اختلاف میان صحابه
در اینجا بد نیست اشارهای به موضوع اختلاف میان صحابه داشته باشیم، و اعلام کنیم که صحابه هیچکدام معصوم و عاری از خطا نبودند و ممکن است گاهی دچار فراموشی شده باشند -که ویژگی هرانسان است- یا بدلیل اینکه جمعنمودن همگی آنها بطور مداوم، برای بیان حدیث از جانب رسول خدا جممکن نبوده است، از آنها چیزها را شنیده یا دیده باشند که دیگران از شنیدن و دیدن آن محروم بودهاند. وهمین گاهی سبب اختلاف نظرهایی در میان این امت میشده است. اختلاف و تفاوت نظر میان اعضاء یک خانواده، یک گروه، یک شهر و یک امت، امری طبیعی است و امکان ندارد که گروهی بوجود آید که در تمامی موارد جزئی و کلی اتفاق نظر داشته باشد و حتی یافتن دو انسان که دارای ویژگیهای کاملاً مشترکی باشند، ممکن نیست.
اما آنچه از همه مهمتر است این است که صحابه بعد از رحلت پیامبر جهیچگاه در اساس دین نیافتادند و اختلافات آنها ناشی از تفاوت نظر و اجتهادهای انسانی و از طرفی صحابه تا زمانیکه اقوام دیگر در میان جمعیت آنها نفوذ نکرده بودند، با وجود تمام اختلاف نظرها بدلیل درجۀ ایمان بالا در درونشان، هیچگاه کارشان به نزاع و خونریزی و حق کشی نیانجامید.
و اختلاف و جنگ زمانی در میان مسلمین پدید آمد که گروه خالص صحابه وجود نداشت و تازه مسلمان شدههای غیر صحابه وارد عرصۀ سیاسی اسلام گشتند وصحابه پیر و سالخورده و گوشه نشین بودند. و تا زمانی که صحابه در صحنۀ اجتماع و سیاست بودند، بهترین و طلاییترین دوران وحدت آمیز و توفیق بخش را در تاریخ اسلام و سقوط دشمنان اصلی و کارهای بزرگ دین مثل جمع آوری قرآن توسط آنها صورت گرفت.
اختلاف صحابه ناشی از اجتهاد آنها بوده است، یعنی بدلیل تفاوت در برداشت و سلیقه که در هر انسانی وجود دارد، گاهی به اختلاف میافتادند. اختلاف صحابه ناشی از هوی و هوس و مال دوستی و کم کاری آنها در دین و انحراف آنها نبوده است، زیرا هیچکدام از آنها زندگی ساده و عبادت سخت خود را رها نکرده و بیشترین نقطه اختلاف آمیز آنها در امور سیاسی و اجتماعی بوده، که هر کدام تلاش مینمودند راه حل بهتری برای اداره جامعه ارائه دهند . خداوند میفرماید: ﴿وَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٞ فِيمَآ أَخۡطَأۡتُم بِهِۦ وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتۡ قُلُوبُكُمۡ﴾[الأحزاب: ۵].
«گناه در چیزهایی نیست که به خطا و اشتباه رفتهاید، بلکه در چیزهایی است که دلهایتان (عمداً) میخواسته است».
از آنجا که اختلاف نظر اصحاب ناشی از اجتهاد و تفکر بوده است، نه هوی و هوس و افتادن به دنبال مال دنیا، پس اگر در اجتهاد خود به خطا نیز رفته باشند، باز هم گناهی بر آنها نیست، زیرا نیت آنها برای اجتهاد پاک و اصلاح امور بوده است. پیامبر اسلام جدر مورد اجتهاد میفرمایند: «هر کس در اجتهاد به خطا رفت یک ثواب دارد و هر که به درست رفت دو ثواب دارد».
اگر صحابه پیامبر جبعد از رحلت آن حضرت در اختلاف نظرها به مال اندوزی و ساختن کاخها و سرکوبی مخالفان و هوس پرستی روی میآورند، میشد ادعا کرد که اختلاف میان صحابه از روی اجتهاد و اختلاف عقیده نبوده است، بلکه به سبب مال دنیا بوده است.
در حالیکه صحابه بعد از رحلت پیامبر جبیتوجهترین افراد به مال دنیا بودهاند، جز کسانیکه از قبل دارای اموال فراوان بودند و چه در زمان حیات رسول خدا جو چه بعد از آن از هیچ گونه انفاقی دریغ نورزیدند.