با روشی نيكو و حكيمانه دعوت كنيد
باز هم به این جوانان متدین نصیحت میکنم که رابعاً:
از راه و روشی که قرآن کریم در دعوت به راه خدا و مجادله با مخالفین ترسیم نموده، پیروی کنند. این روش در آیات پایانی سورۀ «النحل« به صورت خطاب به رسول خدا ص آمده است تا ما نیز بعد از او به هدایتش رهنمون شویم:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ﴾[النحل: ۱۲۵] .
«(ای پیامبر!) مردمان را با روشی حکمتآمیز و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان، و با ایشان به شیوۀ هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو و مجادله کن!».
از تأمل در این آیۀ کریمه دریافت میشود که فقط در امر به جدال با شیوهای نیکو محدود نشده است، بلکه دستور داده شده که با آن روشی که نیکوتر و بهتر است، مجادله شود. در واقع در اینجا دو روش برای مذاکره و مناقشه عرضه گشته است که یکی «نیکو» و دیگری «نیکوتر» از آن میباشد، که بر شخص مسلمان واجب است با شیوهای که نیکوتر و بهتر است، مجادله کند؛ زیرا این روش، جاذب قلبهای بیزار و فراری است و نزدیککنندۀ وجودهایی است که دور از هم هستند و از یکدیگر فاصله گرفتهاند.
از مواردی که «نیکوتر» است، میتوان ذکر مواضع اتّفاق و همفکری بین دو طرف جدالکننده، و رفتن از آن به مواضع اختلاف را اشاره نمود که شاید - همانگونه که خداوند میفرماید - بر آن اتّفاق حاصل آید:
﴿وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ وَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَأُنزِلَ إِلَيۡكُمۡ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمۡ وَٰحِدٞ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ٤٦﴾[العنکبوت: ۴۶] .
«با اهل کتاب جز با روشی که نیکوتر باشد، بحث و مجادله نکنید مگر با کسانی از ایشان که ستم میکنند (و از حد اعتدال در جدال، خارج شوند) و بگویید: به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و بر شما نازل شده است، ایمان داریم. معبود ما و معبود شما یکی است، و ما تنها تسلیم و فرمانبردار او هستیم».
اما در مواضع اختلاف، حکم آن به سوی خدا در روز قیامت برمیگردد و پرداختن به آن، در آن روز انجام میگیرد:
﴿وَإِن جَٰدَلُوكَ فَقُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ ٦٨ ٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ٦﴾ [الحج: ۶۸] .
«و اگر با تو به مجادله پرداختند، پس (با ایشان بحث و جدال مکن و) بگو: خدا از کارهایی که میکنید، آگاهتر از هر کسی است. خداوند در روز قیامت میان شما دربارۀ آنچه اختلاف میورزید، داوری میکند».
بنابراین، زمانی که این روش مجادلۀ مسلمان با غیر مسلمان باشد، پس جدال مسلمان با مسلمان، در حالی که هردو دارای وحدت عقیده و اخوت دینی هم هستند، چگونه خواهد بود؟!
بعضی از برادران، بین صراحت در حق، و خشونت در روش گفتار آن، آمیزش برقرار میکنند و با شیوهای تند و خشن سخن میگویند، با اینکه بینشان هیچ ملازمتی وجود ندارد. اصولاً مبلّغ و دعوتگر دانا و باتجربه، کسی است که دیگران را با نرمترین شیوه و رقیقترین عبارات دعوت میکند، بدون اینکه هیچگونه تفریطی در مضمون آن به وجود آورد.
بعد از مشاهدۀ واقعی پی میبریم که: اسلوب تند و خشن و سختگیرانه، مضمون نیک و زیبای مطالب را از بین میبرد، و به همین جهت در حدیث وارد شده است: «کسی که امر به معروف میکند، بایستی شیوۀ امرکردنش نیز معروف باشد».
«امام محمد غزالی» در کتاب «امر به معروف و نهی از منکر» از «إحياء العلوم الدين» میگوید: «امر به معروف و نهی از منکر نمیشود مگر اینکه در آنچه که امر و نهی میکند، دلسوز و مهربان، نرم و آسانگیر، صبور و بردبار و فقیه و دانا باشد».
از مطالب دیگری که در همین باب ذکر میکند، این است که: مردی به مجلس مأمون، خلیفۀ عباسی وارد شد و او را امر به معروف و نهی از منکر نمود و سخنان درشتی به او گفت و با شیوهای تند و خشن با او صحبت کرد، و اصلاً از مقامش نترسید و چیزی باعث ترسش نشد که برای هر مقامی، گفتار مناسبش را بگوید. لذا مأمون که فردی فقیه و دانا هم بود، گفت: ای مرد! کمی نرمتر باش و مدارا کن! همانا خداوند کسی را مبعوث ساخت که از تو بهتر بود، و به سوی کسی روانه نمود که از من بدتر و شرورتر بود، اما به او امر میکند که با او، با آرامش و نرمش سخن بگوید. موسی و هارون، برانگیخته شدند و هردو از تو بهتر بودند و به سوی فرعون رفتند که او نیز از من بدتر بود، و همانگونه که خداوند به آن دو امر فرموده بود، به او سفارش کردند:
﴿ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٤٣ فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ ٤٤﴾ [طه: ۴۳-۴۴] .
«به سوی فرعون بروید که به راستی سرکشی کرده است، سپس به نرمی با او سخن بگویید، شاید متذکر شود و بترسد».
و این چنین، مأمون با دلایل روشن خود بر آن مرد و خشونت و دشمنیاش پیروز شد و هیچ جوابی در مقابلش نیافت. از چیزهای دیگری که خداوند به موسی÷ یاد داد، این بود که دعوتش را در پیشگاه فرعون با این گفتار نرم و رقیق شروع کند:
﴿فَقُلۡ هَل لَّكَ إِلَىٰٓ أَن تَزَكَّىٰ ١٨ وَأَهۡدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخۡشَىٰ ١٩﴾ [النازعات: ۱۸-۱٩] .
«پس بگو: آیا میل داری (از آنچه اکنون در آن هستی) رها و پاک گردی و تو را به سوی پروردگارت رهبری کنم تا تو (از او) اندیشناک و بیمناک گردی؟!».
هرکس بر گفتگوو مذاکرۀ موسی÷ با فرعون که در قرآن کریم آمده است، آگاه شود، میفهمد که موسی÷ سفارش خدا را به خوبی حفظ و رعایت کرده و آن را با تمام دقّت، علیرغم تکبر و سرکشی و قدرت و سلطۀ فرعون و هجومها و تهدیدهایش، اطاعت نمود. چنانچه این جریان در سورۀ «الشعراء» بیان شده است.
و هرکس بخواهد از سیرت رسول خدا ص و سنّتش در این مورد درس بیاموزد، بایستی به رهنمودهایش توجه کند: «آسانگیری و عطوفتی که با خشونت و سختگیری مخالف است، و رحمتی که با قساوت منافات دارد، و نرمش و مدارایی که زیر بار درشتی و تندخویی نمیرود!».
آری! چگونه و چرا این طور نباشد، در حالی که خداوند او را چنین توصیف میفرماید:
﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨﴾ [التوبة: ۱۲۸] .
«بیگمان پیامبری از خودتان به سویتان روانه شده که هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران میآید. به شما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان دارای محبت و لطف فراوان و مهربانی زیادی است».
و سیمای علاقه و پیوندش با اصحاب و یارانش را چنین ترسیم میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَ﴾ [آلعمران: ۱۵٩] .
«از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان نرمش نمودی، و اگر درشتخوی و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند».
فردی از یهود، زبانش را در تحیت و سلامکردن بر پیامبر ص با چرندیاتی آلوده کرد و به جای «السلام عليكم» «سلام بر شما باد!»، گفت: «السام عليكم» «مرگ بر شما باد!». در این هنگام عایشه ل خشمگین شد و او را به باد دشنام و ناسزا گرفت! اما رسول خدا ص در جوابش کلمۀ «السلام» را بر آن اضافه نکرد و فقط فرمود: «وعلیکم!» (بر خودتان باد!). سپس به عایشه ل فرمود: «خداوند، مدارا و نرمی را در تمام امور دوست میدارد»؛ یعنی خداوند در امر دین و دنیا، چه در گفتار و چه در عمل، نرمش و عطوفت را دوست میدارد.
و از همان عایشه ل روایت شده که فرمود: «خداوند، مهربان و آسانگیر است و مهربانی و آسانگیری را دوست میدارد، و بر نرمش و آسانگیری میبخشد آنچه را که بر خشونت و تندخویی نمیخشد».
باز هم از عایشه ل روایت شده که فرمود: «مدارا و نرمش با هر چیزی همراه شود، آن را زینت و زیبا میسازد، و اگر از هر چیزی جدا شود، آن را معیوب و ناقص و زشت میسازد». با این عمومیتی که آمده، شامل همه چیز میشود.
از جریربن عبداللّهسنیز چنین روایت شده که: «رسول خدا ص را شنیدم که میفرمود: هرکس مدارا و رقّت و نرمخویی را حرام کند، تمام خوبیها و نیکیها را حرام کرده است!».
پس چه مجازات و کیفر شدیدی باید داشته باشد، آن کسی که با حرامکردن یک خوبی، تمام خوبیها را حرام میکند!!
من به همین مقدار از نصوص بسنده میکنم؛ چون که برای اقناع فرزندانم ـ کسانی که راه تهاجم و خشونت را در پیش گرفتهاند ـ کافی میدانم تا از راه و روش خشونتآمیز، به راه حکمتآمیز و اندرزهای نیکو برگردند و ثابتقدم باشند..