بانوان صحابه الگوهای شایسته

مهر و محبت پدری

مهر و محبت پدری

چند باب منزل از حارثه بن نعمان در همسایگی پیامبر جقرار داشت او از تصمیم و خواست قبلی پیامبر جاطلاع یافت بی‌درنگ نزد پیامبر جآمد و گفت: من دریافتم که شما می‌خواهید فاطمه در کنار شما و در همسایگی شما قرار داشته باشد این چند باب منزل از آن من است و نزدیک‌ترین خانه‌های بنی نجار به شما همین منازل هستند ای رسول خداج: من و تمام دارائی‌های من از آن خدا و رسول اویند.

ای رسول خدا ج: یقیناً همان مالی که از من در خدمت شما و مورد استفاده شما قرار دارد نزد من محبوب‌تر از آن مالی است که خودم شخصاً از آن استفاده می‌کنم.

رسول الله جفرمودند: راست می‌گویی خداوند در مال و جان شما برکت عنایت فرماید.

بعد از این مرحله یامبر جفاطمه را به همسایگی خود آورده و در یکی از منازل حارثهساسکان داد.

از آن هنگام که زهرا (رضی‌الله عنها) در جوار پدر استقرار یافت پیامبر جهر روز صبح جویای احوال آن‌ها شده از آن‌ها خبر می‌گرفت و خطاب به آن‌ها می‌فرمود: ای اهل خانه سلام خداوند بر شما باد و خداوند شما را پاکیزه گرداند عادت پیامبر جاین بود هرگاه از مسافرتی تشریف می‌آوردند ابتدا به مسجد می‌رفتند و دو رکعت نماز در آن‌جا به جای می‌آوردند و سپس به خانه فاطمهلرفته و مدت نسبتاً طولانی در آن‌جا می‌ماندند و بعد از آن به خانه همسران خویش سر می‌کشیدند.

محمد بن قیس روایت می‌کند: روزی پیامبر جو علیسراهی سفر شدند فاطمه در غیاب آن‌ها برای خویش یک جفت دستبند (النگو) و گردنبند و یک جفت گوشواره تهیه نمود و بر سر درخانه پرده‌ای را آویزان کرد تا بدین‌صورت از پدر و شوهر استقبال گرمی به عمل آورد.

وقتی پیامبر جتشریف آوردند ابتدا به خانه فاطمه رفتند صحابه پیامبرجپشت در منتظر ماندند آنان نمی‌دانستند آن‌جا بمانند یا خیر چون معمولاً پیامبر جدر آن‌جا مدت زیادی را می‌ماندند اما این‌بار پیامبر جبه سرعت بیرون شدند آثار خشم بر چهره مبارک هویدا بود یک‌سره به طرف مسجد رفتند و بر روی منبر نشستند.

در این هنگام فاطمه دریافت که به خاطر دستبند و گردنبند و گوشواره‌ها و پرده بود که پیامبر جچنین عکس‌العملی نشان داد و ناراحت شد.

فوراً همه آن‌ها را از تن کشید و پرده را نیز پائین آورد و همه را نزد پیامبر جفرستاد و به کسی که این‌ها را نزد پیامبر جمی‌برد چنین گفت: به رسول خدا جبگو دخترت به تو سلام می‌رساند و می‌گوید همه این‌ها را در راه خدا مصرف کن وقتی آن شخص نزد پیامبر جآمد و پیام را به ایشان رساند آن حضرت فرمودند: پدر فدایش شود چه کار زیبایی انجام داد من می‌دانم که دنیا نمی‌تواند در حریم دل محمد جو اولادش راه پیدا کند اگر دنیا به اندازه پر پشه‌ای نزد خداوند ارزش می‌داشت برای هیچ کافری حتی یک جرعه آب هم از دنیا نصیب نمی‌شد.