اما چگونه است که اسلام بردگی را ادامه داد؟
ما با قدرت کامل و بدون شرم و حیا میگوییم که بردگی در اسلام مباح و جایز است، اما دیدگاه منصفانه و خالص و حق گرایی انسان، لازم میگرداند که در جزئیات احکام بردگی در اسلام دقت کند و به سرچشمه و انگیزه چنین حکمی بیندیشد و کیفیت رابطه با بردگان، برابری آنان با آزادگان در حقوق و وظایف و ایجاد راههای بسیار زیاد به دست آوردن آزادی برای آنان در شریعت اسلامی را مطالعه کند، فهم قضیه مخصوصاً زمانی ممکن میشود که آن را با سایر نظامهای بردگی مقایسه کند و آن را در کنار نوع جدید بردگی در این جهان روپوش دار قرار دهد، جهانی که پوشش تمدن و به روز بودن و پیشرفت را به خود گرفته است. خواننده مشاهده خواهد کرد که بنده به بسیاری از متون قرآن و حدیث و راهنمایی رسول اکرمجاشاره میکنم تا اهمیت و جایگاه موضوع روشن شود و رفتارها و حرکتهای نادرست به حساب اسلام گذاشته نشود.
اکنون در این زمینه میگوییم: اسلام در مورد برده موضعگیری چنان شایستهای دارد که هیچ یک از ملتها وآیینها چنان روشی ندارند و اگر در همه امور مطابق روش اسلام رفتار شود، چنان اشکالاتی [که در سؤالات مطرح است] پیش نمیآید و آزادگان از طریق آدم ربایی، غصب و استفاده از زور و قدرت و نیرنگ که در گذشته و حال انجام میشود به بردگی گرفته نمیشوند. از طریق این موارد است که بردگی به شیوهای ننگین و چهرهای زشت ریشه دوانده و حاکم گشته است. در واقع انتشار نظام بردگی به این صورت ترسناک در قارههای دنیا فقط از طریق آدم ربایی انجام گرفته و سرچشمه اصلی آن در اروپا و آمریکا در قرنهای اخیر است.
اسلام در این زمینه با متونی صریح موضعگیری استوار و قاطع خود را بیان داشته است. در حدیث قدسی آمده است: «سه نفر هستند که در روز قیامت، دشمن آنها خواهم بود و اگر من دشمن کسی باشم با او دشمنی میکنم: فردی که بر اساس سوگند به خدا عهد نماید سپس آن را زیر پا گذارد و فردی که آزادهای را بفروشد و قیمت آن را مصرف کند و فردی که نوکری گیرد و کار خود را به وسیله او به پایان رساند اما پاداش او را ندهد» [۸].
پیامبرجهم می فرماید: «سه نفر هستند که خداوند نماز آنان را نمیپذیرد؛ کسی که پیشنماز و رهبر قومی شود و آن قوم او را نپسندند، و فردی که نماز را پس از وقت آن بخوانند، و فردی که شخصی آزاده را به بردگی گیرد» [٩].
و شگفت اینکه در هیچ یک از متون قرآن و حدیث، جملهای که به بردهداری امر کند نخواهی یافت در حالی که صدها آیه و حدیث وجود دارد که به آزاد کردن بردگان فرامیخواند. به هنگام ظهور اسلام راههای بردهداری و سرچشمههای آن بسیار زیاد و راههای آزادی و رهایی بسیار کم و چه بسا رو به نابودی بود، اما اسلام چنین جهت گیری را تغییر داد و انگیزهها و راههای آزادی و رهایی از بردگی را گسترش داد و راههای بردهداری را با سفارشهای خود بست.
اسیر گرفتن افراد در جنگها از آشکارترین مظاهر بردهداری بود و هر جنگی به ناچار اسیرانی را در پی داشت و عرف حاکم بر روزگارچنان بود که اسیر هیچ حرمتی نداشت و سرنوشت او یا مرگ یا بردگی. اما اسلام راه سومی هم پیش روی اسیران گذاشت و آن هم برخورد نیکو با آنها و سرانجام، آزادی آنان بود.
در قرآن کریم آمده است: ﴿وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا ٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا ٩﴾[الإنسان: ۸ - ٩]. «و خوراک می دادند به بینوا و یتیم و اسیر، به خاطر دوست داشتن خدا. (و به زبان حال بدیشان میگویند:) ما شما را تنها به خاطر خدا خوراک میدهیم، و از شما پاداش و سپاسگذاری نمیخواهیم».
ظرافت و انگیزه بخشی آیه جایی برای تفسیر نمیگذارد. اما پیامبر هم در زمینه کرامتهای اخلاقی چنین میفرماید: «به عیادت مریض بروید و گرسنه را غذا دهید و برده را آزاد سازید» [۱۰].
در اولین درگیری میان مسلمانان و دشمنان آنها در جنگ بدر، پیروزی نصیب مسلمانان شد و عدهای از بزرگان عرب به اسارت مسلمانان درآمدند. این اسیران همانند بزرگان و اشراف قیصر و کسری به اسارت درآمدند و اگر با شدت هرچه تمام تر مجازات میشدند استحقاق آن را داشتند، زیرا مسلمانان را بسیار آزار داده بودند. اما قرآن کریم پیامبر و یارانش را توجیه میکند که:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّمَن فِيٓ أَيۡدِيكُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن يَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِي قُلُوبِكُمۡ خَيۡرٗا يُؤۡتِكُمۡ خَيۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٧٠ وَإِن يُرِيدُواْ خِيَانَتَكَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡكَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ٧١﴾[الأنفال: ٧۰ - ٧۱].
«ای پیغمبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: اگر خداوند در دلهایتان خیری سراغ یابد (و بداند که دارای نیت پاک و راستینی هستید در دنیا و آخرت) بهتر از آنچه از شما دریافت شده است به شما عطا میکند و شما را میبخشد. و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. (ای پیغبر) اگر مشرکان بخواهند به تو خیانت کنند (موضوع تازهای نیست و باکی نداشته باش چرا که) آنان پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردهاند و خداوند (در قبال آن شما را) بر آنان پیروز کرده است. و خداوند آگاه و حکیم است».
این افراد قبل از جنگ بدر و در ابتدای بعثت پیامبرجظلمهای بزرگ و فجیعی نسبت به جمهور مسلمانان انجام داده بودند، و در صدد نابودی و اشغالگری آنان بودند و بالاخره میبینیم که بنا به سیاست نیکوی اسلام حکم آزادی اسیران فوراً صادر میشود.
واضح است که این مسأله به مصالح عالی دولت اسلامی مربوط است. به همین دلیل میبینیم که مسلمانان در جنگ بدر از اسیران فدیه میپذیرند. یا در فتح مکه به آنان میگویند: «بروید که شما آزاد هستید». و پیامبرجدر غزوه بنی مصطلق با یکی از دختران اسیر شده ازدواج میکند تا شأن و منزلت او را محفوظ داشته باشد زیرا او دختر یکی از فرماندهان آن قبیله بود، در کل این موارد جز آزادی اسیران برخوردی از جانب مسلمانان مشاهده نمیشود.
با در نظر گرفتن این موارد روشهای محدود و راههای باریکی که اسلام در تجویز برده داری به کار میگیرد، قابل درک است. آری، اسلام به طور کلی بردهداری را لغو نکرد، زیرا اسیران کافر و مخالف حق و عدالت یا ظالمند و یا یاریگر ظلم و یا ابزار اجرای ظلم و تثبیت آن هستند و آزادی آنها فرصتی دوباره به آنها میدهد که به ترویج طغیان و برتری جویی بر دیگران اقدام کنند. اما با این وجود در اسلام فرصتهای بسیاری برای دستیابی مجدد به آزادی مشروع دارند. چنانچه راهکارهای اسلام برای رفتار با بردگان برگرفته از عدالت و رحمت است.
از جمله وسایل آزادی بردگان در اسلام عبارت است از: وجوب تخصیص بخشی از زکات برای آزادی بردگان، قراردادن آزادی برده به عنوان کفاره قتل غیر عمد، ظهار، سوگند خوردن و شکستن روزه رمضان. علاوه بر این موارد تحریک احساسات مردم برای آزادی بردگان در راه خدا نیز جزو راهکارهای اسلام است.
[۸] به روایت بخاری [٩] به روایت ابو داوود و ابن ماجه از روایت عبدالرحمن زیاد افریقی. [۱۰] به روایت بخاری