پذیرش اسلام
خداوند پیامبرش را فرستاد تا مردم را به دین هدایت و رستگاری و حق و حقیقت آشنا سازد و آنان را به نعمتهای خداوندی بشارت و از عذابهایش بیم دهد و به او دستور داد تا برای نخستینبار این حرکت را در میان خویشاوندان خود آغاز نماید.
مطابق با این دستور رسول اکرم جفرزندان عبدالمطلب، زن و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ را گردهم آورد و خطاب به آنان گفت: ای فاطمه دختر محمد، ای صفیه دختر عبدالمطلب و ای فرزندان عبدالمطلب «انی لا املک لکم من الله شیئاً»من در مقابل خداوند نمیتوانم کاری برایتان انجام دهم.
سپس از آنان خواست تا به خدا ایمان آورند و رسالتش را تصدیق نمایند با این فراخان عدهای در پرتو نور الهی راه هدایت را باز یافتند و تعدادی نیز از پذیرش این پیام جاودانی سر بر تافتند.
بله، صفیه در جرگه اولین گروهی بود که به خداوند ایمان آوردند و رسالت محمد جرا تصدیق نمودند به اینصورت صفیه به مجد و شرف همهجانبه و کاملی دست یافت مجد و شرافت نسبی و عزت و بزرگواری اسلامی.
صفیه همراه فرزند مبارکش زبیر به غافله نور پیوست و همچون دیگر مسلمانان پیشگام، سختیها و مشقتها را با جان و دل خرید و خود را سپر اسلام عزیز قرار داد.
به محض اینکه پیامبر جو یارانش از سوی پروردگار اجازه یافتند تا به مدینه هجرت کنند صفیه کسی بود که داراییها و ملک و املاک و خاطرات زیبا و عزت و افتخار و نام نیک خود را در مکه به یادگار گذاشت و رخ قلب و قالبش را به مدینه نمود و به سوی خدا و رسولش هجرت کرد تا از دین و عقیده اسلامیاش محافظت کند این بانوی بزرگوار در حدود ۶۰ سال از عمر عزیزش گذشته بود، عمری سراسر با عزت و افتخار و سختیها و مشکلات با این وجود نقش به سزائی در میدانهای جنگ ایفا مینمود و حضوری فعال داشت تاریخ اسلامی با شگفتی و اعجاب و تقدیر و بزرگداشت این صحنههای ایمانی را به تصویر میکشد و ما در اینجا به دو مورد از آن اشاره میکنیم:
یکی در احد و دیگری در جنگ خندق (احزاب)