خودآگاهی و خودداری
از سرمایههای گرانبهائی که شما برخوردارید و دیگران از آن بیبهرهاند، این است که در سینههایتان علوم نبوت به ودیعت گذاشته شده و آنچنان حقایق و اسراری نهفته شده که اکنون در دنیا مشاهده نمیگردند و یا اینکه نادر الوقوعاند و به همین خاطر، جهان در تاریکیها و گمراهیها فرو رفته است.
از شما بعید است که از لباسهای ژنده و پینه زدۀتان و جسمهای نحیف و جیبهای توخالی، شکایت کرده اظهار یأس و ناامیدی و ناراحتی کنید. بلکه پیوسته در این اندیشه باشید که سینههایتان منبع و سرچشمه چه نوع علوم و چه سرمایههای ارزندهای هستند و در وجودتان چه ماه کاملی پنهان میباشد.
بر خود نظر گشا ز تهی دامنی مرنج
در سینه تو ماه تمامی نهادهاند
و این واقعیت را باید بپذیرید که احساس حقارت مربوط به باطن انسان میباشد و این احساس، نتیجۀ تردیدها، شبهات، افسردگی و نبودن آگاهیهای کامل میباشد. هرکس که در پی تفکر و سازندگی نباشد لازماً خودش را حقیر شمرده، پیوسته در این تصور خواهد بود که دیگران نیز، وی را از دیدۀ حقارت مینگرند. سرانجام، در زندگی دنیوی فاقد هرگونه عظمت و شرف، خواهند شد و این ظلم بیمحل را خود انسان بر خودش فرا خوانده است.