مقدمه
الحمدلله رب العالمين والصلاة والسلام على أفضل الأنبياء والمرسلين سيدنا محمد وعلى آله وأصحابه وأتباعه أجمعين إلى يوم الدين.
أمابعد.
صحابی به کسی گویند که درحالت ایمان پیامبر اسلام جرا ملاقات کرده باشد، و درحالت ایمان به خدا و رسولش جازدنیا رفته باشد.
اصحاب پیامبر جرا در واقع میتوان وارثان دین او نامید. آنها قوم برگزیدۀ خداوند هستند که بهترین پیامبران در میان آنها ظهور کرد، و ایشان او را در اجراء رسالتش یاری داده و با مجاهدتها، مهاجرتها، گذشتها، انفاقها و غیره، نهال نو پای اسلام را آبیاری نمودند. هیچ پیامبری مثل حضرت محمد ج، از چنین یاران انبوه و وفاداری برخوردار نبود که حاضر بودند در راه هدف و وصول به آرمانهای ناب مکتب خویش، اینچنین از زندگی و لذتهای آن چشم بپوشند و دل به رضای خدا و رسولش جببندد. بعد از رحلت پیامبر اسلام ج، اصحاب وارث قرآن و سنت نبوی شدند و به جمع آوری آنها و توسعه اسلام، به ادامه راهی که پیامبرجبه آنها نشان داده بود پرداختند. اگرچه محور اصلی پیروزی وبرتری اسلام برموانع موجود در آن زمان، وجودنبی اکرم جبودکه با درایت و دانش بینظیری به سامان دادن اوضاع میپرداخت و در برابر هر مشکل بهترین استراتژی ممکن را اتخاذ مینمود، ولی درکنار آن باید به نقش صحابه بعنوان دومین رکن اجرائی ومهمترین عامل عملگرایی در صدر اسلام اشاره کرد، که مهمتر از همه وجود یک ایدئولوژی و آرمان شناخته شده و روشن در درون آنها بود، که این جماعت را از اقوام و قبایل مختلف به هم پیوند داده و آنها را دریک صف واحد قرار میدهد. به گواه تاریخ، اسلام هیچگاه مثل عصر صحابه از انسجام و وحدتی بینظیر و ایمانی قوی، که انگیزه نبرد در برابر مشکلات را در آن زنده نگه دارد، برخوردار نبوده است. اینست که میبینیم که در هیچ عصری مانند عصر صحابه، مسلمین با چنین سرعتی نتوانستهاند، چنین موانع بزرگ و محکمی را، آن هم به انسانیترین شیوۀ ممکن از سر راه خود بردارند و با قدرت بینظیری ظهور اسلام و اعجاز آن را به نمایش بگذارند. این کتاب به بررسی دیدگاه قرآن در مورد صحابه میپردازد و تلاش شده بطور اجمالی سهم آنها در حرکتهای بنیادین صدر اسلام مشخص شود.
هرچند که منزلت صحابه وجایگاه آنها در قرآن بالاتر از ابعادی میباشد که در این کتاب مشخص شده است، یا اینکه بتوان آن را در یک رساله جمع آوری کرد. نکتهای که باید بدان اشاره کرد وبیش از هر چیزی به آن توجه نمود، اینست که صحابه معصوم و عاری از خطا نبودند و بر آنها وحی نازل نمیشد، و قبل از اسلام افرادی گمنام و غرق در رفتارهای جاهلیت آمیز بودند، اما تربیت صحیح و اصولی پیامبر اسلام جو دمیدن روح انسان سازی اسلام به کالبد آنها، از همین افراد، چنان انسانهای نورانی ساخت که تمامی بار رسالت اسلام را بدوش کشیدند. و عقیدۀ اسلامی را در کمترین زمان ممکن به بزرگترین مکتب فکری و عملی زمان خود تبدیل نمودند. این نشان میدهد که رفتار صحابه نه به عنوان یک گروه معصومین، بلکه بعنوان یک عده انسان عادی و ساده، اما هدفمند و مؤمن، توانست آنها را در زمان کمی به تحقق آرزوهایی که حتی خوش باورترین افراد هم رویای آن را در سر نمیپروراندند، رهنمود سازد و این میتواند بهترین الگو برای مسلمین هر عصر ودوره ای باشد. خداوند همه آنها را مورد رحمت وآمرزش خویش قرار دهد ودعای خیر ما را به آنها برساند.
ان شاء الله