لازم است کلامی گویا و قلمی رسا داشته باشیم. بنابراین سخنرانیها، مجالس اصلاحی، تألیفات و تصنیفاتمان را طوری ترتیب بدهیم که بیانگر بهترین اسلوبهای فرهنگی، ادبی، فصاحت و بلاغت و بیان و معانی باشند.
[١٤]ابن كثير و ملا علی قاری و عجلونی و دیگر علما میگویند که این حدیث با اینکه صحیح نیست اما معنایش درست است. (مصحح)