لطیفه
امام ابوداود/صاحب سنن در یک کشتی سوار بود صدای عطسهای را از ساحل دریا شنید که بر آن «الحمد لله»گفته شد، یک قایق کوچکی را به یک درهم کرایه کرد و پیش عطسهزننده رفت و جواب عطسهاش را داد و برگشت. هنگامی که از این کار او سؤال شد گفت: شاید او مستجابالدعوة باشد و هنگامی که خوابید شنید که یک هافتی میگفت:
«یا أهل السفینة إن أبا داود اشتری الجنة من الله بدرهم». [۳۵]
ای اهل کشتی ابوداود بهشت را در قبال یک درهم از خداوند خرید.
[۳۵] حافظ ابن حجر در فتحالباری اسناد این حدیث را جید و خوب دانسته و ابن عبدالبر، ۱۰/۶۲۶ نیز آن را تخریج کرده است.