نامه ای از یک خواهر دلسوز به یک خواهر شیعه

بخش دوم: توحید

بخش دوم: توحید

خواهر ارجمندم! بی‌شک کتاب‌های مذهبتان را مطالعه نموده‌ای ولی آیا توحیدی را که در قرآن بیان شده است، در آن کتاب‌ها یافته‌ای؟

خواهر عزیزم! اجازه بده که اندکی از آن را من برایت باگو کنم. اطاله کلام نمی‌کنم و به ذکر دو نمونه اکتفا می‌نمایم:

ابن شهر آشوب در کتاب مناقب آل ابی‌طالب(۳/۳۵) و نیز [ابن] طاووس و همچنین ‌‌(مولف کتاب) الفردوس از ابن عباس روایت کرده که پیغمبرصفرمودند: «يا ابن عباس! والذي بعثني بالحق نبياً إنَّ النار لأشد غضباً على مبغضي علي منها على من زعم أن لله ولداً».

ای ابن عباس! سوگند به آنکه مرا به عنوان پیغمبر فرستاد! بغض آتش جهنم از کسانی که نسبت به علی کینه داشته‌اند بیش از بغضش نسبت به آنانی است که گمان برده‌اند خدا دارای فرزند است.

در کتاب عیون اخبار الرضا(۱/۲۸٧) آمده که: محمد بن الحسن بن احمد بن الولیدساز محمد بن الحسن الصفار و او از احمد بن محمد بن عیسی نقل می‌کند که او از أحمد بن محمد بن ابی نصر البزنطی روایت کرده که گفته است: در نوشته‌ای از ابوالحسن (امام رضا)÷خواندم که فرموده بود: «أبلغ شيعتنا أن زيارتي تعدل عند الله ألف حجة، قال: فقلت لأبي جعفر÷ ابنه: ألف حجة؟! قال: إي والله، ألف ألف حجة لمن زاره عارفاً بحقه».

«به شیعیان ما ابلاغ کن که زیارت من به مثابه هزار حج خانه خداست. [بزنطی] می‌گوید: به پسرش ابوجعفر÷گفتم: به مثابه هزار حج؟! جواب داد: آری به خدا سوگند! برای کسی که او را زیارت می‌کند در حالی که حق او را می‌شناسند به مثابه هزار هزار حج خانه خداست».

روایت اول ویرانگر همه مفاهیم توحیدی و فطری در قلب مؤمنان است! و علی و فرزندانششاز این غلو که به شرک می‌انجامد، بی‌نیازند.

و روایت دوم مقدسات دین و مفاهیم والای آن را ریشه‌کن می‌سازد و توحید خدا در عبادات و کردار و گفتار مؤمنان را به تقدیس قبور اولیاء و صالحان و حج آرامگاه‌هایشان تبدیل می‌کند. حال آنکه خداوند می‌فرماید: ﴿كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِيدُواْ فِيهَا وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ٢٢[الحج: ۲۲].

«هر گاه (دوزخیان) بخواهند از غم و اندوه‏هاى دوزخ خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند; و (به آنان گفته مى‏شود:) بچشید عذاب سوزان را».

آری در قرآن سوره‌ای در مورد حج خانه خدا موجود است، ولی در مورد قبور و آرامگاه‌ها سوره‌ای یافت نمی‌شود.

خواهرم! وضعیت امت قبل از رسالت امام موحدان صرا به یاد بیاور که در جاهلیتی کامل و ظلمتی فراگیر و بیابانی هلاکت‌ساز سرگردان بودند، و در جهالت گمراهی و عقاید پوسیده فرو رفته بودند... یکی از سنگ برای خودش خداوند می‌تراشید، و دیگری خدایش را با دستان خود از خرمای متراکم و فشرده می‌ساخت! مردم غیرخدا را عبادت می‌کردند، و اوامر شیطان را – که زنیت داده شده بود – اطاعت می‌کردند.

و از مرکز این فضای شرک‌آمیز گندیده و این تاریکی‌ها، خداوند دعوت به سوی حق را توسط پیامبرانشو از طریق فراخواندن بندگان به عبادت موحدانه خداوند و اجتناب از طاغوت روانه ساخت: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ[النحل: ۳۶].

«ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: «خداى یکتا را بپرستید; و از طاغوت اجتناب کنید».

خواهرم! توحید هدف غایی از خلقت است، و تقسیم بهشت و جهنم بر مبنای آن است، خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦[الذاريات: ۵۶].

«من جن و انس را نیافریدم (و پیامبران را برنگزیدم) جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)».

«ليعبدون» یعنی تا اینکه توحید خدا را بجا بیاورند. به این ترتیب خداوند متعال راز خلقت و سبب آن را عبودیت موحدانه خداوند برمی‌شمارد و ندای عبودیت ندای خداست به بندگان برگزیده و گرامی‌اش که برای حمل رسالات الهی انتخاب شده‌اند، خداوند آنها را با همین وصف «عبد» یاد می‌کند، وصفی که دلالت بر توحید خالص یعنی عبودیت خداوند متعال دارد خداوند می‌فرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا[الإسراء: ۱].

«پاک و منزه است خدایى که بنده‏اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى برد».

و در جای دیگری چنین می‌فرماید: ﴿وَٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَٱلۡأَبۡصَٰرِ٤٥[ص: ۴۵].

«(ای محمد!) و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان قوت در طاعت و چشمهاى بصیرت».

و در مورد سلیمان÷می‌فرماید: ﴿وَخُذۡ بِيَدِكَ ضِغۡثٗا فَٱضۡرِب بِّهِۦ وَلَا تَحۡنَثۡۗ إِنَّا وَجَدۡنَٰهُ صَابِرٗاۚ نِّعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٞ٤٤[ص: ۴۴].

«(و به او گفتیم:) بسته‏اى از ساقه‏هاى گندم را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم; چه بنده خوبى که بسیار بازگشت‏کننده (به سوى خدا) بود».

و می‌فرماید: ﴿فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِ[مريم: ۶۵].

«او (خدا) را پرستش کن; و در راه عبادتش شکیبا باش».

و در مورد ملائکه می‌فرماید: ﴿بَلۡ عِبَادٞ مُّكۡرَمُونَ[الأنبياء: ۲۶].

«بلکه (فرشتگان) بندگان گرامی و محترمی هستند».

خواهر ارجمندم! امیدوارم که این آیات جایگاه عبودیت و حصر آن برای خدا را که اوج عبودیت است، برایت روشن ساخته باشد.

عبودیت یعنی «لا اله الا الله»که مشتمل بر یک نفی و یک اثبات است. نفی الوهیت از غیرخدا و اثبات انحصاری آن برای خدای یگانه... بنابراین معنی آن چنین می‌شود: هیچ معبود بر حقی نیست جز خداوند متعال.

پس عبادت یعنی: گفتار و کردار ظاهری و باطنی مورد محبت و رضای خدا. کردار ظاهری مثل: دعا و قربانی، و باطنی مثل: خوف، امید، مددخواهی و توکل و سایر عبادات عظیم دیگری که انجام هیچ یک از آن برای غیر خدا جایز نیست و تنها باید برای خدا و خالصانه و بدور از ریا انجام گیرد، خداوند می‌فرماید: ﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُ[الزمر: ۳].

«آگاه باشید که دین خالص از آن خداست».

و می‌فرماید: ﴿فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ[الزمر: ۲].

«پس خدا را پرستش کن و دین خود را براى او خالص گردان».

و باز می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلۡحَيُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٦٥[غافر: ۶۵].

«زنده (واقعى) اوست; معبودى بحق جز او نیست; پس او را بخوانید در حالى که دین خود را براى او خالص کرده‏اید! ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است».

دعوت غیر خدا، چه زنده و چه مرده در کجای این کتاب جای می‌گیرد؟ آیا بعد از قرآن راهی جز گمراهی وجود دارد؟ خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ٥[الأحقاف: ۵].

«چه کسى گمراهتر است از آن کس که معبودى غیر خدا را مى‏خواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمى‏گوید (زیرا او چیزی‌ را به‌ دعا خوانده‌ است‌ که‌ خود نمی‌شنود مانند: مردگان، بتها، درختان، چه‌ رسد به‌ این‌که‌ به‌ خواننده‌ خویش‌ سودی‌ را جلب،‌ یا ضرری‌ را از وی‌ دفع‌ نماید) نه‌ فقط آنان‌ را اجابت‌ نمی‌گویند بلکه‌ حتی‌ از دعایشان‌ (کاملا) بی‌خبرند (و صداى آنها را هیچ نمى‏شنود!)».

و نیز می‌فرماید: ﴿يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُۥ وَمَا لَا يَنفَعُهُۥۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ١٢[الحج: ۱۲].

«او جز خدا کسى را مى‏خواند که نه زیانى به او مى‏رساند، و نه سودى; این همان گمراهى بسیار عمیق است».

اگر شخصی که از توحید واقعی بی‌خبر بوده و در ورطه بدعت شرک افتاده، بگوید: این آیات در مورد عبادت بتها و سنگ‌هاست، در حالی که ما کسی را به فریاد می‌خوانیم که می‌شنوند و از مقربان خداست و اصل عبادت ما برای خداست.

در جواب وی می‌گوییم: این سخن نسنجیده‌ای است. آیا مگر کتاب خدا را نمی‌خوانی و در آن تعمق نمی‌کنی؟ آیا نهی موجود در آیات را نخوانده‌ای که به صراحت تمام دعا از غیر خدا را به صورت مطلق ممنوع می‌شمارند: ﴿فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا[الجن: ۱۸]. «پس هیچکس را با خدا نخوانید».

واژه «أحداً» در آیه فوق نکره است و علمای اهل تعقل و آشنا به زبان عربی نیک می‌دانند که نکره در سیاق نفی و نهی، عمومیت را می‌رساند.

خداوند در جای دیگر می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِيَ ٱلۡبَيِّنَٰتُ مِن رَّبِّي وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٦٦[غافر: ۶۶].

«بگو: «من نهى شده‏ام از اینکه معبودهایى را که شما غیر از خدا مى‏خوانید بپرستم، چون دلایل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است; و مامورم که تنها در برابر پروردگار عالمیان تسلیم باشم».

همچنانکه خداوندأواسطه قرار‌دادن اولیاء و صالحان توسط مشرکان را ممنوع شمرده و چنین توضیح می‌دهد که آنها نیز بندگانی مثل شما هستند، نمی‌توانند منفعتی برای خود جلب و یا ضرر و زیانی از خود دفع سازند، چه برسد به اینکه ضرر و زیان دیگران را مرتفع کنند و یا بدی از آنها باز دارند. خداوند در ادامه می‌فرماید: بلکه آن اولیاء و صالحان با وجود نزدیکی به خداوند، با خوف و امیدی که به وی دارند، همچنان در صدد کسب تقرب‌اند، خداوند در مورد پیغمبران، ملائکه و صالحان چنین می‌فرماید: ﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا٥٦ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِيلَةَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ وَيَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحۡذُورٗا٥٧[الإسراء: ۵۶-۵٧].

«(ای پیغمبر! به مشرکان) بگو: «کسانى را که غیر از خدا (معبود خود) مى‏پندارید، بخوانید! آنها نه مى‏توانند مشکلى را از شما برطرف سازند، و نه تغییرى در آن ایجاد کنند. کسانى را که آنان مى‏خوانند، خودشان وسیله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جویند، وسیله‏اى هر چه نزدیکتر; و به رحمت او امیدوارند; و از عذاب او مى‏ترسند; چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است».

آیا این‌ها بت هستند؟

باز می‌فرماید: ﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ٣[الزمر: ۳].

«آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمى‏پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏کند; خداوند آن کس را که دروغگو و کفران‏کننده است هرگز هدایت نمى‏کند».

چه شباهتی! عموم مردم امروزی اگر از آنها بخواهی که خدا را خالصانه به فریاد بخوانند وتنها او را عبادت کند و از دعا در برابر اولیاء و صالحان دست بردارند، می‌گویند: ما این‌ها را عبادت نمی‌کنیم مگر برای تقرب به خدا!!.

خواهرم! این بیان صریح قرآن برای هر صاحب عقل و بصری تبیین می‌کند که دعا از غیر خداوند یگانه و بی‌همتا، منافی دین اسلام و عین شرک به پروردگار جهانیان می‌باشد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا٢٠[الجن: ۲۰].

«بگو: من تنها پروردگارم را می‌خوانم (و فقط او را عبادت می‌کنم) و هیچ کس را شریک او قرار نمی‌دهم».

و باز می‌فرماید: ﴿وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ[القصص: ۸٧].

«و (مردم را) به سوی پروردگارت دعوت کن و از زمره مشرکان مباش».

و در آیه‌ای دیگر بیان می‌کند که: ﴿ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ١٢[غافر: ۱۲].

«این بخاطر آن است که وقتى خداوند به یگانگى خوانده مى‏شد انکار مى‏کردید، و اگر براى او همتایى مى‏پنداشتند ایمان مى‏آوردید; اکنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود کیفر مى‏دهد)».

پس حال این مشرکان در روز قیامت و به هنگام آشکار شدن امور چگونه خواهد بود؟

در این آیه تدبر کن: ﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ٨٦[النحل: ۸۶].

«و هنگامى که مشرکان معبودهایى را که همتاى خدا قرار دادند مى‏بینند، مى‏گویند: پروردگارا! این‌ها همتایانى هستند که ما به جاى تو، آنها را مى‏خواندیم! در این هنگام، معبودان به آنها مى‏گویند: شما دروغگو هستید! (شما هواى نفس خود را پرستش مى‏کردید!)».

و ببین که چگونه از گفتار اینان تبری می‌جویند: ﴿تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَۖ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ[القصص: ۶۳].

«ما از آنان به سوى تو بیزارى مى‏جوییم; آنان در حقیقت ما را نمى‏پرستیدند (بلکه هواى نفس خود را پرستش مى‏کردند)».

افسوس در آن روز از حال کسانی که در دنیا برای خدا شریک قرار داده‌اند. خداوند می‌فرماید: ﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بِ‍َٔايَٰتِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ يَنَالُهُمۡ نَصِيبُهُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوۡنَهُمۡ قَالُوٓاْ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ٣٧[الأعراف: ۳٧].

«چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى‏بندند، یا آیات او را تکذیب مى کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدر شده (از نعمت‌ها و مواهب این جهان) مى‏برند; تا زمانى که فرستادگان ما (فرشتگان قبض ارواح) به سراغشان روند و جانشان را بگیرند; از آنها مى‏پرسند: «کجایند معبودهایى که غیر از خدا مى‏خواندید؟! (چرا به یارى شما نمى‏آیند؟!)» مى‏گویند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضد خود گواهى مى‏دهند که کافر بودند».

خواهر عزیزم! واقعیت زندگی ما چگونه است؟ ایا توحید ناب در آن محقق می‌شود؟ می‌بینی که یکی به هنگام بلا و مصیبت غیر خدا را به کمک می‌خواند و می‌گوید: یا فاطمه! یا زهرا! یا معصومه! و دیگری به هنگام وضع حمل علی، را به کمک می‌خواند. گویی که علیسبا اوست و صدایش را می‌شنود.

و این یکی به هنگام لغزیدن، «یا علی» می‌گوید.

و آن یکی اسم فرزندانش را بندگان غیرخدا می‌نامد، مثل عبدالحسین، عبدالزهراء و عبدالرضا.

خواهرم! آیا این کارها از توحید نشأت می‌گیرد؟ سؤال این است که آیا به هنگام بلا و مصیبت، خداوند قادر به رفع آن است یا نه؟ و آیا خداوند حال مصیبت‌زده را می‌داند، صدایش را می‌شنود و ندایش را پاسخ می‌دهد یا نه؟

برای ولایت و نصرت آدمی، خداوند کافی است: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ[النمل: ۶۲].

«(آیا بتها بهترند) یا کسى که دعاى مضطر را اجابت مى‏کند و گرفتارى را برطرف مى‏سازد، و شما را خلفاى زمین قرارمى‏دهد; آیا معبودى با خداست؟! کمتر متذکر مى‏شوید».

و فقط خداست که هم نزدیک‌[ترین] است و هم دعا را اجابت می‌کند، و غیر او نه می‌شنوند و نه اجابت می‌کنند: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ١٨٦[البقرة: ۱۸۶].

«و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو): من نزدیکم! دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)».

بیا با همدیگر در این آیه تأمل نمائیم که می‌فرماید: ﴿لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّۚ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيۡءٍ[الرعد: ۱۴].

«دعوت حق از آن اوست! و کسانى را که (مشرکان) غیر از خدا مى‏خوانند، (هرگز) به دعوت آنها پاسخ نمى‏گویند».

و آیه زیر را دوباره بخوانیم: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ٣٨[الزمر: ۳۸].

«و اگر از آنها بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده؟» حتما مى‏گویند:«خدا!» بگو: «آیا هیچ درباره معبودانى که غیر از خدا مى‏خوانید اندیشه مى‏کنید که اگر خدا زیانى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و یا اگر رحمتى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگیرند؟!» بگو: «خدا مرا کافى است; و همه متوکلان تنها بر او توکل مى‏کنند».

آیا کسی که غیر خدا، مردگان، را به فریاد می‌طلبد، این آیه را نخوانده است: ﴿وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡ[فاطر: ۱۴].

«و (به فرض) اگر هم بشنوند، توانایی پاسخگویی به شما را ندارند».

و یا آیه زیر را ندیده است: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ٥[الأحقاف: ۵].

«چه کسى گمراهتر است از آن کس که معبودى غیر خدا را مى‏خواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمى‏گوید (زیرا او چیزی‌ را به‌ دعا خوانده‌ است‌ که‌ خود نمی‌شنود مانند: مردگان، بتها، درختان، چه‌ رسد به‌ این‌که‌ به‌ خواننده‌ خویش‌ سودی‌ را جلب،‌ یا ضرری‌ را از وی‌ دفع‌ نماید) نه‌ فقط آنان‌ را اجابت‌ نمی‌گویند بلکه‌ حتی‌ از دعایشان‌ (کاملا) بی‌خبرند (و صداى آنها را هیچ نمى‏شنود)».

و نیز آیه: ﴿وَقِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ٦٤[القصص: ۶۴].

«و به آنها (عابدان) گفته مى‏شود: «معبودهایتان را که همتاى خدا مى‏پنداشتید بخوانید (تا شما را یارى کنند)!» معبودهایشان را مى‏خوانند، ولى جوابى به آنان نمى‏دهند! و (در این هنگام) عذاب الهى را (با چشم خود) مى‏بینند، و آرزو مى‏کنند اى کاش هدایت یافته بودند».

و همین طور آیه: ﴿وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَكُمۡ وَلَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ١٩٧[الأعراف: ۱٩٧].

«و آنهایى را که جز او مى‏خوانید، نمى‏توانند یاریتان کنند، و نه (حتى) خودشان را یارى دهند».

خواهرم! آیا مردگان و زندگان [در برآوردن حاجات] برابرند؟

خداوند جواب این سؤال را اینگونه بیان می‌فرماید: ﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَحۡيَآءُ وَلَا ٱلۡأَمۡوَٰتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُسۡمِعُ مَن يَشَآءُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُسۡمِعٖ مَّن فِي ٱلۡقُبُورِ٢٢[فاطر: ۲۲].

«و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مى‏رساند، و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته‏اند برسانى».

و باز می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ٢١[النحل: ۲۰-۲۱].

«معبودهایى را که غیر از خدا مى‏خوانند، چیزى را خلق نمى‏کنند; بلکه خودشان هم مخلوقند. آنها مردگانى هستند که هرگز استعداد حیات ندارند; و نمى‏دانند (عبادت‏کنندگانشان) در چه زمانى محشور مى‏شوند».

خواهرم! این آیات روشن و روشنگر شبهه اهل شرک را کاملاً و به صراحت پاسخ می‌دهد که می‌گویند: این آیات در مورد کمک خواستن از مجسمه‌ها وبت‌هاست!! آیا مجسمه‌ها هستند که از قبرهایشان برانگیخته می‌شوند؟! این مجمسه‌ها، تنها شکل و تصویری از صالحان می‌باشند. همچنانکه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسۡرٗا٢٣[نوح: ۲۳].

«و گفتند: دست از خدایان و بتهای خود برندارید، بتهای ودّ و سُواع و یغُوث و یعوق و نسر را هرگز رها نکنید و دست از دامنشان نکشید».

این آیه به صراحت کامل بیان می‌کند که آن اسامی مربوط به شخصیتهای نیکوکاری بوده که بعد از وفاتشان شیطان قوم نوح را به شرک در مورد آنان گرفتار ساخت و قوم نوح مجسمه‌هایی به شکل آنان تراشیدند و به عبادت آنها پرداختند.

خدا تو را بیامرزد در این آیات اندکی تأمل کن: ﴿قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَمَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ١٨٨[الأعراف: ۱۸۸].

«بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد; (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند;) و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى‏کردم، و هیچ بدى (و زیانى) به من نمى‏رسید; من فقط بیم‏دهنده و بشارت‏دهنده‏ام براى گروهى که ایمان مى‏آورند! (و آماده پذیرش حقند)».

﴿وَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ فِتۡنَتَهُۥ فَلَن تَمۡلِكَ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡ‍ًٔا[المائدة: ۴۱].

«(ولى) کسى را که خدا (بر اثر گناهان پى‏درپى او) بخواهد مجازات‏ کند، قادر به دفاع از او نیستى».

و آیه زیر که در مورد اولیای خداست: ﴿فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا[الإسراء: ۵۶].

«آنها نه مى‏توانند مشکلى را از شما برطرف سازند، و نه تغییرى در آن ایجاد کنند».

و آیه: ﴿وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ[فاطر: ۱۳].

«و کسانى را که جز او (خداوند) مى‏خوانید (و مى‏پرستید) حتى به اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند».

اگر از زاویه دیگری به این آیات بنگریم، خواهیم دید که خداوند عدم توانایی مخلوقات بر خلقت را دلیلی بر عدم توانایی‌شان بر اجابت دعا می‌داند و می‌فرماید: اجابت‌کننده دعا فقط خالق است: ﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ٢٠[النحل: ۲۰].

«معبودهایى را که غیر از خدا مى‏خوانند، چیزى را خلق نمى‏کنند; بلکه خودشان هم مخلوقند».

در این آیه بیان شده: کسی که نمی‌تواند هیچ چیزی بیافریند و خودش آفریده شده است، شایستگی آن را ندارد که در برابر او دعا نماییم حتی اگر آن شخص یک پیغمبر، یا یک ولی و یا یک نیکوکار باشد، و تنها باید در برابر خالقی که خودش آفریده نشده، دعا کنیم. خداوند در مورد لزوم دعا در برابر پروردگار بندگان و ترک دعا از بندگان می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡ[الأعراف: ۱٩۴].

«آنهایى را که غیر از خدا مى‏خوانید (و پرستش مى‏کنید)، بندگانى همچون خود شما هستند».

این آیات به وضوح بیان می‌کنند که شریعت اسلام به دعای خدای یگانه امر کرده و از دعای غیر خدا نهی فرموده است و این منهج قرآن و راه و روش پیغمبران و رسولان الهی بوده و می‌باشد.

اگر بخواهیم در مورد شرک که نقیض توحید است، مطلبی بگوئیم باید به این مطالب اشاره کنیم که:

خداوند بهشت را بر مشرکان حرام نموده است مگر توبه کنند و به توحید خدا بازگردند. خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ[المائدة: ٧۲].

«زیرا هر کس شریکى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است; و جایگاه او دوزخ است; و ستمکاران، یار و یاورى ندارند.»

و در جای دیگر فرموده که خداوند اهل شرک را در صورتی که بر شرک بمیرند، نمی‌آمرزد: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا٤٨[النساء: ۴۸].

«خداوند (هرگز) شرک را نمى‏بخشد! و پایین‏تر از آن را براى هر کس (بخواهد و شایسته بداند) مى‏بخشد. و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است».

پس ای خواهر ارجمندم! از این گناه بزرگ و ظلم عظیم دوری کن و برحذر باش. ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ[لقمان: ۱۳].

«واقعاً شرک ستم بزرگی است.»

قلبت را از آلودگی و نجاست شرک و بندگی غیرخدا پاک گردان و بدان که محبت خدا تنها از کانال پیروی از رسول اکرم صامکان‌پذیر است، همچنانکه خداوند می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣١[آل عمران: ۳۱].

«بگو: «اگر خدا را دوست مى‏دارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد; و گناهانتان را ببخشد; و خدا آمرزنده مهربان است».

و آگاه باش و نگذار که در زمره تیره‌بختانی گردی که گمراهی و بدبختی از پدران و اجدادشان را به ارث برده‌اند، همانهایی که به خاطر این تقلید افسوس می‌خورند: ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ[الزخرف: ۲۳].

«ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا مى‏کنیم».

خواهرم! به قرآن، آن نور روشنگری که باطل نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغش نمی‌آید و از جانب خداوند حکیم و ستوده نازل گردیده است، چنگ بزن. آیا در قرآن چیزی درباره قبور اولیاء و صالحان ذکر شده است؟ آیا دعای غیر خدا را در آن می‌بینی؟ آیا قرآن مردم را به رفتن بر سر مقابر و اعتکاف در آنجا تشویق می‌کند؟ آیا در قرآن می‌بینی که کسی حاجت خود را از اولیاء طلب کند؟ آیا در قرآن استغاثه و مددخواهی از معصومه و زینب و حسین و ... و... وجود دارد.؟

پس ای خواهر فرزانه‌ام! توبه و بازگشت به سوی خدای یگانه و غالب بر همه چیز، تنها راه رهایی است. خداوند خود می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا٦٨ يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَيَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا٦٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا٧٠[الفرقان: ۶۸-٧۰].

«و کسانى که معبود دیگرى را با خداوند نمى‏خوانند; و انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‏کشند; و زنا نمى‏کنند; و هر کس چنین کند، مجازات سختى خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف مى‏گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند. مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل مى‏کند; و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است».

پس در توبه از شرک و بدعت و روکردن به غیر خدا پیش‌دستی کن.

در بازگشت به توحید عجله کن ... چرا که آمرزشی برای شرک نیست: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ[النساء: ۴۸].

«خداوند (هرگز) شرک را نمى‏بخشد! و پایین‏تر از آن را براى هر کس (بخواهد و شایسته بداند) مى‏بخشد. و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است».

﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَيۡءٖ قَدۡرٗا٣[الطلاق: ۲-۳].

«و هرکس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند، خداوند برای او راه نجاتی قرار می‌دهد. و او را از جائی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند (و کار خود را به او واگذارد خدا) کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است».

خواهر محبوبم! تو را به تلاوت مکرر، تأمل و تدبر در آیات زیر و معانی آنها سفارش می‌کند: ﴿إِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ٩٨[الأنبياء: ٩۸].

«(ای کافران ستمگر!) شما و آنچه غیر خدا مى‏پرستید، هیزم جهنم خواهید بود; و همگى در آن وارد مى‏شوید».

﴿لَوۡ كَانَ هَٰٓؤُلَآءِ ءَالِهَةٗ مَّا وَرَدُوهَاۖ وَكُلّٞ فِيهَا خَٰلِدُونَ٩٩[الأنبياء: ٩٩].

«اگر این‌ها خدایانى بودند، هرگز وارد آن(جهنم) نمى‏شدند! در حالى که همگى در آن جاودانه خواهند بود».

﴿لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَهُمۡ فِيهَا لَا يَسۡمَعُونَ١٠٠[الأنبياء: ۱۰۰].

«براى آنان در آن (دوزخ) ناله‏هاى دردناکى است و چیزى نمى‏شنوند».

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ١٠١[الأنبياء: ۱۰۱].

«(اما) کسانى که از قبل، وعده نیک از سوى ما به آنها داده شده (مؤمنان صالح) از آن دور نگاهداشته مى‏شوند».

﴿لَا يَسۡمَعُونَ حَسِيسَهَاۖ وَهُمۡ فِي مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ١٠٢[الأنبياء: ۱۰۲].

«آنها صداى آتش دوزخ را نمى‏شوند; و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند».

خواهرم! «الذين سبقت لهم الحسنى» کیانند؟

خواهرم! خداوند در این آیات به صراحت به بعضی از حقایق ثابت اشاره فرموده است و واقعیت نیز گواه این مطلب است که همیشه طایفه‌هایی از بشر، پیغمبران و صالحان را پرستش کرده و آنها را با خدا شریک ساخته‌اند. خداوند حکم صادر کرده که هر کس غیر او را بپرستد با معبودان خیالی‌اش وارد آتش جهنم شود، ولی از آنجا که بعضی از این معبودان خود به پرستیده شدن راضی نیستند و از شرک نهی می‌کرده‌اند و بلکه خود امامان توحید و دعوتگران به سوی آن بوده‌اند خداوند نجات و دور‌ساختن آنها از آتش جهنم را بیان فرموده و از همین امامان را «الذين سبقت لهم الحسنى» تعبیر کرده است.

خواهرم! دلالت آیات واضح و صریح است، ولی تدبر در معانی آنها کجا رفته؟! باید توفیق، استواری و راهیابی را از خداوند متعال بخواهیم.