بخش اول: جايگاه و اهميت عقل و تعقل
خواهر فاضلم!
شکی نیست که عقل از جایگاه والایی برخوردار است و جای شگفت نیست که این ماده با مشتقاتش پنجاه و نه بار در قرآن تکرار شده است، و در همه موارد خودداری از تعقل مذموم و کمال و کمالخواهی آن مورد تحسین قرار گرفته است. این تعداد سوای واژههای مترادف با آن از قبیل: «الألباب»، «الأحلام» و «الحجر» و نیز سوای واژههایی است که بیانگر اعمال عقل هستند، از جمله: «تفکر»، «تذکر»، «تدبر»، «نظر»، «اعتبار = عبرتگرفتن»، «تفقه» و «علم». و شاید هیچ سورهای از قرآن از این اعمال عقلی خالی نباشد و ذکر آنها در سیاق مدح این اعمال و انجامدهنده آن بوده و عدم وجود این اعمال و یا نقصان آن مورد مذمت قرار گرفته است.
این مسأله اگر گویای مطلبی باشد، این حقیقت را بیان میکند که اسلام جایگاه عقل را والا شمرده و آنرا تکریم نموده و به آن اهتمام ورزیده است. مگر غیر از این میتوان گفت در حالی که انجام تکالیف شرعی منوط به وجود عقل بوده و عقل شرط اتمام حجت شمرده میشود؟!
همچنانکه میتوان عنایت فراوان اسلام به عقل را از این مطلب نیز استنباط کرد که اسلام با هر چیزی که عقل را تضعیف و یا از کار میاندازد (مثل شراب و غیره) مبارزه کرده و آن را تحریم نموده است. و هر چیزی را که مانع ادای وظیفه فطریاش گردد، ممنوع کرده است، مثل تقلید کورکورانه، پیروی از هوی و هوس و تعصب جاهلانه، همچنانکه اوهام باطل و خرافات مثل فال بد زدن، کهانت و جادوگری و کارهایی از این قبیل را که با عقل منافات دارند، تحریم نموده است.
خواهرم! اگر نگاهی گذرا به آیات کتاب خدا بیندازی، آنچه را که ما در بالا گفتیم واضح و آشکار در آن خواهی یافت. در این آیه شریف تأمل کن که میفرماید کفار در داخل جهنم عقلانیت را از خود نفی میکنند: ﴿وَقَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ١٠﴾[الملك: ۱۰].
«و میگویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم، و یا تعقل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم».
و خداوند در آیهای دیگر به جهت سرزنش آنان که مردم را به نیکی امر میکنند و خودشان را فراموش کردهاند، میفرماید: ﴿۞أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَكُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٤٤﴾[البقرة: ۴۴].
«آیا مردم را به نیکى (و ایمان به پیامبرى که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت مىکنید، اما خودتان را فراموش مىنمایید; با اینکه شما کتاب (آسمانى) را مىخوانید! آیا نمىاندیشید».
خواهرم! بنگر که خداوند کفار را با آنان که تعقل نمیکنند، مترادف دانسته است، در یک آیه میفرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ١٧٠﴾[البقرة: ۱٧۰].
«و هنگامى که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید!» مىگویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مىنماییم» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمىفهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟!».
و در آیه دوم، به دنبال آیه فوق میفرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ١٧٠﴾[البقرة: ۱٧۰].
«مثل (تو در دعوت) کافران، بسان کسى است که (گوسفندان و حیوانات را براى نجات از چنگال خطر،) صدا مىزند; ولى آنها چیزى جز سر و صدا نمىشنوند; (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمىکنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند; از این رو چیزى نمىفهمند».
خواهرم! این آیات در نهایت وضوحند و برای کسی که در آنها تدبر کند، دلیل آشکاری هستند. خداوند در آیهای دیگر علت معاندت مشرکان و انکار حق و به مسخره و بازیچه گرفتهشدن حق توسط آنان را اینگونه بیان میفرماید: ﴿وَإِذَا نَادَيۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ ٱتَّخَذُوهَا هُزُوٗا وَلَعِبٗاۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَعۡقِلُونَ٥٨﴾[المائدة: ۵۸].
«آنها هنگامى که (اذان مىگویید، و مردم را) به نماز فرا مىخوانید، آن را به مسخره و بازى مىگیرند; این بخاطر آن است که آنها جمعى نابخردند».
خداوند متعال کفر و افترای کافران را ناشی از عدم تعقل میداند و میفرماید: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۖ وَأَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ١٠٣﴾[المائدة: ۱۰۳].
«ولیکن کافران بر خدا دروغ میبندند و بیشتر آنان نمیفهمند».
خواهر فهمیده و اندیشمندم! خداوند متعال سزای کسی را که صاحب عقل هست ولی تعقل نمیکند، نازل شدن عذاب بر او برمیشمارد چراکه چنین شخصی ضلالت را بر هدایت ترجیح داده و غفلت ورزیده و گرفتار جهالت شده و تعقل و تفکر را رها کرده است، خداوند میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ١٠٠﴾[يونس: ۱۰۰].
«(اما) هیچکس نمىتواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یارى و هدایت او)! و پلیدى (کفر و گناه) را بر کسانى قرارمىدهد که نمىاندیشند».
و بلکه باید گفت که خداوند تفصیل آیات خودش را مخصوص آنهایی گردانیده که تعقل میکنند و خطاب را درمییابند: ﴿كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾[الروم: ۲۸].
«اینچنین آیات خود را براى کسانى که تعقل مىکنند شرح مىدهیم».
و در پایان خواهر عزیزم! در این نهی خدا تأمل کن که میفرماید: ﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ٢١ ۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُكۡمُ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ٢٢﴾[الأنفال: ۲۱-۲۲].
«و همانند کسانى نباشید که مىگفتند: «شنیدیم!» ولى در حقیقت نمىشنیدند. بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که اندیشه نمىکنند».
و این فرموده خداوند را آویزه گوشت کن که: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَحُولُ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ٢٤ وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ٢٥﴾[الأنفال: ۲۴-۲۵].
«اى کسانى که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابتکنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مىخواند که شما را حیات مىبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل مىشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآورى مىشوید. و از فتنهاى بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمىرسد; (بلکه همه را فرا خواهد گرفت; چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد».