مهمترین اهداف داعیان مسیحیت:
چنانکه واضح است رابطهء عقیدوی قویترین روابط میان انسانها به شمار میرود، از همین جاست که داعیان مسیحیت میکوشند تا مسلمانان را به خود جلب نمایند و دوستی و محبت خویش را در قلبهای شان جایگزین نمایند، این یک وسیلهء قوی و مؤثر برای تصرف و استعمار کشورها است که ضرورت به جنگهای خونین و پر مصرف ندارد، آنها درک نمودهاند که از این راه میتوانند ثروت ودارائی مسلمانان را به غارت ببرند، وحدت و یکپارچگی مسلمانان را از راه مردمان منحرف و سیاستمداران بیدین برهم زنند، در تعلیم و نصاب مدارس آنها مستقیماً مداخله نمایند تا روح دین دوستی و محبت با اسلام را ریشه کن نمایند، اینجاست که زمینه برای دعوتگران مسیحیت مهیا میگردد و به فعالیتهای شان هر چه بیشتر توسعه میبخشند.
ما بطور مختصر اهداف طویل مدت و کوتاه مدت دعوتگران مسیحیت را ذکر مینمائیم، خدا کند در راه جلوگیری از نشر و پخش این زهر خطرناک که میخواهند در پیکر سست و ضعیف امت اسلامی امروزی آن را ترزیق نمایند، مؤثر واقع گردد، و برادران مسلمانان ما آگاه باشند که دشمنان شان میخواهند زهر را با عسل یکجا نموده به آنان تقدیم نمایند.
این اهداف قرار ذیل میباشد:
• ممانعت از گرویدن مسیحیان به اسلام خصوصاً در کشورهای که اغلب مردم آن مسیحیاناند.
• ممانعت از داخل شدن دیگر امتها به اسلام، و ایستادن در مقابل نشر و پخش دین اسلام، تا مسیحیت جای آن را بگیرد و یا بر همان معتقدات میراثی باقی بمانند.
• بیرون کردن مسلمانان یا بعضی از آنها را از دین اسلام وکوشش در راه واژگون نمودن اسلام در قلبهای آنان و قطع رابطهء آنان با پروردگار شان. این از اهداف طویل المدت آنهاست.
• پاشیدن تخم شک وتردید در امور بنیادی و اساسی اسلام تا مردم متدین را در شک و اضطراب قرار دهند.
• وانمود کردن بر اینکه دین مسیحیت بهتر از هر دین دیگر است.
• می خواهند به دنیا وانمود کنند که رمز ترقی و پیشرفت غرب در چنگ زدن آنها به مسیحیت است، و رمز عقب ماندگی مسلمانان در مسلمان بودن و دین داری آنهاست، این منطق داعیان مسیحیت میباشد، لیکن مردمان بیدین و ملحد غرب معتقدند که رمز پیشرفت وترقی غرب در بریدن و دوری آنها از مسیحیت است، و سبب عقب ماندن کشورهای اسلامی همانا دین اسلام وپیروی از آن میباشد. البته این عقیدهء شان در بارهء مسیحیت درست است و واقعاً مسیحیت بطور تحریف شده ای که داعیان آن در قرون وسطی به مردم غرب پیش کرده بودند سبب عقب ماندگی غرب در آن زمان بود که وقتیکه آن را ترک کردند همین بود که به ترقی و پیشرفت دست یافتند زیرا دین آنها مخالف علم و حقایق علمی بود، و علمبرداران کلیسا در آن زمان، ساینس دانان بزرگ را بخاطر نظریات ساینسی شان که با تعلیمات کلیسا مخالف بود به بدترین وضع تعذیب و اذیت نموده به قتل رسانیدند، بر عکس مسیحیت، اسلام دین علم است و پیروانش را همیش برای آموختن علم تشویق و ترغیب نموده است و علماء و ساینس دانان در اسلام مقام بزرگی دارند وهرگز چنین نشده که حقایق ساینسی با تعلیمات اسلام و مصادر آن در تضاد باشد. لذا با جرأت میتوان گفت که یگانه سبب عقب ماندگی مسلمانان همانا دوری شان از دین اسلام و تعلیمات آن است.
• میخواهند مردم غرب و سفید پوست را بهتر از دیگر نژادها معرفی کنند تا زمینهء استعمار غرب بر دیگر امتها را آسان سازند و از دارائی و املاک آنها استفاده نمایند.
• میخواهند مسلمانان را از آداب و تعالیم دینی شان به سوی عادات و تقالید غرب بکشانند تا در همه احوال زندگی از آنان تقلید نمایند و زندگی خویش را مطابق کلتور و فرهنگ غربیها عیار نمایند، و از آداب و معاشرتی که اسلام مردم را به آن امر نموده است دور شوند [۴۰].
این بود اهداف داعیان مسیحیت در کشورهای جهان که بطور مختصر آن را خدمت خوانندگان تقدیم نمودیم.
حالا متن بیانیهء یکی از معروفترین دعوتگران مسیحیت را خدمت تان عرض میداریم که در کنفرانس دعوتگران مسیحیت در شهر بیت المقدس در سال ۱۹۳۵ م ایراد نموده بود. این شخص «صموئیل زویمر» نام دارد، وی مهمترین اهداف نشر مسیحیت را در کشورهای اسلامی بیان میدارد:
«برادران عزیز! کسانی را که خداوند بخاطر جهاد در راه مسیحیت و استعمار نمودن کشورهای اسلامی برگزیده است با توفیق و عنایت خود کامیاب و موفق گردانید.
شما وظیفه ای را که بدوش تان سپاریده شده بود با تمام اخلاص انجام دادید، و موفقیت بزرگ را حاصل نمودید.
اگرچه یقین کامل دارم که شما وظیفهء تان را با تمام مهارت انجام دادهاید لیکن بعضی از شما هدف بنیادی وظیفهاش را درست درک نکرده است.
من به شما اعتراف میکنم، آنعده مسلمانانی که به دین مسیحیت گرویدهاند مسلمانان راستین نبوده و از سه گروه خالی نیستند: یا اینکه خورد سال بودهاند که کسی از خانوادهاش اسلام را به وی نه آموخته است، یا اینکه مردیست که دیانتها را به باد مسخره گرفته است و تنها لقمهء نان را از این راه برابر میکند چون فقر و تنگدستی وی را به این کار واداشته است. و یا اینکه شخصی است که اهداف و اغراض شخصی خویش را از این راه بر آورده مینماید.
کشورهای مسیحی که شما را بخاطر دعوت به مسیحیت به کشورهای اسلامی گماشتهاند، خواهان مسیحی ساختن مسلمانان نیستند زیرا در این کار عزت، کرامت و هدایت آنهاست.
همانا وظیفهء شما بیرون آوردن مسلمانان از اسلام است تا رابطهء شان با خداوند قطع گردد، همچنان از اخلاق و فضایلی که ملتها بر آن اتکا دارند دور گردند، از اینجاست که شما پیشتازان فتوحات استعمار در کشورهای اسلامی هستید، یقیناً واجب تان را به صورت درست انجام داده اید، موفقیت تان را مبارکباد میگویم، چنانکه کشورهای مسیحی و عموم مسیحیان به شاهکاری هایتان مبارکباد میگویند.
برادران! بعد از گذشت ثلث قرن نزدهم تا امروز توانستیم بر همه برنامههای تعلیمی کشورهای مستقل اسلامی، وکشورهایی که تابع نفوذ مسیحیتاند، وکشورهائیکه دولت داران شان مسیحیاناند، قبضه نمائیم، در این کشورها کمین گاههای مسیحیت، کلیساها و انجمنهای را تشکیل دادیم و در مکاتبی که زیر نظارت و سرپرستی کشورهای اروپائی و امریکائی قرار دارند، نیز برنامههای چشمگیری را عملی نمودیم، حتی شخصیتهای بزرگ این دولتها را به دام خود کشانیدیم.
تقدیر وسپاس قبل از همه به شما بر میگردد سپس به کمک و همکاریهای توانگر و ثمربخش مختلفی که بزرگترین دست آوردهای بیمثیل تاریخی را ثبت نمودهاند.
شما با وسایل و امکانات دست داشتهء تان توانستهاید همهء عقل و هوش را در کشورهای اسلامی به خود جلب نموده در خط سیر خویش که قبلاً آن را آماده کرده بودید، قرار داده و بر آنان بقبولانید. شما نسلی را تربیه و آماده نمودید که از خدا دور گشتهاند و قادر نخواهند بود تا با خدا رابطهء خود را محکم نمایند، این نسل برای همیشه نمیخواهند با خدا رابطه داشته باشند.
شما مسلمان را از اسلام بیرون آوردید ولی مشرف به مسیحیت ننمودید، به این ترتیب نسلی را آماده کردید که استعمار انتظار آن را داشت، نسلیکه در مقابل سختی مقاومت نداشته، بیپروا و راحت طلب و تنبل باشد، و اگر به مقام و مراتب بزرگ دست یابد بخاطر شهوت و عیش و عشرت خویش سخاوت و جوانمردی خواهد کرد. بدون شک مأموریت خویش را به صورت درست به پیش میبرید، از اینجاست که نتایج و دست آوردهای بزرگی را حاصل نمودیدکه ملت مسیحیت عموماً به شما تبریک عرض میدارند، چنانکه استعمار از شما راضی و خوشنود بوده، پس به پیش به سوی ادای رسالت و مأموریت مقدس تان، همانا به فضل و جهاد مبارک تان به مقام والائی دست یافتهاید و خداوند از شما راضی است» [۴۱].
با این گونه اهداف زشت و پست و وسایل بدتر از آن مسیحیان در لباس دلسوزی و انسان دوستی با فقراء و مساکین و ناداران داخل کشورهای اسلامی میگردند ولی خداوند از دین وبندگان مؤمنش دفاع میکند، خداوند متعال میفرماید:
﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨﴾[الصف:۸].
ترجمه: «میخواهند نور (آئین) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند، ولی خدا نور خود را کامل میگرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند» [۴۲].
[۴۰] التنصیر: مفهومه وأهدافه ووسائله صـ: ۴۵- ۴۹ و التنصیر فی البلاد الإسلامیة صـ: ۱۶- ۱۸. [۴۱] دراسات فی الأدیان صـ: ۳۸۱- ۳۸۳. [۴۲] تفسیر نور.