چرا صحابه وارثان پیامبر ج شدند؟
صحابه امتی بودندکه همزمان با رسول خدا جمیزیستند و به او ایمان آوردند و در اجراء رسالتش با او شریک گشتند. صحابه معصوم نبودهاند و ممکن بود خطایی از آنها سرزند و بر هیچ کدام آنها وحی نازل نگشت، اما آنها تربیت یافتۀ بهترین مکتب اسلامی و فکری جهان و بهترین معلم تاریخ بودند. این بود که از میان مشتی انسانهای بیفرهنگ، جاهل، بیسواد و وحشی، که جز ریختن خون یکدیگر کار دیگری نداشتند، امتی پدید آمدکه زهد و تقوی و انسانداری آنها در طول تاریخ بینظیر بود. پیامبر اسلام جبرای اینکه بتواند آنها را با عقاید و اصول شریعت اسلامی آشنا کند، همواره در میان آنها حضور داشت، و آیات قرآن را که تازه به وی وحی شده بود، برای آنها میخواند و سخنان خود را (حدیث) برای آنها بازگو مینمود. با اندکی دقت مشخص خواهد شدکه رفتار صحابه بعد از رحلت پیامبر اسلامج، ابتدا در زمان حیات او و به فرمان او توسط صحابه اجراء میشد، تا آنها بتوانند درنبود آن حضرت رسالت اسلام را ادامه دهند. پیامبر جدرجنگهایی که خود در آن حضور نداشت، هر بار یکی از صحابه را بعنوان فرمانده سپاه بر میگزید، و در جنگهایی که خود در آن حضور داشت، هر بار یکی را بعنوان رئیس و سرپرست شهر انتخاب مینمود. آن حضرت گروههایی از صحابه را به سرپرستی یکی از آنها به مناطق مختلف میفرستاد، تا با تبلیغ دین آشنا گردند و اشکالات آنها اصلاح شود. پیامبر اسلام ج، قرآن و سخنان خود را (حدیث) را از هیچکس پنهان نمیداشت تا همه با آنها آشنا شده و قاری قرآن و راوی حدیث گردند. وبدین ترتیب نسلی را تربیت نمودکه نه وابسته به یک فرد و یک گروه بود، بلکه به تعداد زیادی درمیان آنها، قاری، محدث، فرمانده، مبلغ و والی بود. بعد از رحلت پیامبر جهمین گروهی که توسط پیامبر جتربیت یافته بودند، همچون ستارگانی درشب درخشیده و هرکدام از آنها به شهری رفته و کار ابلاغ اسلام و رسالت آن را انجام دادند. با وجود چنین جمعیت آگاه و مجهزی، مسلماً کشته شدن یک یا چندتن از صحابه هیچ تأخیری در پیشروی اسلام در سرزمینهای جدید ایجاد نمیکرد. و این اجراء برنامهای بودکه رسول خدا جدر زمان خود آن را طراحی کرده بود و برای عادت دادن مسلمین به آن در موقع حیاتش آن را به مرحله اجرا گذاشته بود. و این نشان میدهد که صحابه جز وارثان پیامبر جو مجری برنامههای از پیش تعیین شدهای نبودند.