مسیحیت را بشناسید

فهرست کتاب

اول: عقیدهء تثلیث یا خدایان سه گانه:

اول: عقیدهء تثلیث یا خدایان سه گانه:

مسیحیان معتقد به پروردگار و خالق بزرگ می‌باشند زیرا آن‌ها اهل کتاب‌اند مگر عیسی÷(پسر!) و روح قدس (جبریل) را با او شریک می‌گردانند. و در این مسأله اختلاف و تفاوت میان کلیساهای آن‌ها وجود دارد که چگونه این معما را با یکدیگر ارتباط دهند، می‌گویند: جوهر و اصل سه گانه، و این قول را به وحدانیت در مثلثی و یا مثلث در وحدانیت تفسیر می‌نمایند [۹].

فرقه‌ای از آن‌ها معتقد بر آنند که مسیح÷انسان محض است. و گروه دیگری می‌گوید: پدر و پسر و روح قدس سه اشکال مختلفی‌اند که خداوند خویش را در صورت آن‌ها ترسیم نموده و به مردم آشکار کرده است. پس خداوند -به گمان آن‌ها- ترکیب شده از سه اصل یا جوهر است: پدر، پسر و روح القدس؟ پسر (مسیح) از خداوند (پدر) بیرون آمده و در صورت روح القدس (جبریل) و در جسد مریم انتقال نمود و به شکل زنی ظاهر گردید سپس به شکل عیسی÷از مریم بدنیا آمد.

گروه دیگری می‌گویند: پسر مانند پدر، ازلی نبوده بلکه مخلوقی مانند سائر مخلوقات است از همین جاست که او پائین‌تر از پدر بوده تابع و منقاد اوامر وی می‌باشد.

گروه دیگری روح القدس را از این اصل سه گانه بیرون می‌آورند. انجمن نیقیه در سال ۳۲۵ میلادی و گردهمایی قسطنطینیه در سال ۳۸۱ میلادی تصویب نمودند که پسر و روح القدس در الوهیت با پدر مساوی‌اند، و پسر در ازل از پدر زایده شده است و روح القدس از پدر صادر گردیده و تجلی یافته است.

و گردهمایی طلیطله در سال ۵۸۹ میلادی تصویب نمود که روح القدس از پسر بیرون آمده است.

به این ترتیب کلیساهای غربی و شرقی در این نقطه با هم اختلاف ورزیدند و تا حال ادامه دارد. چنانکه گروهی از آن‌ها مریم -علیها السلام- را نیز مانند پسر به مرتبهء الوهیت رسانیدند [۱۰].

این بود عقیدۀ مسیحیت در مورد تثلیث که بطور مختصر آن را ذکر نمودیم.

از سخنان گذشته چنین بر می‌آید: وحدانیت خداوند تعالی امر حقیقی هست و سه گانه بودن (تثلیث) نیز حقیقت دارد. و هر یکی از آن‌ها مشخصات و ممیزات خاصی خود را دارد که با دیگر فرق دارد، و در عین زمان، هر سه یک جوهر و اصل دارند و یک ذات هستند و درقدرت و ارجمندی با هم برابر‌اند و در خلقت نیز از یکدیگر پیشی ندارند.

این نظریهء حیران کننده‌ای است!!

اگر انسان عاقل این عقاید را به صورت درست بیاندیشد در می‌یابد که آن‌ها معتقد به سه ذات‌اند و هر یک از خود مشخصات جداگانه دارد، و مسأله وحدانیت مجرد دعوی بوده که به صورت درست واضح نیست زیرا می‌گویند: سه اصل یک است مانند: ۱+ ۱+ ۱ = ۱ که هیچ عاقلی آن را قبول نمی‌کند.

خلاصهء مطلب این است که آن‌ها سه خداوند دارند و زیر پوشش نام خدا آن را به مردم عرضه می‌نمایند و می‌گویند: ما خداوند یکتا را می‌پرستیم (خاک را به چشمان مردم می‌پاشند).

از همین جاست که قرآن کریم آن‌ها را از این یاوه گوئی‌ها منع نموده گمراهی آنان را بیان می‌دارد، خداوند می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ إِنَّمَا ٱلۡمَسِيحُ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَكَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡيَمَ وَرُوحٞ مِّنۡهُۖ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۖ وَلَا تَقُولُواْ ثَلَٰثَةٌۚ ٱنتَهُواْ خَيۡرٗا لَّكُمۡۚ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ أَن يَكُونَ لَهُۥ وَلَدٞۘ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ١٧١[النساء: ۱۷۱].

ترجمه: «ای اهل کتاب! در دین خود غلو مکنید، و در بارهء خدا جز حق مگوئید، بیگمان عیسی مسیح پسر مریم، فرستادهء خدا است، و او کلمهء خدا (یعنی پدیدهء فرمان: «کُنْ») است که خدا آن را به مریم رساند (و بدین وسیله عیسی را در شکم مریم پروراند) و او دارای روحی است که از سوی خدا (به کالبد مریم دمیده شده است). پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و مگوئید که (خدا) سه تا است، (از این سخن پوچ) دست بردارید که به سود شما است. خدا یکی بیش نیست که او الله است محال است که فرزند داشته باشد و حال آنکه از آن اوست آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، و کافی است (که تنها) خدا مدبر (مخلوقات خود) باشد».

این عقیدهء پیچیده و گنگ که جواب قناعت بخش ندارد بسیاری از پیروان مسیحیت را در دو راهه قرار داده است. حالا بطور مثال قصه‌ای از هزاران قصه‌های گرویدن مسیحیان به اسلام را خدمت تان ذکر می‌کنم: «راجین هولد شوارش که از کشور پولند و از خانوادهء مربوط به مذهب پروتستانت می‌باشد و حالا مشرف به اسلام گردیده است، حکایت می‌کند که من از کودکی علاقهء خاصی به مسائل دینی داشتم، و آغاز به مطالعه و خواندن عقیدهء کلیسا نمودم مگر آنچه را که آموختم باور کردنی و قناعت بخش نبود... زیرا نتوانستم مسألهء تثلیث (خدا یان سه گانه) را درست بفهمم و کلیسا نیز در این مورد جواب منطقی نداشت... و سوال‌هایی در ذهنم خطور می‌کرد که چطور مسیح÷خود را پسر خدا می‌نامد در حالیکه در انجیل یوحنا سِفْر هفتم می‌گوید: «من نمیتوانم عملی را خودم انجام دهم...» و در سِفْر پنجم انجیل متی می‌گوید: «ای مردم! پروردگار تان را پرستش و اطاعت کنید...». و در این مورد با بعضی از علمای دینی مسیحیت مناقشه نمودم مگر کسی از آن‌ها قادر به دادن جواب قناعت بخش نشد، سپس در پی کتاب‌های دین هندویی و بودایی و بعضی ادیان دیگر شدم ولی در هر کدام صدها خدا وجود داشت که دلم به هیچ کدامی از از این مذاهب آرام نمی‌گرفت، تا اینکه کتابی از اسلام بدستم رسید که معلومات کوتاهی در بارهء اسلام داشت ولی تصمیم گرفتم که تلاش به خرچ دهم و معلومات کافی در بارهء اسلام بدست آورم... همین بود که دوستان مسلمان یافتم و از آن‌ها در مورد اسلام معلومات خواستم و آن‌ها کتاب‌های زیادی را در دسترسم قرار دادند تا اینکه دلم آرام گرفت و گم شده ام را دریافتم» [۱۱].

این بود عقیدهء تثلیث یا خدایان سه گانه و یا خانواده‌ای که همهء شان خدا ‌اند که هر خواننده ای را به شگفت می‌آورد.

[۹] الموسوعة المیسرة صـ: ۵۰۳. [۱۰] خصائص التصور الإسلامی صـ: ۳۱. [۱۱] لماذا اعتنقت الإسلام از فوزی الحلبی صـ: ۱۶.