اسباب و عوامل بدعتگذاری
۱- جهل نسبت به سنت مطهر و علم «مصطلح الحدیث» به طوری که بدعتگذاران تفاوتی میان احادیث صحیح و ضعیف و سالم و ناسالم نمیگذارند، و در نتیجه احادیث ضعیف و ساختگی افزایش مییابند؛ مثلاً بدعت وحدت وجود مستند به این حدیث موضوع است: «ما وسعتنی سمائی ولا ارضی ولکن وسعنی قلب عبدی المؤمن» «آسمان و زمین گنجایش مرا ندارند ولیکن دل بندهی مؤمن من، گنجایش مرا دارد».
بدعت نور محمدی از این حدیث ساختگی نشأت گرفته است که: «اول ما خلق الله نور نبیک یا جابر». «اولین چیزی که خدا آفرید، نور پیامبر تو بود ای جابر»!
همچنین بدعت آفرینش هستی به خاطر حضرت محمدصمستند به این حدیث دروغین است که: «لولاك لولاك ما خلقت الافلاك». «اگر تو نبودی، هستی را نمیآفریدم».
در حالی که واضع نادان حدیث، غافل است از اینکه اگر آفرینش هستی نمیبود، اصلاً پیامبرصمبعوث نمیشد. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧﴾[الأنبیاء: ۱۰۷].
«و ما تو را نفرستادهایم مگر رحمتی برای جهانیان».
۲- انتخاب رهبران و پیشوایانی نادان توسط مردم که دست به فتوا و آموزش میزنند و بدون آگاهی در مورد دین خدا سخن میگویند به طوری که استحسان مبتنی بر هوی و هوس افزایش مییابد. پیامبرصمیفرماید: «إِنّ اللَّهَ لاَ يَقْبِضُ الْعِلْمَ انْتِزَاعًا، يَنْتَزِعُهُ مِنَ الْعِبَادِ، وَلَكِنْ يَقْبِضُ الْعِلْمَ بِقَبْضِ الْعُلَمَاءِ، حَتَّى إِذَا لَمْ يُبْقِ عَالِـمـًا، اتَّخَذَ النَّاسُ رُءُوسًا جُهَّالاً فَسُئِلُوا، فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ، فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا» [۵۱]. «خداوند علم و دانش را با گرفتن آن از بندگان خود نمیگیرد بلکه آن را با گرفتن خود علما میگیرد به طوری که هیچ فرد عالمی را باقی نمیگذارد و مردم افرادی نادان را به رهبری خود میگیرند که بدون علم و آگاهی فتوا میدهند و در نتیجه هم خود گمراه میشوند و هم دیگران را گمراه میکنند».
و این وضعیت از نشانههای قیامت است. پیامبرصمیفرماید: «إن من أشراط الساعة ثلاثة إحداهن أن يلتمس العلم عند الأصاغر» [۵۲]«یکی از نشانههای قیامت این است که علم نزد فرومایگان خواسته شود».
(عبدالله) ابنمبارک: گفته است: «فرومایگان همان بدعتگذاران هستند» [۵۳].
۳- عادتها و خرافاتی که هیچ دلیل شرعی و عقلی ندارند؛ مانند مجالس عزاداری و بدعتزار. شاعر گفته است:
ثلاثة تشقی بهن الدار
العرس والـمـاتم ثم الزار
«سه چیز موجب بدبختی خانه میشوند، مراسم عروسی، مراسم عزاداری و سپس مراسم زار».
۴- تقلید و اعتقاد به عصمت مجتهدین و پیشوایان مذهبی و دادن قداستی نزدیک به منزلت پیامبران به شیوخ [۵۴].
۵- پیروی از آیات و احادیث متشابه. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِوَمَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُ﴾[آلعمران: ۱۰۷].
«اما کسانی که در دلهایشان کژی است، به منظور فتنهانگیزی و تأویل (نادرست) از متشابهات پیروی میکنند».
[۵۱] متفق علیه. [۵۲] سلسلة الاحادیث الصحیحة (۶۹۵). [۵۳] عبدالله بن مبارک، الزهد، ص ۶۹. [۵۴] نگاه کنید به کتاب «هدیة السلطان الی مسلمی بلاد الیابان» با تحقیق این جانب.